کاهش مصرف گاز در صنایع، توقف تولید را در پی دارد تأمین گوشت مرغ ماه مبارک رمضان و نوروز ۱۴۰۴ در مشهد و خراسان رضوی کلید خورد (۸ دی ۱۴۰۳) درباره مرحوم مهندس باقر مستوفی، پدر صنعت پتروشیمی ایران | مرد چالش‌های بزرگ ساعات کاری بانک‌ها تا پایان بهمن‌ماه ۱۴۰۳ اعلام شد نقش صادرکنندگان در جهش نرخ ارز چیست؟ بررسی قیمت امروز موبایل (۸ دی ۱۴۰۳) | شیائومی نوت ۱۳ چند؟ افزایش ۲ تا ۴۰ میلیون تومانی قیمت خودرو‌های خارجی (۸ دی ۱۴۰۳) قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۸ دی ۱۴۰۳) | سورن پلاس ۸۴۱ میلیون تومان شد برنامه قطعی برق در مشهد تغییر کرد (۸ دی ۱۴۰۳) طلا در مشهد از مرز ۵.۲ میلیون تومان هم عبور کرد (۸ دی ۱۴۰۳) موتور سهام کوچک بازار سرمایه روشن شد | افت ۲۱ هزار واحدی شاخص بورس (۸ دی ۱۴۰۳) وزیر نفت خبر داد: افزایش ظرفیت تولید نفت تا حدود ۲۵۰ هزار بشکه در روز برای خرید عرضه اولیه «آواک» فقط ۲ ساعت فرصت دارید (۸ دی ۱۴۰۳) هر باک بنزین سوپر، ۱.۶ میلیون تومان! فاصله کوتاه نرخ طلا در مشهد با ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی شدن (۸ دی ۱۴۰۳) قیمت بنزین سوپر وارداتی اعلام شد (۸ دی ۱۴۰۳) | عرضه بنزین سوپر وارداتی تا آخر سال صعود سه‌پله‌ای تولید فولاد ایران در دنیا بیش از نیمی از کل سپرده‌های بانکی کشور، در استان تهران قرار دارد! خانه‌های کلنگی در تهران نجومی شد دلار بازار آزاد در محدوده ۸۱ هزار تومان (۸ دی ۱۴۰۳) | سکه از ۵۶ میلیون تومان عبور کرد اعتمادسازی، پیش‌نیاز توسعه اقتصادی سود سهام عدالت خود را چگونه یک‌جا دریافت کنیم؟ طلای جهانی یخ زد | قیمت طلا در بازار جهانی امروز (۸ دی ۱۴۰۳) چند؟ اعلام جزئیات پیش‌فروش برخی از محصولات سایپا از روز دوشنبه (۱۰ دی ۱۴۰۳) آخرین مهلت ثبت درخواست محصولات ایران‌خودرو اعلام شد علت مسدودی صرافی‌های رمزارز چیست؟ آخرین قیمت ارز توافقی نیما در مرکز مبادله امروز (۸ دی ۱۴۰۳) چند؟ دلارحواله ۶۴ هزار و ۵۹۵ تومان شد هشتمین عرضه اولیه امسال بازار سهام امروز (۸ دی ۱۴۰۳) انجام می‌شود + جزئیات فروش ۵ محصول مدیران خودرو ویژه دی ۱۴۰۳ آغاز شد + جدول و قیمت خودرو‌ها
سرخط خبرها

چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟

  • کد خبر: ۱۸۹۹۰۸
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲
چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟
به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم. خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟

به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم.

خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟

از این حرفش ناراحت شدم و برای اینکه ثابت کنم به صورت حرفه‌ای می‌توانم طلا بخرم، خودم را در کمترین زمان ممکن به نزدیک‌ترین طلا فروشی سر کوچه رساندم. سرم را به شیشه چسباندم و به فروشنده مغازه اشاره کردم تا در را برایم باز کند.

همان طور که طلا‌ها را نگاه می‌کردم، گفتم: این گردالو‌ها چنده؟

تا گفتم گردالو، چشمش گرد شد و گفت: گردالوها؟

گفتم: بابا منظورم همین دایره زردهاست.

نفس عمیقی کشید و گفت: عزیزم، دایره چیه؟ اون‌ها النگو هستن.

گفتم: یعنی همه این دایره‌ها اسمشون النگوست؟

با سرش تأیید کرد و گفت: بله. همه این دایره‌ها النگو هستند. اگر برای همسرتون می‌خواین هدیه بخرین، یک مدل انتخاب کنین تا من وزن کنم. اگه اندازه یا مطابق میلیشون نبود، دوباره بیاین تا عوض کنم.

به یکی از طلا‌ها اشاره کردم و گفتم: این النگو رو می‌خوام، ولی به احتمال خیلی زیاد برای دست خانمم کوچیک باشه.

جواب داد: اون برای دست همه خانم‌ها کوچیکه.

خندیدم و گفتم: اگه برای دست همه کوچیکه، چرا این همه النگوی کوچیک رو آوردین مغازه بفروشین؟

گفت: واسه اینکه اون‌ها النگو نیستن، اسمشون حلقه‌اس.

شما که گفتین این دایره‌ها همشون اسمشون النگوست.

مغازه دار گفت: من از شما معذرت می‌خوام. اون دایره بزرگای طلایی رنگ النگو هستن. اون دایره کوچیکا هم حلقه و انگشتر.

گفتم: پس اون دایره بزرگ‌های سفید چی ان؟

اون‌ها هم النگو هستن، ولی طلای سفیدن.

گفتم: ببخشین این قدر سؤال می‌پرسم. اون دایره خیلی بزرگه که فقط یک دونه دارین و این قدر می‌درخشه چیه؟

اون دیگه مهتابی مغازه مونه.

عه. مگه مهتابی یک خط مستقیم نیست.

گفت: آره هست. ولی این مدلی و گردش هم هست. شما مهتابی می‌خوای هدیه ببری؟

گفتم: نه، مهتابی لازم ندارم. از همین النگو‌ها یک دونه خوشگلشو خودتون بدین. راستی النگو‌ها کیلویی چنده، انگشتر‌ها کیلویی چنده؟

فرق نمی‌کنه، همه طلا‌ها چه النگو، چه انگشتر، یک قیمت دارن. ضمن اینکه گرمی باید حساب بشن و اجرت و مالیات هم اضافه می‌شه.

یکی انتخاب کردم و گفتم: این خوبه. همینو لطفا حساب کنین.

وقتی توی ماشین حساب قیمت را محاسبه کرد و به من اعلام کرد، گفتم: حالا من برم بیرون یک دوری بزنم، برمی‎گردم.

همان طور که داشتم از مغازه بیرون می‌رفتم، سرم را برگرداندم و گفتم: راستی اگر دوست دارین شما م با من بیایین بریم یک دوری بزنیم.

فروشنده گفت: «شما راحت باشین. من قبلا دورامو زدم» و با اینکه ساعت هنوز ۷ شب نشده بود، برق‌ها را خاموش کرد و آماده شد برای تعطیل کردن مغازه.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->