آمار بد موسیمانه در استقلال| مربی سیاه‌پوست در آستانه اخراج؟ استقلال در باتلاق تساوی‌ها ویدئو| خلاصه بازی تیم‌های استقلال و چادرملوی اردکان (۶ دی ۱۴۰۳) نتیجه بازی استقلال و چادرملوی اردکان (۶ دی ۱۴۰۳) | هتریک در ناکامی! درویش: اگر می‌خواهید فوتبال اصلاح شود به تاج رای ندهید شکایت سپاهان از رضا درویش توافق فاتح تریم با الشباب سرمربی کوبایی تیم ملی بوکس، وارد ایران شد باقری دوباره تأکید کرد: به‌صورت موقت سرمربی هستم میزبانی بسکتبالیست‌های آسمان ولایت از پالایش نفت آبادان ترکیب احتمالی استقلال مقابل چادرملو | بازگشت مدافع مازاد به ترکیب اصلی؟ لتسکیه بهترین داور جهان شد تاریخ و ساعت بازی پرسپولیس و خیبر خرم آباد | رونمایی از دستپخت کریم باقری تیر فدراسیون فوتبال به سنگ خورد تاریخ‌نگاری حضور تیم‌های مشهدی در مسابقات فوتبال باشگاهی کشور/ قسمت ۱۸۵ تیم‌والیبال سپهرصدرا بازهم باخت | همچنان در قعر چاه! واکنش امیر علی‌ اکبری به نگهداری و بازی کردن با «شیر» + فیلم غیبت ۳ بازیکن پرسپولیس در تمرین امروز (۵ دی ماه ۱۴۰۳) اراک، میزبان سوپرجام ایران میلان در آستانه زلزله زمستانی
سرخط خبرها

دورهمی برای مهربانی

  • کد خبر: ۱۷۹۸۳۷
  • ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵
دورهمی برای مهربانی
در گردهمایی پیشکسوتان ارزنده فوتبال استان از «رضا زینلی» قدردانی شد.

شهرآرانیوز - مسیر طولانی بود، اما همه‌شان آمده بودند. خودشان را هرطور بود، به باغ یکی از پیشکسوتان رسانده بودند تا برای مهربانی برنامه بریزند. رضا زینلی که می‌آید، همه‌شان دم در تجمع می‌کنند و برایش تونل عشق می‌بندند. دست می‌زنند و می‌خندند. برایش می‌خوانند و پیرمرد عصابه‌دست که دست روزگار، روزگارش را سیاه کرده است، لبخند به لبش می‌نشیند. مثل همه سال‌هایی که در فوتبال بود، دلش غنج می‌رود و صدای خنده‌ها و دل‌خوشی‌اش همه فضا را برمی‌دارد.

آقارضا را که «قارقار» صدا می‌کنند، خوش‌حال می‌شود. می‌گوید این لقب من است و ناراحتی ندارد. راحت بنویسید: «رضا قارقار»! او یک عمر برای فوتبال این شهر و برای جوانانش داخل و بیرون مستطیل سبز سروصدا کرده است. حنجره‌اش که هیچ، جانش را گذاشته است. اینجا میهمانی دورهمی پیشکسوتان فوتبال خراسان برای مردی است که بیش از نیم‌قرن به فوتبال این شهر خدمت کرده است و امروز...

ایستادن بزرگان برای ایستادن رضا

قاسم زردکانلو بزرگ‌تر جمع است، اما از همه زودتر آمده. فریدون مهریار و اسماعیل خرسندی هم هستند و عنان مراسم را در دست گرفته‌اند. مرادی، پیشکسوت فوتبال شهر، باغش را برای دل آقارضا آذین بسته است. شاگردان آقارضا همه هستند؛ هدف‌‎گلکاری‌هایی که در دهه ۶۰ به همت همین رضا زینلی گرد هم آمدند و تاریخ فوتبال یک باشگاه را نوشتند. البته به‌جز هدف‌گلکاری‌ها، رقیبان فوتبالی هم آمده بودند؛ پیامی‌ها و ابومسلمی‌ها، هواپیمایی‌ها و آدنیسی‌ها، توربویی‌ها و دیگران هم بودند. تیم منتخب خراسان در شمایلی جدید برای رضا زینلی گرد هم آمده بودند. آن‌ها آمده بودند تا دست‌گیر دل آقارضا باشند؛ دست‌گیر دلی که این روز‌ها دل‌گیر جبر روزگار است.

