به‌نام غیرت ناب مدافعان حرم | گزارش شهرآرانیوز از مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهدای مشهدی مدافع حرم در مشهد + فیلم آیت‌الله علم‌الهدی: جوهره اصلی مقاومت، ایمان به خداست | ترویج فحشا، راهبرد دشمن برای تضعیف غیرت انقلابی تولیت آستان قدس رضوی: آموزه‌های قرآن را در زندگی عینیت دهیم آثار اجرای عدالت در کلام فاطمه‌زهرا (س) تلاش با چاشنی علم و عشق | با چه کار‌هایی می‌توانیم به امام عصر (عج) نزدیک شویم نشست ادبی «کلمات ملکوت» در مشهد برگزار شد بخش عمده‌ای از شعر فارسی، شعر آیینی است برفی که بر رکوع نشست بنده خدا، عیسی مسیح (ع) | مروری بر روایات به جامانده از امام رضا (ع) پیرامون پیامبری که مبشر بود کربلای ۴؛ این حماسه ماناست پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، پنجشنبه در مشهد تشییع می‌شود سومین اجتماع بزرگ دختران سلیمانی در مشهد برگزار خواهد شد برگزاری جشن تکلیف دانش‌آموزان مشهدی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) + فیلم (۴ دی ۱۴۰۳) برگزاری مراسم وداع با پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، در حرم امام‌رضا(ع) لزوم تعامل و همگرایی دستگاه‌های اجرایی ستاد خدمات سفر خراسان رضوی برای خدمات‌رسانی شایسته به زائران رضوی و مسافران نوروزی رابطه تعقل با سخن گفتن امروز را غنیمت بدان! | درباره جایگاه و اهمیت بهره‌مندی از نعمت عمر در کلام اهل‌بیت (ع) وقتی شیطان با «واجب» ما را از عمل به «اوجب» بازمی‌دارد! ۸ زندانی جرائم غیرعمد به همت خادمان بارگاه منور رضوی آزاد شدند
سرخط خبرها

تو که آخر گره رو وا می‌کنی!

  • کد خبر: ۱۶۸۸۳۴
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۲۷
تو که آخر گره رو وا می‌کنی!
زائران عاشق و نماز شب خوان دسته دسته وارد حرم می‌شوند. صدای زمزمه عاشقانه به گوشم می‌رسید.

شب از نیمه گذشته است. کم کم به سحر نزدیک می‌شویم. صدای دل نشین مناجات از مأذنه‌های حرم مطهر به گوش می‌رسد. زائران عاشق و نماز شب خوان دسته دسته وارد حرم می‌شوند. صدای زمزمه عاشقانه به گوشم می‌رسید. به پشت سر نگاه کردم. گروهی از جوانان بودند که زمزمه رضا رضا داشتند. خیلی آرام و عاشقانه قدم برمی داشتند. جلو کفشداری که رسیدند، صدایشان قطع شد. یکی از آن‌ها با صدای محزونی شروع به مداحی کرد.

پس از عرض ارادت مختصر و قرائت اذن دخول وارد کفشداری شدند. یکی از آن‌ها که جوان خوش سیمایی بود، به طرف من آمد و دستی به چشمان اشک آلودش کشید. سلام کرد و گفت: حاج آقا ما کاروان زائران پیاده امام رضا (ع) هستیم از قائم شهر مازندران آمده ایم. سه روز مهمان امام رضا (ع) بودیم و فردا برمی گردیم و تا به حال چند سفر پیاده خدمت آقا رسیده ایم. در هر سفر آقا ما را سر سفره اش مهمان کرده است، اما امسال موفق نشدیم از غذای متبرک حرم بهره‌مند شویم و این بی نصیبی بچه‌ها را حسابی کلافه کرده است.

گفتم من دیشب میلی به غذا نداشتم و شام دیشب من کاملا تمیز و دست نخورده است و آن را در یخچال گذاشته ام. می‌خواستم برای کسی ببرم، ولیگویا قسمت شماست. رفتم و غذا را آوردم و تقدیمشان کردم. از خوش‌حالی در پوست خود نمی‌گنجیدند. بسیار تقدیر و تشکر کردند. مسئول گروه جلو آمد و گفت حاج آقا خیلی ممنون! فردا داخل دیگ ناهارشان می‌زنیم که همه استفاده کنند. در حالی که از کفشداری بیرون می‌رفتند، شنیدم مداحشان شروع به خواندن کرد:

تو که آخر گره رو وا می‌کنی
پس چرا امروز و فردا می‌کنی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->