آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ در گفتگو با حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحسن حسینیسبزواری، کارشناس مذهبی رسانه و خطیب دینی، به این گناه و ابعاد و عواقبش پرداختهایم که مشروح آن در ادامه میآید:
درباره مسئله گناهان زبانی ابتدا باید بدانیم که آنها چه مواردیاند و چه هدفی را دنبال میکنند تا نگاه آیات و روایات درباره آنها را دریابیم. شایعه خبری است که اساس ندارد و گوینده برای رسیدن به هدف مدنظر اعم از ترور شخصیت، بردن آبروی دیگری یا هر موضوع مطلوب سیاسی، اجتماعی و... آن را مطرح میکند، از اینرو شایعه ازاساس مبنایی ندارد. شایعه از زاویه گناهانی همچون دروغ، غیبت و تهمت، قابل بررسی است که هریک عواقب خاص خود را دارد.
بسیاری اوقات، شایعه میتواند ضربههای جبرانناپذیر به بدنه اجتماع بزند و حتی برای قرنها آثار سوء آن باقی بماند، از اینرو قرآن کریم در آیه۱۹ سوره مبارکه نور، افرادی را که با شایعهپراکنی درصدد برهم زدن نظم جامعه مؤمنان هستند، به عذاب الیم وعده میدهد و میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَه فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَه...؛ آنان که (چون عبدا... بناُبیبنسلول و منافقان دیگر) دوست میدارند درمیان اهل ایمان کاری منکر اشاعه و شهرت یابد، آنها را در دنیا و آخرت، عذابی دردناک خواهد بود...». از این آیه درمییابیم که شایعهپراکنی خانمانسوز، اجتماعسوز و تاریخسوز است.
خداوند برای هدایت انسانها برنامه مشخصی را تبیین کرده است. اگر انسانها از مسیر الهی تبعیت میکردند و به دنبال هوای نفس و انجام گناهان مختلف نمیرفتند از این مسیر خارج نمیشدند.۱۲۴ هزار پیامبر آمدند تا بشر را بهسمت خلافتا... حرکت دهند. زمانی که این دانشگاه ساخته و قرار شد نخستین استاد آن بر سر کرسی تدریس بنشیند، با این توطئه که پیامبر (ص) برای خود وصی انتخاب نکرده است سیر الهی، عرفانی و معنوی در جامعه مؤمنین به خلاف مسیر حق الهی تبدیل شد.
اعراب و مردمی که غرق در فساد بودند و با بعثت نبوی از لب پرتگاه آتش نجات یافته بودند، زمانی که حرف به خلافت خلیفهالهی رسید، کار را به جایی رساندند که حدود نیمقرن بعد از رحلت نبی (ص)، خلافت الهی و امامت این مسیر در عالم اسلام از راه دیگری ادامه یافت و ابتدا بنیامیه و سپس بنیمروان و بنیعباس، خلافت کردند.
پیامبر (ص) میفرمایند: «هر کسی عمل منکری را افشا کند، گویی خود آن عمل را انجام داده است.» امامصادق (ع) در تعریف مکذبین که قرآن آنها را انذار میدهد، فرمودند: «همه گناهان عالم به گردن آنهایی است که باعث بزرگترین دروغ شدند که خاتم انبیا (ص) برای بعد از خود، تدبیری نیندیشیده است.»
وجریان دیگر درباره غصب فدک و نقل این حدیث جعلی از پیامبر (ص) بود که «ما پیامبران برای کسی ارث نمیگذاریم»، درحالیکه جز همین نقل، نه اهل سنت چنین چیزی را نقل کردهاند نه شیعیان و با این شایعه، حق خدایی فدک را از حضرت زهرایمرضیه (س) غصب کردند، درحالیکه خدا به پیامبر (ص) فرمود: «وَآتِ ذَاالْقُرْبى حَقَّهُ».
در جنگ امامحسن (ع) با معاویه نیز حضرت (ع) لشکری سیهزار نفره را جمع کردند، لذا گروهی ازسوی معاویه برای مذاکره با امام (ع) آمدند و وارد خیمه شدند و پیشنهاد صلح معاویه را مطرح کردند. امام (ع) بلافاصله پاسخ دادند: «ما به هیچوجه با وی صلح نمیکنیم». اما وقتی این ملعونان از خیمه بیرون آمدند، در حین عبور از خیام یاران حضرت (ع) با شایعهپراکنی سبب ازهم پاشیده شدن لشکر شیعه شدند که نتیجه آن وقوع عاشورا بود. آنها به دروغ گفتند «به معاویه بگوییم حسنبنعلی (ع) پیشنهاد صلح داده است» و این شایعه، مؤمنان سادهلوح را از دور اماممجتبی (ع) پراکند. بهدلیل چنین عواقبی، آیات قرآن عذابی دردناک را برای شایعه بهعنوان گناه قدرتسوز و وحدتسوز وعده میدهد.
