زمان بومی‌سازی کتابخانه‌های هوشمند فرارسیده است «لی‌لی» آماده پخش می‌شود آغاز فعالیت رادیو محرم برای هشتمین سال آغاز اکران «نذر بی‌بی» هم‌زمان با فرارسیدن ماه محرم واکنش تهیه‌کننده سریال «بامداد خمار» به حواشی آقای رئیس جمهور، آینه در کربلاست جایزه اصلی کارلوی واری مستند «نگاهی ناگهانی به چیز‌های عمیق تر» رسید درگذشت «جان لاندو» تهیه‌کننده برنده اسکار حسینیه‌ای به وسعت ایران | بررسی ویژه‌برنامه‌های سیما در محرم ۱۴۰۳ اعجاز ایجاز ادبیات الکترونیک: ادبیات سخت پیما چون قضا از آسمان نزول می‌کند ... | احوال امام حسین (ع) از مرگ معاویه تا رسیدن به کربلا، به روایت نثر‌های کهن فارسی پیام خانه سینما به «مسعود پزشکیان» رییس جمهور منتخب صدور پروانه ساخت «انتخاب من» صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۳ آمار فروش سینما در هفته سوم تیر ماه (۱۷ تیر ۱۴۰۳) | فروش سینما از مرز ۶۰۰ میلیارد گذشت محرم در قاب مستند | معرفی مستند‌هایی با موضوع آیین‌های محرم و عاشورا آثار راه‌یافته به بخش «فیلم» جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان مشهد + اسامی امیرحسین مدرس مجری فصل جدید «چهارگاه» شد
سرخط خبرها

حکمت در نهج‌البلاغه

  • کد خبر: ۱۷۲۷۵۷
  • ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۴
حکمت در نهج‌البلاغه
معاویه (و امثال او) نیز که شیطان بیرونی هستند، گاهی از جلو می‌‏آیند و گاهی از پشت‌سر و گاهی از طرف راست و گاه از طرف چپ نفوذ می‌کنند، پس اگر انسان از یکی از اطراف خود غافل شود، شیطان از همان سمت وارد می‌شود ...

امام‌علی (ع) درباره نقش و موقعیت معاویه در نامه‌ای نگاشته‌اند که نقش او همانند نقش شیطان است. خداوند در قرآن کریم، قلمرو نفوذ شیطان را مشخص و از قول شیطان بیان کرده است که: «او گفت من از چهار طرف وارد می‏‌شوم؛ از پیش‌رو، از پشت‌سر و از سمت راست و از سمت چپ» (اعراف/۱۷).

معاویه (و امثال او) نیز که شیطان بیرونی هستند، گاهی از جلو می‌‏آیند و گاهی از پشت‌سر و گاهی از طرف راست و گاه از طرف چپ نفوذ می‌کنند، پس اگر انسان از یکی از اطراف خود غافل شود، شیطان از همان سمت وارد می‌شود و آسیب می‌زند، بنابراین هر انسانی اگر آسیبی ببیند، درحال غفلت بوده که آسیب دیده است و راه درمان آن را امام‌علی (ع) به فرزند خود چنین سفارش فرمودند: «قلبت را به‌یقین، نیرو بخش». (نهج‌البلاغه، نامه ۶۲، بند ۱۳)؛ یعنی با حکمت، روشنایی ‏‌ده. مگذار که قلبت به خواب غفلت فرورود. در راه خدا اگر قدمی برمی‌داری یا سخنی می‏‌گویی یا مطلبی می‌‏نویسی، نباید سرزنش سرزنش‌کنندگان در تو اثر کند.

با صلابت و استواری، جلوی تیر‌های ملامت را سد کن؛ چون تیر ملامت بر قلب انسان عاقل نمی‏‌نشیند و اثر نمی‌کند؛ بدین معنا، آن که از اعتراض دیگران برنجد و دست از کار الهی بردارد و با ستایش جاهلان خوشحال شود، حکیم نیست و آن فردی که با تهمت یا افترا میدان مبارزه را ترک گوید و با شنیدن حرف باطلی ازسوی ظالم یا جاهل، ترک وظیفه کند، عاقل نیست و این مطلب «ولا تأخذک فی‌ا... لَوْمه لائمٍ و خُضِ الغَمرَات للحقّ حیث کان؛ همان فرمایشی است که خداوند در قرآن کریم فرمود یعنی در راه خدا سرزنش سرزنش‌کنندگان و بیگانگان، تو را از راه باز ندارد. همچنان که اگر برای خداست، در هر گردابی که باشد، فرو رو»، زیرا چیزی از تو کم نمی‌‏شود. برای شکوفایی جان، این تن خاکی را باید رها کرد و نیز فرمود و سفارش به همه شیعیانش کرد که در دین، تفقه و فکر کن و با آن فقیهانه برخورد نما!

