حمله تروریستی اخیر در کرمان که پرده دیگری از جنایات ایادی استکبار جهانی را بر همگان عیان کرد، دارای ابعاد مختلفی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. در این میان، اما حضور تعداد قابلتوجهی از مهاجران افغانستانی درمیان شهدای این حمله تروریستی حاوی نکات مهمی است که بار دیگر ثابت میکند راهبرد دووجهی «افغانستانهراسی در ایران» و «ایرانهراسی در افغانستان» نهتنها برای جریانهای معاند دستاوردی نداشتهاست، بلکه هر روز شاهد تعمیق همدلیها میان دو ملت هستیم؛ موضوعی که حضور پرتعداد مهاجران افغانستانی در گلزار شهدای کرمان بهمنظور گرامیداشت چهارمین سالگرد شهید حاجقاسم سلیمانی ازجمله نمودهای آن است. در این زمینه بیان چند نکته ضروری است:
نخستین نکتهای که در این زمینه بیان آن ضروری است، اینکه زمانی که از مهاجران افغانستانی صحبت میکنیم، به آن دسته از مهاجرانی اشاره داریم که بهصورت قانونی در کشور حضور دارند و همواره و در عرصههای مختلف نیز شاهد نقشآفرینی مؤثر و سازنده آنان بودهایم. آنان بخش مهمی از جامعه مهاجران در ایران را تشکیل میدهند که طی دهههای گذشته همواره به کشور منفعت رساندهاند و در حوزههای مختلف فرهنگی اجتماعی نیز بیشترین قرابتها را با جامعه ما داشتهاند.
نکته مهم دیگر ریشهشناسی پیوند عمیق دو ملت، بهویژه در دوران معاصر است. ارادت مردم افغانستان به امامخمینی(ره) و نهضت اسلامی مردم ایران هرگز فراموش نخواهد شد. تاریخ معاصر افغانستان گواهی میدهد که برخی از مردم این کشور بهدلیل ارادت به امامخمینی(ره) در آن مقطع زمانی مجازات و حتی قتلعام شدهاند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران دفاعمقدس هم شاهد نقشآفرینی برجسته آنان دوشادوش رزمندگان در جبهههای نبرد حق علیه باطل بودهایم؛ موضوعی که در دوران دفاع از اهلبیت(ع) نیز تجلی یافت و تاریخ دلاوریهای بسیاری از رزمندگان لشکر فاطمیون ثبت کردهاست. همه اینها بازتابی از پیوند عمیق آنان با قلب معنایی ایران است. علاوه بر اینها مهاجران افغانستانی در حوزه اقتصادی نیز نقشآفرین بودهاند.
از سوی دیگر باید به این نکته هم اشاره کرد که اگرچه طی دهههای گذشته ورود خیل عظیم مهاجران افغانستانی به ایران، آنهم به دلایل گوناگون، مشکلاتی را برای کشور بهوجود آورده، اما زمانی که بحث خدمات آنان به کشور مطرح میشود، شاهد نقاط روشنی در این زمینه هستیم که نمیتوان بهسادگی از کنارشان عبور کرد.
درباره موج افغانستانهراسی ماههای اخیر در کشور معتقدم باید دو حوزه را بهدقت از یکدیگر تفکیک کرد؛ بخشی مربوط به نارضایتیهای بحق عمومی است که در جامعه بازتاب داشته و مشکلاتی را برای مردم بهوجود آوردهاست. در این زمینه، اما ملاحظاتی وجود دارد و باید به شرایط و مقتضیات زمانی و بسترهای شکلگیری چنین موج مهاجرتی دقت کرد. بخش دیگر، اما به شیطنتها و دشمنیهایی برمیگردد که غالبا از خارج کشور هدایت میشود. درچنین جریانی ردپای رژیم صهیونیستی، سلطنتطلبها و جریانهای استکباری دیده میشود که با شناخت از دو ملت، تلاش میکنند با استفاده از علوم شناختی و شکلدهی به مثلث موهوم «ظالم» (مهاجران افغانستانی)، «ظلمپذیر» (مردم ایران) و «قهرمان» (هرکسی که بتواند مردم ایران را نجات دهد)، به اهداف شوم خود دست یابند.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که دشمنان دو ملت میکوشند عمق نزاع و نفرت معنایی را بهحدی بالا ببرند که به «بحران اجتماعی» و «نزاعملتی» تبدیل شود. درچنین شرایطی هر کسی که در مسیر ایجاد درگیری گام بردارد، در پازل دشمنان و معاندان دو ملت بازی کردهاست.
منبع: روزنامه همشهری