در مسائل خانوادگی نیز عامل اختلاف و حتی طلاق بسیاری از زوجهای جوان، شایعهپراکنیهای بیاساس است؛ به این ترتیب که برخی بهدلیل حسادت، بغض و کینه با شایعهپراکنی، افراد را دچار اختلاف و کدورت میکنند؛ البته در این میان ناشیگری و پذیرش بیچونوچرای افراد هم مؤثر است، بنابراین شایعه عامل تفرقه در خانوادههاست. همانطور که برخی دولتهای غربی معتقدند اختلاف بینداز و حکومت کن، برخی افراد نیز با ایجاد اختلافات خانوادگی، به مقاصد خود میرسند.
امیرالمؤمنین (ع) در روایتی فرمودند: «فاصله بین ایمان و کفر را در چهار انگشت ببینید». سپس چهار انگشتشان را بین چشم و گوش گذاشتند و فرمودند: «آنچه با گوش میشنوی، کفر است و آنچه با چشم میبینی، ایمان.» قرآن میفرماید: «چرا وقتی خبر گناه و ناگواری را شنیدند، با خود گمان نکردند شاید دروغ باشد و آن را افشا کردند؟» شایعه در درگاه الهی به قدری مذموم است که درپی شایعهپراکنی درباره یکی از همسران پیامبر (ص)، تا مدتها وحی نازل نشد تا مردم بدانند این عمل چه عواقب شومی برای جامعه بهدنبال دارد.
یکی از اصحاب امامسجاد (ع) وقتی به ایشان گفت اینطور شنیدهام، امام (ع) فرمودند: «هرطور بخواهی، نمیتوانی لب بگشایی و سخن بگویی و اصلا آزاد نیستی هر سخنی را بشنوی»؛ یعنی مؤمنان و مسلمانان موظف هستند دو کار برای ممانعت از شایعهپراکنی انجام دهند؛ نخست آنکه، آنچه شنیده، اما ندیدهاند، نقل نکنند. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «کافی است به انسانی نسبت دروغگو بدهند که هرچه را میشنود، نقل میکند.»؛ یعنی مجاز هستیم به چنین شخصی دروغگو بگوییم. نکته دوم آنکه امامسجاد (ع) تأکید میکنند هر حرفی را نشنوید. نباید از افراد غیرمطمئن حرف شنید و پذیرفت.
شایعه، افراد را ترور و تخریب شخصیت میکند، ولو آنکه عمری را برای اسلام هزینه کرده باشد. با شایعات اتفاقات عجیبی میافتد که در بستر سیاست هم دیده میشود و مردم بارها چوب این رویه را خوردهاند و هنوز هم چوبش را میخوریم و گاه سرنوشت جوانان خانواده و اقتصاد و سیاست ما با یک شایعه تغییر میکند و ما از این فاجعه غافل هستیم. جامعه ایمانی باید تا جای ممکن حتی در مواجهه با سخنان زیبا و احادیث، سند و منبع بخواهد و چشمبسته نپذیرد و نقل نکند.
بزرگترین ضربه در همه عالم از دروغ شروع شده است و به شایعه ختم میشود، چنانکه آدم و حوا با قبول دروغ ابلیس که گفت: اگر از این درخت بخورید، یا تبدیل به ملائکه یا جاودانه میشوید، گناه کردند و از بهشت بیرون رانده شدند. در آخرالزمان نیز ظلمهای دنیا با شایعه همراه شده است، بهطوریکه در علائم قطعی ظهور آمده است: «(در این روز) صیحه آسمانی به گوش میرسد». اینجا بازهم ابلیس ندای شایعهآمیز سر میدهد و میکوشد خود را حق جلوه دهد و بسیاری با همین شایعه در مقابل امامزمان (عج) قد علم میکنند و بهروی حضرت (ع) شمشیر میکشند.
امامصادق (ع) در پاسخ به سؤال از آیه «وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبِینَ» فرمودند: «ویل چاهی است در قعر جهنم. (طبقه هفتم جهنم) روی آن سنگی بزرگ است که هرگاه خدا اراده کند، همه هفت طبقه دوزخ شعله بگیرد و به ملائکه میفرماید: لحظهای در این چاه را بردارید تا دیگر طبقات شعله بگیرند». این یعنی شایعه، عامل آتشافروزی در جهنم است.