افزایش تعداد جان‌باختگان حادثه معدن طبس به ۵۲ نفر دستگیری ۵ جوان شرور در شهرک رجائی مشهد (۱۱ مهر ۱۴۰۳) مسمومیت الکلی در مازندران ۱۳ فوتی برجای گذاشت (۱۱ مهر ۱۴۰۳) وزیر بهداشت: خودکفایی در تأمین مواد اولیه دارویی نیازمند سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی است کمبود نیروی متخصص بیهوشی، از بزرگ‌ترین چالش‌های حوزه بیهوشی کشور است تیم دانش‌آموزان مخترع ایران در مسابقات جهانی علوم و اختراعات انگلستان ۲ مدال نقره کسب کردند ترافیک نیمه‌سنگین در بولوار سجاد، میدان قائم(عج) و تقاطع خسروی در مشهد (۱۱ مهر ۱۴۰۳) حدود ۷۰ درصد سهم مالیات مودیان مالیاتی به مدرسه‌سازی اختصاص داده شده است تذکر دوباره قالیباف: دولت باید قانون همسان‌سازی حقوق بازنشستگان را اجرا کند + فیلم (۱۱ مهر ۱۴۰۳) درباره مهم‌ترین پیامد‌ منفی استفاده زیاد از گوشی تلفن همراه | همراه آزار چرا مردم از دسترسی به نان سالم و استاندارد، محروم هستند؟ چرا در فصل پاییز پوستمان خشک می شود؟ انتقاد وزیر سابق بهداشت از مصوبه افزایش ظرفیت رشته های پزشکی دست کوتاه بازنشستگان تأمین‌اجتماعی از متناسب‌سازی حقوق | بازنشستگان کشوری ۶ بر ۳ از بازنشستگان کارگری جلو افتادند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (چهارشنبه، ۱۱ مهر ۱۴۰۳) | کاهش محسوس دما از بعدازظهر جمعه مصوبه کنکوری شورای انقلاب فرهنگی بدون تغییر تا سال ۱۴۰۵ اجرا می‌شود صدور اجرائیه مهریه الزاماً به معنای طلاق نیست | کاهش ۱۳ درصدی درخواست ثبت اجرای مهریه در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال گذشته تأکید دوباره مجلس بر لزوم اجرای قانون متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان از سوی دولت (۱۱ مهر ۱۴۰۳) نمونه‌برداری دامپزشکی از گوشت‌های ارزان یک فروشگاه در مشهد | دست‌های لرزان برای خرید گوشت ارزان سرانه فضای آموزشی در خراسان رضوی ۳۰ درصد افزایش یافته است راهکارهای جلوگیری از جعل گذرنامه‌های بین‌المللی از زبان رئیس پلیس مهاجرت و گذرنامه فراجا پرداخت یک میلیون تومان علی‌الحساب متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری تا زمان صدور احکام پیش‌بینی بارش باران، همراه با رعد و برق و وزش باد برای استان‌های ساحلی خزر و شمال شرق در روز شنبه (۱۴ مهر ماه ۱۴۰۳)
سرخط خبرها
روزنوشت‌های شهری (۴۵)

استاد زرنگ‌تر از خودشان دارند!

  • کد خبر: ۱۶۲۶۶
  • ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۲۰
استاد زرنگ‌تر از خودشان دارند!
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی
شنبه: تازه روی صندلی اتوبوس نشسته‌ام که به ایستگاه می‌رسیم و مردی پیر سوار می‌شود و جایم را به او می‌دهم. هنوز ننشسته است که مردی پیرتر از او می‌رسد، او هم بلند می‌شود تا پیرمرد بنشیند. کنارشان ایستاده‌ام و حرف‌هایشان را می‌شنوم که از درد زانو می‌گویند: «همه وقتی می‌خواهند برای کسی دعا کنند، می‌گویند الهی پیر شوی، حالا که پیر شده‌ایم، حسرت جوانی داریم!»
یکشنبه: مرد جوان از دور سری تکان می‌دهد و درحالی‌که با محبت پیش می‌آید، دستش را دراز می‌کند. معلم فیزیک کنکور است و دانشجوی دکتری. می‌گوید: آن‌قدر از این و آن دروغ شنیده‌ایم که دیگر نمی‌توانیم راحت به کسی اعتماد کنیم، از کجا صداقتت را باور کنیم؟
دوشنبه: در بی‌آرتی یک صندلی خالی می‌شود، به مردی میان‌سال که سر و ظاهر مرتب و آراسته‌ای دارد، تعارف می‌کنم که بفرمایید بنشینید.
