سرخط خبرها

روایت دقیق از نابرابری جامعه امروز؛ نقدی بر فیلم «انگل»

  • کد خبر: ۲۱۰۶۸
  • ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۵
روایت دقیق از نابرابری جامعه امروز؛ نقدی بر فیلم «انگل»
هشدار: اگر فیلم را ندیده‌اید این متن را نخوانید و قبل از خواندن فیلم را کامل ببینید. چیزی نیست، فقط دو ساعت از وقت شما را می‌گیرد اما برای وقت شما ارزش قائل است.

محمد علی گرامی- امسال فیلمی در جشنواره نخل طلای کن اکران و همینطور به بهترین فیلم جشنواره تبدیل شد که نه نماینده سینمای هالیوود بود و نه نماینده سینما اروپا، بلکه نماینده سینمای کره جنوبی توانست بهترین فیلم جشنواره نخل طلا شود.

 

 این افتخارات همچنان ادامه دارد تا مراسم اسکار که کارگردانان سرشناسی مانند: اسکورسیزی، تارانتینو و… که در بین نامزدها حضور داشتند. پیش‌بینی می‌شد اسکار امسال را آنها ببرند اما در کمال ناباوری فیلم «انگل» بود که توانست اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان و بهترین فیلم را از آن خود کند. اتفاق کم نظیر که برای اولین بار در تاریخ اسکار رخ داده است و با واکنش های زیادی بین اهالی رسانه و مردم مواجه شد و همینطور واکنش تندی از سوی رئيس جمهور آمریکا در پی داشته است.

 

  داستان فیلم درباره خانواده چهار نفره ای است که به شدت فقیر هستند و در طبقه پایین همکف زندگی می‌کنند و برای تامین مخارج خودشان حاضر هستند دست به هرکاری بزنند. یکی از روزها رفیق پسر خانواده به او پیشنهاد کاری را می‌دهد و این پیشنهاد چیزی نیست جز معلمی زبان انگلیسی برای دختری از یک خانواده ثروتمند. پسر با ورود به این خانواده ثروتمند، احساس می‌کند مادر خانواده فردی ساده است و با چنین فکری به دنبال نقشه‌های متعددی است که اعضای خانواده‌اش را وارد خانه آنها کند اما...

 

  بونگ جون-هو، کارگردان فیلم، یکی از سرشناس‌ترین کارگردان‌های سینمای کره است؛ او به جز این فیلم آثار دیگری مانند «خاطرات قتل» و «میزبان» را نیز در کارنامه خود دارد، که تماشای این دو فیلم به شدت پیشنهاد می‌شود.

 

انگل تلفیقی از ژانرهای درام، کمدی، وحشت و جنایی است و نتیجه آن معجونی است که از اختلافات طبقاتی نشان می‌دهد. کارگردان با هوشیاری کامل لوکیشن فیلم را پایتخت کره جنوبی یعنی شهر سئول قرار می‌دهد زیرا هر چقدر شهر وسعت زیادی داشته باشد، اختلافات طبقاتی هم زیاد است.

 

سکانس آغازین فیلم را می‌توان یکی از بهترین شروع‌های فیلم سینمایی قرار داد زیرا در هر نمایی از سکانس اول می توان شرایط خانواده‌ای که زیر همکف زندگی می‌کنند را بهتر درک کرد و بعضی از لحظه‌های فیلم انتقاد از دولت دارد. از اعتماد به نفس نداشتن خانواده در برابر افرادی که جلوی پنجره خانه‌شان مست می‌کنند تا مادری که قهرمان ورزشی کشور است اما دولت هیچ حمایتی از او نکرده است. از یک طرف معماری خانه که توالت آنها یک پله بلندتر از سطح خانه است که این معماری می‌خواهد بگوید ارزش این خانواده از توالتی که دارند پایین‌تر است یا شاید هم خانه‌های زیرزمینی شهر سئول به این شکل است.

 

کارگردان سعی دارد چهره فقر خانواده را نشان دهد اما به هیچ وجه نمی‌خواهد چهره ناامیدی خانواده را به تصویر بکشد و چنین شخصیت‌پردازی بسیار کمک می‌کند در روند داستان و باعث می‌شود مخاطب حس همذات‌پنداری با شخصیت‌ه‍ای خانواده برقرار‌کند، آدم‌هایی که برای بدست آوردن منافع دیگران دست به هرکاری میزنند و این خانواده راه نقش بازی کردن را ترجیح دادند و به موفقیت هم می‌رسند.

 

تا اواسط فیلم بیننده احساس می‌کند هر چیزی جای درستش قرار گرفته است و این خانواده به کمک پسرشان مقام بالاتری را بدست آوردند اما اگر کارگردان فیلم بونگ جون-هو باشد به این معنا است که همه چی سر جای درستش قرار نگرفته چون در دیگر آثار کارگردان همیشه شاهد اتفاقات هیجانی در فیلم هستیم که مخاطب را سر جایش میخکوب می‌کند و تا آخر فیلم تشنه اتفاقات جدید است و در فیلم انگل هم منتظر چنین اتفاقاتی بودیم. اتفاقاتی که از ابتدای فیلم هیچ توجهی به آنها نمی‌شود و با اضافه شدن آن در اواسط فیلم، آنقدری بر خط داستانی فیلم تاثیر می‌گذارند که پایان فیلم را به غیر منتظره ترین شکل ممکن نمایش می‌دهد؛ پایانی که اگر چه غیره منتظره است اما همان حرفی را میزند که دقیقا در فیلم دیدیم: نابرابری جامعه امروز را به برابری جامعه در فردایی بهتر تبدیل کنیم.

 

اما همچنان پایان فیلم از ریشه‌های داستانی شخصیت‌های فیلم دارد به عنوان مثال سکانس تولد پسر بچه آقای پارک که به جنگ و جدال ختم شد، ما شاهد رویارویی مادر خانواده و شوهر کُلفت سابق خانه بودیم و دیدیم که شوهر مظلوم با تمام حس انتقامی که داشت اما نتوانست در جدال با مادر خانواده،  او را شکست بدهد و چنین صحنه ای تعجبی ندارد چون فیلم به ما گفته است مادر خانواده قهرمان ورزشی کشور است و می‌تواند از پس همه کاری بر بیاید، باید چنین هوشیاری را قدردان کارگردان فیلم باشیم که سناریو واقع‌گرایانه‌ای را به تصویر می‌کشد.

 

فیلمی بونگ جون-هو درباره مردم کره جنوبی و شهر سئول ساخته است اما چرا این اثر در دیگر کشورها فروش زیادی داشته است و بیشتر مردم جهان از فیلم خوششان آمده و منتقدان این اثر را ستایش می‌کنند؟ جواب سوال ساده است چون قضیه اختلافات طبقاتی در بیشتر کشورها دغدغه جدی است و انگل به شکل جدی و واقعگرایانه‌ای به آن پرداخته است و شاهد اثر نابی هستیم که حالا حالاها شبیه آن را در سینمای جهان پیدا نخواهیم کرد./

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->