پیش‌بینی بورس سه‌شنبه (۲۸ مرداد ۱۴۰۴) پیش‌بینی قیمت دلار سه‌شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ | دلار در فضای احتیاطی معامله شد قیمت موتورسیکلت درجا زد | خریداران به تعمیر فرسوده‌ها روی آوردند پیش‌بینی قیمت طلا و سکه، فردا (سه‌‌شنبه، ۲۸ مرداد ۱۴۰۴) | سکه امامی ۸۴ میلیونی شد قطعی برق و خاموشی‌ها تا چه زمانی ادامه دارد؟ + فیلم محدودیت جدید بانک مرکزی برای تسهیلات مضاربه چه تاثیری بر پرداخت تسهیلات بانک‌ها دارد؟ تأمین مسکن، ۵۷ درصد از هزینه‌های خانوار شهری را می‌بلعد بررسی قیمت امروز خودرو‌های خارجی و مونتاژی (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) | هونگچی ۶۰ میلیون تومان گران‌تر شد بررسی قیمت امروز خودرو‌های داخلی (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) | قیمت ساینا در کانال ۵۴۲ میلیون تومان قیمت موبایل‌های سامسونگ، شیائومی و آیفون در مشهد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) | آیفون ۱۶ پرومکس رجیسترشده چند؟ فرایند تخصصی‌شدن بانک‌ها آغاز شد | تفکیک بانک‌ها به ۶ نوع مؤسسه اعتباری اختصاص ۸ هزار میلیارد ریال مالیات به سلامت مردم خراسان رضوی توانیر مامور به افزایش واردات برق از ترکمنستان شد شرط جدید ثبت‌نام خودرو اعلام شد بانک مرکزی به بانک‌ها برای پایان مضاربه‌های بی‌ضابطه هشدار داد خراسان رضوی، قطب دوم تولید تخم‌مرغ کشور بورس سبزپوش ماند، اما بی‌رمق | گزارش وضعیت بازار سهام (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) قیمت نفت با وجود تهدیدات ترامپ ثابت ماند (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) وزیر نیرو: پیک مصرف برق را پشت سر گذاشتیم تمرکز اتاق اصناف مشهد بر کنترل قیمت کالا‌های اساسی در دهه آخر صفر ۱۴۰۴ +فیلم ۷۴ درصد اراضی کشاورزی خراسان رضوی همچنان آبیاری پرمصرف دارند | اصلاح الگوی کشت؛ نوشدارو بعد از مرگ سهراب قیمت امروز دلار، طلا، سکه و ارز دیجیتال (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) | صعود دلار به کانال بالاتر ویدئو | کاهش میلیونی قبض آب با تعویض یک واشر نرخ دلار در بازار آزاد مشهد رشد کرد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) نرخ طلا در مشهد افزایشی آغاز شد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) دست دلالان از بازار مرغ خراسان رضوی کوتاه شد زمان برگزاری سیزدهمین آزمون استخدامی تغییر کرد قطع برق برخی از صنایع غذایی با وجود مصوبه ستاد انرژی خراسان رضوی همچنان ادامه دارد بررسی وضعیت بلیت هواپیما و قطار تهران به مشهد در روز‌های پایانی ماه صفر ۱۴۰۴
سرخط خبرها

چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟

  • کد خبر: ۱۸۹۹۰۸
  • ۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۲
چگونه به روش حرفه‌ای طلا بخریم؟
به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم. خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟
مهدی محمدی
نویسنده مهدی محمدی

به همسرم گفتم: این دفعه می‌خوام برای تولدت طلا بگیرم.

خندید و گفت: تو از بس برای من طلا نگرفتی، یادت رفته طلا چی هست؟

از این حرفش ناراحت شدم و برای اینکه ثابت کنم به صورت حرفه‌ای می‌توانم طلا بخرم، خودم را در کمترین زمان ممکن به نزدیک‌ترین طلا فروشی سر کوچه رساندم. سرم را به شیشه چسباندم و به فروشنده مغازه اشاره کردم تا در را برایم باز کند.

همان طور که طلا‌ها را نگاه می‌کردم، گفتم: این گردالو‌ها چنده؟

تا گفتم گردالو، چشمش گرد شد و گفت: گردالوها؟

گفتم: بابا منظورم همین دایره زردهاست.

نفس عمیقی کشید و گفت: عزیزم، دایره چیه؟ اون‌ها النگو هستن.

گفتم: یعنی همه این دایره‌ها اسمشون النگوست؟

با سرش تأیید کرد و گفت: بله. همه این دایره‌ها النگو هستند. اگر برای همسرتون می‌خواین هدیه بخرین، یک مدل انتخاب کنین تا من وزن کنم. اگه اندازه یا مطابق میلیشون نبود، دوباره بیاین تا عوض کنم.

به یکی از طلا‌ها اشاره کردم و گفتم: این النگو رو می‌خوام، ولی به احتمال خیلی زیاد برای دست خانمم کوچیک باشه.

جواب داد: اون برای دست همه خانم‌ها کوچیکه.

خندیدم و گفتم: اگه برای دست همه کوچیکه، چرا این همه النگوی کوچیک رو آوردین مغازه بفروشین؟

گفت: واسه اینکه اون‌ها النگو نیستن، اسمشون حلقه‌اس.

شما که گفتین این دایره‌ها همشون اسمشون النگوست.

مغازه دار گفت: من از شما معذرت می‌خوام. اون دایره بزرگای طلایی رنگ النگو هستن. اون دایره کوچیکا هم حلقه و انگشتر.

گفتم: پس اون دایره بزرگ‌های سفید چی ان؟

اون‌ها هم النگو هستن، ولی طلای سفیدن.

گفتم: ببخشین این قدر سؤال می‌پرسم. اون دایره خیلی بزرگه که فقط یک دونه دارین و این قدر می‌درخشه چیه؟

اون دیگه مهتابی مغازه مونه.

عه. مگه مهتابی یک خط مستقیم نیست.

گفت: آره هست. ولی این مدلی و گردش هم هست. شما مهتابی می‌خوای هدیه ببری؟

گفتم: نه، مهتابی لازم ندارم. از همین النگو‌ها یک دونه خوشگلشو خودتون بدین. راستی النگو‌ها کیلویی چنده، انگشتر‌ها کیلویی چنده؟

فرق نمی‌کنه، همه طلا‌ها چه النگو، چه انگشتر، یک قیمت دارن. ضمن اینکه گرمی باید حساب بشن و اجرت و مالیات هم اضافه می‌شه.

یکی انتخاب کردم و گفتم: این خوبه. همینو لطفا حساب کنین.

وقتی توی ماشین حساب قیمت را محاسبه کرد و به من اعلام کرد، گفتم: حالا من برم بیرون یک دوری بزنم، برمی‎گردم.

همان طور که داشتم از مغازه بیرون می‌رفتم، سرم را برگرداندم و گفتم: راستی اگر دوست دارین شما م با من بیایین بریم یک دوری بزنیم.

فروشنده گفت: «شما راحت باشین. من قبلا دورامو زدم» و با اینکه ساعت هنوز ۷ شب نشده بود، برق‌ها را خاموش کرد و آماده شد برای تعطیل کردن مغازه.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->