فهم لطیف و دقیق را که از معلومات به حل مجهول انتقال می‏‌یابد، «فقه» می‌گویند؛ یعنی هم در اصول و هم در فروع دین و نیز در حکمت نظری و هم در حکمت عملی دین، تفقه و اجتهاد کن. امام‌علی (ع) در نهج‌البلاغه، گاه چنین استدلال می‏‌کنند که نگفتن حق، زاییده فراموشی آخرت است: «أما وا... إنّی لَیَمْنَعنُی مِنَ اللَعِبِ ذکر الموت وَ إنّه لیمنَعُهُ من قولِ الحق نِسیانُ الآخِرَه» (نهج‌البلاغه، خطبه ۸۴، بند ۴). فرق من و عمروعاص در این است که یاد مرگ نمی‏‌گذارد به فکر بازی و لهو باشم و از باطل دم زنم و فراموشی آخرت، نمی‌‏گذارد که او حق را بگوید. او، چون آخرت را از یاد برده است، حق نمی‏‌گوید و یاد مرگ در من نمی‏‌گذارد به بازیچه سرگرم شوم.

امیرمؤمنان (ع) برای اینکه ثابت کنند دشمن هرگز به مرز افراد بیدار راه ندارد، می‌‏فرمایند: «وإنّ أخا الحربِ الأرِقْ من نامَ لم یُنَمْ عنه» (نهج‌البلاغه، نامه ۶۲). مرد نبرد، بیدار است. لازمه جنگ، بیداری است؛ زیرا دشمن، شخصی را که می‏‌خوابد، غافلگیر می‏‌کند و شیطان از راهی می‌‏آید که تو او را نمی‏‌بینی و از او غافل شده‌ای که او دشمن آشکار است؛ یعنی او تلاش می‌کند ابتدا تو را غافل کرده، با زیبا جلوه دادن کارهایت، تو را غافل کند. سپس تو را شکار کرده، بنده خود می‌سازد. این خطر را قرآن مجید هشدار می‌دهد و می‌‏فرماید: «إنّهُ یَریکُم هُوَ وَقَبیلُهُ مِن حیثُ لاتَروْنَهُمْ» (الاعراف/۲۷).

شیطان و حزب او از راهی که شما آن‌ها را نمی‌‏بینید، شما را می‏‌بینند، وسوسه می‌کنند و غافلگیر می‏‌سازند. اگر انسان راه نفوذ شیطان را بداند و مسیر‌ها را کنترل کند، غافلگیر نخواهد شد، شیطان را هم به‌خوبی با بصیرت می‏‌بیند. «إنّ الّذَینَ اتّقَوْا إذا مَسّهُم طائفٌ مِنَ الشّیْطانِ تَذَکّروُا فَإذا هُم مُبصِرُونَ (اعراف/۲۰۱). اینکه در قرآن کریم ذکر شده است: از شیطان به خدا پناه ببرید، مانند آن است که می‌گویند: هنگام احساس خطر به پناهگاه بروید و نه‌تن‌ها بگویید: «أعُوذُ بِاللهِ مِن الشیطانِ الرجیمِ»، بلکه به پناهگاه توحید راه یابید.

شخصی که در جانش توحید رسوخ کرده است، پناهگاه دارد و لذا راهی برای نفوذ بیگانه در او نیست. همین معنا را امیرالمؤمنین علی (ع) با تعابیر گوناگون و ارزنده بیان می‌کنند و می‏‌فرمایند: «مؤمنی که بنده خاص خداست و از عنایت الهی برخوردار است و از محبوب‏‌ترین بندگان به‌شمار می‌‏آید، خدا او را در پیکار نفس یاری می‌دهد. از درون ‏اندوهناک و از بیرون ترسان است. چراغ هدایت در قلبش روشن شده است، پس قلب او تاریک نیست و دشمن از تاریکی استفاده می‏‌کند». اگر شبستان جان را چراغ توحید روشن کرد و صاحب‌دل بیدار شد، راه برای نفوذ بیگانه درونی و بیرونی نیست.

چنین شخصی آن‌چنان به توحید یقین دارد که وحدانیت حق را، چون نور خورشید می‏‌بیند. کارش مبهم و تاریک نیست و اولین قدمی که در راه عدل برمی‏‌دارد، این است که هوس را از صفحه جان خود طرد می‏‌کند (نهج‌البلاغه/ خطبه ۸۷)؛ بنابراین نتیجه حکمت که کتاب و سنت بر آن تأکید فراوان می‏‌کنند، تهذیب جان و تربیت روح است؛ زیرا از رسول اکرم (ص) نقل شده است که: «رأسُ الحِکمه مَخافه‌ا...؛ یعنی بالاترین حکمت‌ها ترس از خداست.». مراد از این ترس، همان ترس عقلی است نه ترس نفسی و نه ترس از عذاب و جهنم که بازگشت آن به نفس‌پرستی است؛ گرچه آن هم به‌نوبه خود کمال محسوب می‏‌شود. ترس عقلی یعنی در برابر خدای کریم و مقام نامحدود الهی، حریم گرفتن و حرمت قائل شدن برای آن ذات اقدس.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->