دوروبرش را نگاه می‌کند و در همان حال آهسته می‌پرسد: مسن‌تر از من کسی نیست؟ می‌گویم: مسن‌تر را نمی‌دانم، ولی خوش‌تیپ‌تر از شما کسی نیست، بفرمایید! می‌خندد و همین خنده باعث می‌شود که وقتی کنار پیرمردی مرتب و شیک‌پوش مثل خودش می‌نشیند، سر صحبت را باز کند. از من که کنارشان ایستاده‌ام می‌پرسد: شما که نباید اتوبوس سوار شوید، بنزتان کجاست؟ با خنده می‌گویم: دیر رسیدم، بنز گیرم نیامد! هر ۲ که غافل‌گیر شده‌اند، می‌خندند و پیرمرد به او می‌گوید: ببین، این آقایان هیچ‌وقت در پاسخ نمی‌مانند! بعد درحالی‌که دست راستش را مشت کرده است، ادامه می‌دهد: همیشه جواب در مشتشان آماده است! مرد می‌پرسد: این حاضرجوابی را چطور یاد می‌گیرند؟ پیرمرد با شیطنتی کودکانه لبخند می‌زند و سری تکان می‌دهد، زرنگ‌تر از خودشان استاد دارند!
سه‌شنبه: قدوقواره سید روحانی که از پله‌برقی قطارشهری بالا می‌آید، آشناست. درست نگاه می‌کنم، بله خود اوست، امام‌جماعت قدیم مسجدی که ده‌ها سال قبل می‌رفتم. باورم نمی‌شود، فکر می‌کردم فوت کرده باشد، چون بعد‌ها دیگر در آن مسجد ندیده بودمش. با دیدن او در یک لحظه خاطرات نوجوانی‌ام زنده می‌شود. با محبت و مهربانی بچه‌ها را تحویل می‌گرفت و متواضعانه و مردم‌دارانه می‌آمد و می‌رفت. با شتاب از کنار هم می‌گذریم، ولی اکنون من هم عمامه بر سر دارم. سهم ما بعد از سال‌ها سر تکان دادنی است و سلامی و نگاهی.
چهارشنبه: ظهر روز شهادت حضرت‌زهرا (س) در هیئت امام‌رضا (ع) منبر داشتم. قبل از آغاز سخنرانی یکی از دوستان پیرمردی را نشان می‌دهد و می‌گوید ایشان نوه مرحوم میرزا رحیم ارباب است، من که از ارادتمندان آن بزرگوار هستم و همیشه در تخت فولاد به زیارت قبر شریفش می‌روم، با اشتیاق به سوی پیرمرد می‌روم و عرض ادب می‌کنم و می‌گویم: «بوی گل را از که جوییم؟ از گلاب». با خودم فکر می‌کنم که من آن‌چنان شیفته آن دانشمند بزرگ و مرد خدا هستم که دلم می‌خواهد این مرد را که با ۲ واسطه به او می‌رسد، غرق بوسه کنم، آن هم اکنون که حدود چهل، پنجاه سال از وفات او می‌گذرد! چگونه کسانی توانستند به خانه پیامبر (ص) هجوم آورند و به دختر جوان او که هنوز عزادار بود و از مرگ پدرش چند روز بیشتر نمی‌گذشت، آن‌طور ستم کنند؟ دختری که پیامبر (ص) گفته بود هر که آزارش دهد و ناراحتش کند، من را به خشم آورده و آزرده است!
پنجشنبه: برگه‌های امتحانی پایان‌ترم را تصحیح می‌کنم. آن‌قدر خط‌ها بد و ناخواناست که گاهی مجبورم چندبار جواب‌ها را بخوانم. بعضی از دانشجویان کارشناسی‌ارشد مثل کودکان دبستانی نوشته‌اند. نه‌تن‌ها برگه‌ها بدخط و ناخواناست -که مجبورم به حساب اشتغال دائمی با رایانه و تلفن‌همراه بگذارم- بلکه بعضی از برگه‌ها پر از خط‌خوردگی و کثیف و نامنظم و آشفته است. یعنی واقعا بعضی از این‌ها قرار است در دوره دکتری شرکت کنند؟
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->