وزیر اقتصاد: گزارشی از عادی‌سازی پرونده ایران در FATF به رئیس‌جمهور ارائه کردم درآمد ۶ هزار میلیارد تومانی اینفلوئنسر‌های ایرانی اینستاگرام بسته ۱۷ اقدام بورس برای رشد بازار تا پایان ۱۴۰۳ آخرین وضعیت تولید گاز برای زمستان ۱۴۰۳ پیش‌ بینی قیمت طلا و سکه فردا یکشنبه (۱۵ مهر ۱۴۰۳) هواپیمایی امارات استفاده از «پیجر» را ممنوع کرد ۳ آزمون کشوری توسط سازمان سنجش ۲۰ مهرماه ۱۴۰۳ برگزار می‌شود به‌زودی قیمت خرید تضمینی برنج ابلاغ می‌شود بازگشت دوباره تالار مجازی بورس (۱۴ مهر ۱۴۰۳) آیا زمان واریز مرحله سوم سود سهام عدالت مشخص شد؟ کود‌های کشاورزی بر اساس الگوی کشت شهرستان‌های خراسان رضوی توزیع می‌شود بسیاری از کارگاه‌های مشاغل سخت و زیان‌آور مشمول طرح طبقه‌بندی نیستند قیمت رسمی ۲۰ قلم کالای اساسی اعلام شد برداشت زعفران از مناطق سردسیر خراسان رضوی آغاز شد | هنوز زعفران نوبرانه به بازار عرضه نشده است درخواست جامعه کارگری از مجلس: هرچه سریع‌تر تحقیق در خصوص اموال سازمان تأمین اجتماعی را آغاز کنید پیش‌بینی حجم و نرخ رشد نقدینگی تا پایان سال ۱۴۰۳ ادامه فشار عرضه کنندگان در بورس | گزارش وضعیت بازار سهام (۱۴ مهر ۱۴۰۳) فرونشست در کمین ۳۵۹ دشت کشور شرایط فروش اقساطی X ۵۵ پرو مدیران خودرو با اقساط بلندمدت از امروز (۱۴ مهر ۱۴۰۳) + جزئیات نوسازی ۸ هزار ناوگان حمل‌ونقل عمومی در سال ۱۴۰۲ | اسقاط بیش از ۱۶۰ هزار خودرو در سال ۱۴۰۳ یک پیش‌بینی دیگر از آینده قیمت ارز (۱۴ مهر ۱۴۰۳) «در صورت افزایش حقوق کارگران، کارفرما‌ها کارگران مازاد را اخراج خواهند کرد» یک نظریه اشتباه است با کمتر از ۲۰ میلیون تومان می‌توان گوشی آیفون خرید؟ (۱۴ مهر ۱۴۰۳) توقیف بیش از ۲۰۰ هزار پاکت زعفران تقلبی در چاپخانه‌های مشهد ۹۶ میلیارد دلار فرصت انرژی در کشور از دست رفت
سرخط خبرها

از ثبات خوشحالم و از ثبات زیادی غصه دار

  • کد خبر: ۱۸۱۳۲۷
  • ۰۶ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۹
از ثبات خوشحالم و از ثبات زیادی غصه دار
دوستی دارم که مدام از زندگی کارمندی اش می‌نالید و همچنان هم می‌نالد. یعنی هم می‌نالید و هم کیف می‌کرد و راضی به نظر می‌رسید. دوگانگی عجیبی است.

دوستی دارم که مدام از زندگی کارمندی اش می‌نالید و همچنان هم می‌نالد. یعنی هم می‌نالید و هم کیف می‌کرد و راضی به نظر می‌رسید. دوگانگی عجیبی است. خوشحالی از ثبات و ناراحتی از سال‌ها ثبات داشتن و تکرار هرروزه اش؛ این آغاز خوره‌ای همیشگی و نابودکننده برای آن‌هایی است که پس ذهنشان همیشه می‌خواستند کاری برای خودشان بکنند.

همیشه گمان می‌کردند از خودشان استفاده درستی نکرده اند و مسبب تحقیر خودشان شده اند. زمزمه همیشگی دوستمان این بود که می‌خواسته خرِ خودش باشد و نوکر خودش. بیست سال به این موضوع فکر می‌کرده، ولی هرماه از دیدن پیامک واریز گروهی خوشحال می‌شده، چون می‌توانسته قسط هایش را بدهد. می‌گفت غصه دارترین لحظه زندگی اش همان است.

پولی می‌آید که خیلی زود می‌رود. دیگر نیست. نمی‌بینی اش. در هرصورت این جنگ ودعوای سالیانش بود که چرا برای خودش کاری نکرده است. درواقع این حرف‌ها زمزمه نبود، غر بود، کلافگی بود. ملال بود حتی. خیلی خسته و بی پول و ناامید که می‌شد شروع می‌کرد به اینکه تباه شده و انگار این جور موقع‌ها آدم خواسته و عامدانه زل می‌زند به گذشته و راهی که آمده را تماشا می‌کند.

مثلا یکی از دغدغه هایش این بود که سی سال بعد، اگر زنده باشد و کج وکوله نشده باشد و زبانش هنوز در کامش بچرخد و دخترش بیاید بپرسد جنابعالی چه ماجراجویی‌هایی داشتید و چقدر در زندگی تان ریسک کرده اید و حداقل دوتایش را تعریف کنید، او چه دارد برایش بگوید؟ داشت غصه سی سال بعد را می‌خورد.

ولی مگر جز این بوده که ماجرا‌های جور کردن اقساط مختلف در هرماه شبیه رد شدن از گردنه حیران است؟ اصلا خودِ گردنه حیران است. از این بگیر و به آن یکی بده. این را بفروش و آن یکی را بخر. این را تعمیر کن و آن را بردار. این دور، کم ماجرا ندارد.

اصلا خوبی کارمندی مگر همین‌ها نیست؟ اینکه می‌د انی سر ماه بالاخره مبلغی دستت را می‌گیرد و می‌توانی قسط هایت را بدهی. فلسفه اش همین است دیگر. اینکه بقیه نمی‌دانند چقدر سرماه پول دارند و کارمند می‌داند. این رفیقمان می‌گفت اینکه می‌دانی دقیقا سر ماه چقدر پول داری بیشتر آزارت می‌دهد. می‌دانی که بیشتر از این‌ها نیست و بیشتر از این‌ها هم نمی‌شود؛ بدتر اینکه زور بیشتر کردنش را هم نداری.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->