تعلیق ۲۲۵ واحد متخلف فروش مجازی فراورده‌های سلامت‌محور آیا رژیم گرفتن به معنای مدام گرسنه ماندن است؟ ورود نیمی از زائران ایرانی به عربستان اقدام ‌بهنگام برای بارداری بهترین روش مقابله با ناباروری است | هر چیزی به فصلش تلف‌شدن یوز ایرانی چه خطری برای محیط زیست دارد؟ دستگیری یک قاتل در سرخس ۲۱ سال پس از ارتکاب قتل آموزش محیط زیست در اولویت‌های یونسکو در ایران انتقاد نماینده مجلس از سازمان محیط زیست | حفاظت از اکوسیستم‌ها یک وظیفه حیاتی است حضور سه قلاده یوزپلنگ آسیایی در مرز مشترک خراسان‌ رضوی و سمنان + فیلم هشدار دامپزشکی خراسان‌ رضوی درباره خطر شیوع سویه جدید تب‌‌برفکی مهلت ثبت نام سرویس مدارس در سال ۱۴۰۴ اعلام شد زاگرس با چه چالش‌هایی مواجه است؟ توصیه‌های تغذیه‌ای به دانشجویان و دانش‌آموزان برای امتحانات یاری مجلس برای حل تعارضات قانونی رشته‌کوه زاگرس پزشک مشهدی، دانشمند برگزیده سازمان بهداشت جهانی | گفت‌وگوی شهرآرانیوز با پروفسور «مجید غیور مبرهن» بیش از ۱۲۰۰ دامنه عرضه فراورده‌های سلامت‌محور در فضای مجازی شناسایی شد مربیان قرآنی در دورترین نقاط کشور، به عنوان رابطان قرآن تربیت می‌شوند آلودگی ترکیبی هوای مشهد وضعیت فقر یادگیری در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین تدوین برنامه‌ای عملیاتی برای توانمندسازی معلمان پرداخت ۹۰ درصدی هزینه‌های درمان ناباروری توسط بیمه سلامت پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (سه‌شنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) | تداوم هوای گرم تا پنجشنبه ۵۰ درصد گونه‌های زیستی کشور در آستانه انقراض قرار دارند تا امروز سؤالات کنکور و امتحانات نهایی به بیرون نشر پیدا نکرده است مقطع کارشناسی دانشگاه‌ها به بخش غیردولتی واگذار می‌شود حذف تومور بیمار ۳۵ ساله، بدون بیهوشی برای اولین بار در مشهد (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) کمبود اسپری‌های آسم جدی است ایران قطب چشم‌پزشکی منطقه است پیش‌بینی هواشناسی کشور (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) | خیزش گرد و خاک در شرق کشور در سال ۱۴۰۳ بیش از ۲ هزار تبعه خارجی غیرمجاز در شبکه راه‌آهن دستگیر شدند لزوم تشکیل پلیس ویژه اطفال و نوجوانان
سرخط خبرها

فرار زن جوان از خانه شوهر پیر و قمارباز

  • کد خبر: ۲۴۲۸۷۴
  • ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۰
فرار زن جوان از خانه شوهر پیر و قمارباز
زن بسیار جوانی که از خانه همسرش فرار کرده بود، خود را به کلانتری رساند و از ماموران پلیس کمک خواست.

به گزارش شهرآرانیوز، زن ۱۸ ساله‌ای که با اضطراب و وحشت اطراف خود را می‌پایید و می‌ترسید کسی او را تعقیب کرده باشد، وارد کلانتری پنجتن مشهد شد و بعد از اینکه کمی آرام گرفت، مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نشست.

او در حالی که بغضش ترکیده بود، قصه تلخ زندگیش را اینگونه بازگو کرد: من اعتیاد پدرم را عامل بدبختی‌هایم می‌دانم، اما نمی‌توانم او را دوست نداشته باشم. پدرم نه‌ تنها معتاد بود و من و ۴ خواهر دیگرم را مدام کتک می‌زد، بلکه نسبت به اعضای خانواده‌اش نیز بی‌تفاوت بود و ما به سختی روزگار می‌گذراندیم تا جایی که مادرم به خاطر رفتار‌های نابخردانه پدرم سکته کرد و از دنیا رفت.

آن زمان من ۵ سال بیشتر نداشتم و از همان دوران کودکی مجبور شدم از خواهران کوچک‌ترم مراقبت کنم و مخارج آنها را به عهده بگیرم. نوجوان بودم که ناگهان پدرم از من خواست با یکی از دوستان هم‌بساطیش ازدواج کنم. آن موقع اگرچه خیلی معنای زندگی مشترک را نمی‌فهمیدم، اما نمی‌توانستم با مردی ۵۶ساله ازدواج کنم، به همین خاطر مخالفت خود را ابراز کردم. اما پدرم با تهدید و اجبار بالاخره مرا پای سفره عقد نشاند و با اسحاق ازدواج کردم.

با آنکه زندگی مشترکمان آغاز شده بود و من هم در ۱۸سالگی قرار داشتم، خیلی سعی کردم به صورت توافقی از اسحاق طلاق بگیرم، ولی همه تلاش‌هایم بیهوده بود و اسحاق قصد نداشت از من جدا شود. در همین حال او شب‌ها بساط قماربازی راه می‌انداخت و بسیاری از دوستانش تا پاسی از شب به خانه ما می‌آمدند و به نوبت با یکدیگر شرط‌بندی می‌کردند. هر کسی بازی قمار را می‌باخت، باید هزینه‌های مصرف مواد مخدر دیگر هم‌بساطی‌ها را می‌پرداخت.

این شیوه گذران روزگار من در خانه اسحاق بود، ولی هیچ کاری نمی‌توانستم برای رهایی از این وضعیت انجام بدهم. به جای آنکه خانه مأمنی برای آرامش و آسایش باشد، حالا به سوهان روحم تبدیل شده بود و بسیار از این شرایط زجر می‌کشیدم.

در یکی از همین شب‌ها شوهرم همه دارایی‌هایش را پای قمار باخت و مجبور شد تمام پس‌اندازهایش را به طلبکاران بدهد. من هم که دیگر تحمل این اوضاع وحشتناک را نداشتم به ناچار همه لوازم شخصیم را درون کوله پشتی ریختم و شب هنگام به آرامی از خانه فرار کردم، ولی جایی برای رفتن نداشتم. از سوی دیگر می‌ترسیدم در دام خلافکاران گرفتار شوم. این بود که تا صبح صبر کردم و در خیابان‌ها و پارک‌ها راه رفتم تا اینکه هوا روشن شد.

با نگرانی و وحشت خودم را به مرکز انتظامی رساندم، چون می‌دانستم در کلانتری‌ها مراکز مشاوره وجود دارد و می‌توانم به آنها اعتماد کنم. اکنون نیز از شما می‌خواهم مرا یاری کنید تا تصمیم درستی برای آینده بگیرم.

در پی اظهارات این زن جوان و با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ جعفرخانی (رئیس کلانتری پنجتن مشهد) بررسی‌های کارشناسی و اقدامات روان‌شناختی این ماجرا در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->