جنایات نظامیان انگلیسی در افغانستان و سوریه زیر ذره بین انتخاب شهید یحیی سنوار به عنوان شخصیت برگزیده جهان عرب در سال ۲۰۲۴ حمایت مالی ۲۲ میلیارد دلاری آمریکا به رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ غزه سازمان ملل هشدار داد: فروپاشی قریب‌الوقوع نظام بهداشتی غزه رژیم صهیونیستی ۱۰۹۱ نوزاد فلسطینی را در غزه به شهادت رساند پنجشنبه (۱۳ دی ماه ۱۴۰۳)، اول ماه رجب خواهد بود پرونده ناترازی‌های اصلی کشور روی میز نشست سران قوا بالگرد «بلاک هاوک» رژیم صهیونیستی واژگون شد (۱۱ دی ۱۴۰۳) نخست‌وزیر عراق هفته آینده به ایران می‌آید (۱۱ دی ۱۴۰۳) انفجار در یکی از بازار‌های حلب سوریه (۱۱ دی ۱۴۰۳) تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران (۱۱ دی ۱۴۰۳) استاندار خراسان رضوی: وضع اقتصاد امروز ناشی از تصمیمات سیاسی است دادستانی تهران دستور فروش ۶ هزار تن چای دبش را صادر کرد پزشکیان: معیار انتخاب ما برای مدیران، قومیتی یا جناحی نبوده است خانواده شهید ابومهدی المهندس با رهبر انقلاب دیدار کردند رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی، فردا (۱۲ دی ۱۴۰۳) سخنرانی خواهند کرد پزشکیان: جلوی قاچاق روزانه چند میلیون لیتر سوخت را خواهیم گرفت مخالفت وزارت کشور با تمدید دوره فعلی شوراها آیت‌الله علم‌الهدی: مجلس حساس‌ترین نقطه برای فتنه‌انگیزی و نفوذ دشمن است | توهین به مقدسات دینی، علت حضور پرشور مردم در نهم دی‌ماه پیام رهبر انقلاب اسلامی به نشست افق تحول رسانه ملی سفیر صربستان در تهران با وزیر دفاع دیدار کرد بلاروس از ایران برای نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری این کشور دعوت کرد واکنش قالیباف به تذکری مبنی بر چرایی عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب قالیباف قانون «اصلاحات ضمائم معاهده بین‌المللی جلوگیری از آلودگی دریا» را ابلاغ کرد (۱۱ دی ۱۴۰۳) جهانگیر: ترانه علیدوستی ممنوع‌الپرواز نیست | بابک زنجانی آزاد نشده است و در مرخصی هم نیست | نیلوفر حامدی و الهه محمدی با قید وثیقه آزاد هستند دیدار علی لاریجانی با سفیر آلمان (۱۱ دی ۱۴۰۳) عارف: ارز باید تک‌نرخی شود | با تصمیمات تورم‌زا موافق نیستیم ویدئو| گزارش مسعود پزشکیان از جلسه خصوصی با رهبر معظم انقلاب
سرخط خبرها

سخنرانی انتخاباتی، در مهمانی خانوادگی

  • کد خبر: ۲۱۴۱۱۶
  • ۰۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۲۵
سخنرانی انتخاباتی، در مهمانی خانوادگی
مامان گفت: امشب که همه خونه بابابزرگت شام دعوتیم فرصت خوبیه که بیای و از کاندیدا شدنت بگی.

مامان گفت: امشب که همه خونه بابابزرگت شام دعوتیم فرصت خوبیه که بیای و از کاندیدا شدنت بگی. خودت می‌دونی خانواده پدری من چقدر روشن و منطقی هستن. می‌تونی اونجا برنامه‌های خودتو برای بقیه هم توضیح بدی. می‌دونی اگه پنج نفرشون هر کدوم به پنج نفر دیگه بگن به تو رأی بدن میشن بیست وپنج نفر و اون بیست وپنج نفر هم هر کدوم به پنج نفر دیگه بگن و این زنجیره ادامه پیدا کنه، چند هزار رأی نصیبت میشه.

پیشنهاد مامان عالی بود. خانه بابابزرگ همه آمده بودند. در اولین فرصت مامان همانجا همان طور که برایم اسپند دود کرده بود و داشت دورسرم می‌چرخاند، گفت: بزنم به تخته پسر دسته گلم کاندیدای مجلس شده و قراره به کوری چشم هر چی حسوده سال دیگه این وقت تو مجلس باشه.

همه با خوشحالی برایم کف زدند. مامان گفت: خوب حالا پسرم خلاصه و مفید بگو برنامه هات چیه؟

گفتم: چیزی که در درجه اول باید سرلوحه کارم قرار بدم اینه که تلاش کنم شایسته سالاری رو جایگزین قوم وخویش سالاری کنم!

پسردایی ام با ناراحتی داد زد: واقعا که! الان که داری میری مجلس و بعد یه عمر می‌تونی دست من رو هم یه جای خوب بند کنی می‌گی می‌خوای شایسته سالاری رو به جای قوم و خویش سالاری سرلوحه قرار بدی. اصلا تقصیر من بود. هر وقت اومدم خونه تون از باغمون برات سیب می‌آوردم، می‌گفتم: عیب نداره، قوم و خویشه، بذار گاز بزنه، بخوره، کیف کنه! کاش منم به جای قوم و خویش سالاری همون شایسته سالاری که میگی رو سرلوحه قرار می‌دادم. چون اگه من هم سیب‌ها رو می‌دادم به لبنیاتی سر کوچه مون حداقل یک قالب پنیر و چندکیلو شیر نصیبم می‌شد!

مامانم وقتی ناراحتی پسردایی را دید بحث را عوض کرد و به من گفت: مرغ کیلویی ۸۰، ۹۰ هزار تومن شده پسرم. واسه این چه برنامه‌ای داری؟

گفتم: دقیقا. مرغ که تا همین چند وقت پیش ۵۰، ۶۰ هزار تومن بود الان هم باید دوباره برگرده به همون قیمت!

دو تا پسرخاله هام که مرغ فروشی داشتند ناراحت شدند. پسرخاله بزرگم گفت: مگه ما پت و متیم مرغی که کیلویی ۷۰ هزار تومن بیشتر برامون درمیاد رو بفروشیم کیلویی ۶۰ هزار تومن.

مامانم دوباره بحث را عوض کرد و گفت: پسرم از برنامه‌های خودت برای اشتغال بگو.

گفتم: در این مورد باید به سمتی بریم که هیچ آدم بیکاری تو خونه نباشه و همه سرکار باشند.

این بار شوهر خاله ناراحت شد و گفت: یعنی می‌خوای یک کاری کنی تا حتی من که سه ماهه دیسک کمر دارم و افتادم گوشه خونه و یک دست شویی هم به زحمت میرم، مجبور شم به زحمت و بدبختی برم سر کار. واقعا که دستت درد نکنه. این بار خودم بحث را عوض کردم و گفتم: باید به شعار تنها اکتفا نکرد و به تغذیه مردم توجه کرد.

این بار بابابزرگم که تا آن لحظه ساکت بود گفت: پس تو هم حرف نزن تا سفره رو بیارن و شام بخوریم. چون به قول خودت تغذیه مردم بیش از هر چیز دیگه‌ای در اولویته. یاد حرف مامانم افتادم که درباره خانواده خودش گفته بود: اونا همه شون منطقی هستند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->