شاهد دومین حمله تروریستی در چند ماه گذشته در حرم حضرت شاهچراغ (ع) بودیم؛ به عبارتی، دو حمله تروریستی به یک مکان در کمتر از یک سال اتفاق افتاده است.
طراحان چنین اقدامات تروریستی به دنبال این هستند که اولا این موضوع را نشان دهند که جمهوری اسلامی کشور ناامنی است؛ کشوری که قدرت حفظ ثبات و امنیت خودش را ندارد تا نوعی احساس ترس را به جامعه القا کنند.
یعنی طراحان چنین عملیاتهای تروریستی تلاش میکنند که شورشی شبیه سال گذشته در کشور ایجاد کرده و از این طریق در مدتی طولانی، ثبات و امنیت کشور را خدشه دار کنند که این حرکت در عین خدشه دار کردن ثبات و امنیت، منجر به کند شدن یا حتی توقف حرکت کشور در مسیر دست یافتن به اهدافش میشود.
به همین خاطر نیاز به تزریق روحیه به افرادی را دارند که بنا ست نقش پیاده نظام شورش را بازی کنند. این افراد باید از حالت یأس و خمودگی بیرون بیایند و مجدد تشویق شوند تا به فراخوان رسانههای بیگانه پاسخ دهند و به خیابانها بیایند و آشوب به راه بیندازند.
به همین خاطر چنین حرکات تروریستی قرار است نقش تقویت کننده را برای این عده ایجاد کند و به آنها روحیه و جسارت بدهد و این پیام را صادر کند که جمهوری اسلامی ضعیف شده و قادر به حفاظت از امنیتش نیست و این افراد میتوانند با هدف براندازی وارد خیابان شوند و ثباتی را که از آن صحبت شد، به مخاطره بیندازند. درمجموع بستهای که مطرح شد، اهداف اصلی چنین اقدامات تروریستی را تشکیل میدهد.
وقتی که این تروریستها چند ماه پیش در حرم احمد بن موسی (ع) در شیراز عملیات تروریستی را انجام دادند، به نوعی بهانهای داشتند که تکرار شود و به تعبیر خودشان به مناسبت انتقام آن عده از مجریان عملیات قبلی را که مجازات شده و به دار اعدام سپرده شدند، بگیرند.
حتما این عده به دنبال انجام عملیاتهای تروریستی در هر نقطهای که بتوانند، هستند و این گونه نیست که یک نقطه خاص مد نظر باشد؛ کما اینکه در حرم علی بی موسی الرضا (ع) هم یک عملیات کور تروریستی را که منجر به شهادت چند نفر از روحانیون شد، شاهد بودیم.
به صورت کلی هر نقطهای که بشود امنیت آن را به خطر انداخت، برای آنها موضوعیت دارد؛ اما طبیعتا حرمهای مقدس بازتاب خبری گسترده تری دارند. اقدام بیهوده و عبثی که نتیجه مطلوب بانیان را به دنبال نخواهد داشت.