گلایه‌ها از غریبه پیش دوست

پیشکسوتان و عصاره فوتبال شهر در سالن وسط باغ دور هم می‌نشینند. بزرگ‌تر‌ها لب به سخن می‌گشایند. ابتدا فریدون مهریار و بعد اسماعیل خرسندی خیرمقدم می‌گویند و از رضا زینلی. مهریار می‌گوید: «آقارضا نه برای تک‌تک ما، برای فوتبال مشهد زندگی‌اش را گذاشته است. افتخار می‌کنیم به رضا زینلی که زندگی‌اش را برای ما گذاشته است.»

اسماعیل خرسندی هم حرف‌هایش را تکمیل می‌کند: «رضا زینلی برای این تیم زندگی‌اش را گذاشته است. داد زده، محروم شده، جنگیده و امروز او نمونه بارز ازخودگذشتگی است. هرکسی از هر نهادی می‌تواند به این عزیزان که امروز در چنین وضعیتی هستند، کمک درخوری انجام دهد، باید به آن افتخار کند.» نوبت به قاسم زردکانلو می‌رسد که به گفته رضا اعلمی، این روز‌ها پرچم‌دار پیشکسوتان فوتبال شهر شده است.

زردکانلو می‌گوید: «امروز به‌خاطر رضا زینلی دور هم جمع شده‌ایم، اما‌ای کاش به جای اینکه اینجا دور هم باشیم، در آمفی‌تئاتر اداره‌کل ورزش‌وجوانان یا هیئت فوتبال استان این دورهمی گرفته می‌شد. کاش مسئولان ما به فکر این دورهمی و کمک به امثال رضا زینلی بودند. مثل رضا زینلی‌ها خیلی‌ها را داشتیم که امروز زیر خاک هستند. ما همیشه گفته‌ایم که پهلوان زنده را عشق است. کسی که از دیده رود، از دل می‌رود.»

وی می‌افزاید: «امروز اگر رئیس هیئت فوتبال و سرپرست ورزش‌وجوانان را اینجا بیاورید، به‌سختی ۱۰ نفر از این جمع را بشناسند! بعد ما چطور انتظار داریم مشکلات فوتبال ما را حل کنند!» زردکانلو تصریح می‌کند: «متأسفانه غریبه‌ها آمدند و پدر فوتبال خراسان را درآوردند. حالا در ساختار مدیریتی هم کسانی آمده‌اند که این روند را کامل کرده‌اند؛ آدم‌هایی که از ورزش و فوتبال هیچ نمی‌‎دانند. تا متحد و یکپارچه نشویم و به کانون پیشکسوتان کمک نکنیم، به جایی نمی‌رسیم.»

هاشم رهباردار فقط یک جمله می‌گوید و بغض گلویش را می‌فشارد: «آقایان هدف‌گلکاری و ما نباید حق نمک رضا زینلی را فراموش کنیم.» رضا اعلمی هم با گلایه از بی‌توجهی مسئولان به امثال رضا زینلی می‌گوید: «ما فقط فوتبالمان مشکل ندارد، بلکه دیگررشته‌‎هایمان نیز همین وضعیت را دارد. اصل سرمایه در همه‌جا نیروی انسانی است. مشکلات رضا زینلی با جمعی که اینجا و جا‌های دیگر هستند، به‌راحتی حل می‌شود و نیازی به متولیان استان نیست. ما به آن‌ها امیدی نداریم.»

دست‌گیری در ساعت مهربانی

برای آقارضا جشن می‌گیرند، تشویقش می‌کنند، هدیه می‌دهند و شاگردان قدیمی دست‌گیرش می‌شوند. نوبت به صحبت‌کردن او می‌رسد. بغض دارد و نگاهش خیس است. این‌طور شروع می‌کند: «۵۵ سال زندگی‌ام را در راه ورزش این شهر خرج کردم، اما اگر می‌دانستم ورزش این‌قدر با من ناسازگاری دارد، هیچ‌وقت سراغش نمی‌رفتم....»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->