اقدامات برجسته دولت شهید رئیسی در تسهیل سفر‌های زیارتی گنبد حرم مطهر امام‌رضا(ع) سیاه‌پوش شد (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴) با دل سپرده به رضا(ع)، تا شهادت رفت + فیلم اطلس جغرافیایی راهبردی دفاع مقدس رونمایی شد دیدار با دریای عمیق معارف اسلامی در صحیفه سجادیه بدعادتمان کردید آقای رئیس‌جمهور شهید رئیسی اخلاق و تقوا مسئله اولش بود اموال مسروقه موزه شاه نعمت‌الله ولی بازگردانده شد خدمت خالصانه آیت‌الله رئیسی به شهادت ختم شد اعلام ویژه‌برنامه‌های حرم مطهر رضوی به‌مناسبت روز زیارتی امام‌رضا(ع)، فردا (چهارشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴) «نوسان»، نمونه‌ای موفق از برنامه‌سازی در حوزه مقاومت عطر حرم امام رضا (ع) در موصل پیچید | استقبال گرم عراقی‌ها از کاروان مهر رضوی + فیلم کاپ قهرمانی تیم ملی والیبال به موزه آستان قدس رضوی اهدا شد موزه دفاع مقدس و مقاومت به لحاظ محتوایی باید به اندیشه نسل جوان عمق ببخشد «ما فاتحان قله‌ایم»، شعار محوری سالگرد آزادسازی خرمشهر در سال ۱۴۰۴ با تأسیس ۸ مؤسسه قرآنی جدید موافقت شد دانشکده علوم قرآنی تهران از میان طلاب واجد شرایط دانشجو می‌پذیرد + مهلت ثبت نام بازتعریف اعتبار مدارک حوزوی درراستای تحقق پیام رهبر معظم انقلاب
سرخط خبرها

پنجره‌ای که راز دار دست‌های بی شمار است

  • کد خبر: ۲۴۳۷۲۲
  • ۱۷ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۵
پنجره‌ای که راز دار دست‌های بی شمار است
خورشید، پشت این پنجره است. آن کسی که نور را می‌خواهد، طلوع را همیشه، حتی در ظلمانی ترینِ شب ها، در پشت این پنجره نظاره‌ می‌کند.

در دل این شهر، جایی هست که دست‌ها هم زمزمه‌ می‌کنند. اینجا به واژه‌ها نیازی نیست. چشم‌ها بسته اند و خیس، لب‌ها خموش اند و برهم فشرده. راز‌ها در سکوت، از میان پنجره عبور می‌کنند، آن چنان که نسیمی از میان شاخ و برگ درختان بید. پنجره، محکم است، پنجره، رازدار است. حرف‌های نگفته را، صبورانه از دست‌های بیشماری شنیده است.

قرار را، در دل بی قرارانِ فراوانی نشانده است. ایستاده است تا ایستادن در محضرِ نور را بیاموزاند. پنجره، صبر است. صبر برای گشایش. تمام پنجره‌ها که قرار نیست به سمت آسمان باز شوند، در این شهر، پنجره‌ای هست که به سمت قطعه‌ای از بهشت باز می‌شود. اینجا خورشید از آسمان طلوع نمی‌کند. 

خورشید، پشت این پنجره است. آن کسی که نور را می‌خواهد، طلوع را همیشه، حتی در ظلمانی ترینِ شب ها، در پشت این پنجره نظاره‌ می‌کند. طلوع، رحمت است. نور، برکت است. خورشید، جاودانه است. پشت این پنجره، تاریکی معنایی ندارد. این طلوع، هیچ گاه غروب نخواهد کرد.

اینجا قلمرو نور است. جایی که هیچ کسی در آن گم نمی‌شود. هفت آسمان هم، سال هاست در جست وجوی نور، پشت این پنجره اند.
صبورانه ایستاده اند و دست هایشان را به تمنا دراز کرده اند. انگار آن‌ها هم می‌دانند که آسمانِ هشتم، تمامش خورشید است، نورِ جاوید است. چشم‌ها اینجا به سرای دیگری باز می‌شوند. دیدن لازم نیست، با چشم‌های بسته، نگاه پشت این پنجره آغاز می‌شود.

نگاهی که آدم هست و نیست خودش را با آن فراموش می‌کند. حاجت، با همین نگاه، روا می‌شود. جست وجوگر، گم گشته اش را همین جا پیدا می‌کند. هوایِ دل با نسیمی که از این پنجره می‌وزد تازه می‌شود، آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، اما پشت این پنجره دل‌ها جا می‌مانند. درست همان گونه که شاعری روبه روی این پنجره ایستاد و زیر لب این گونه زمزمه کرد:

«پلکی به هم زد آدم و ناگاه دید هست
وقتی که در حیاط حرم می‌وزید هست

بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست
با شک نگاه کرد خودش را و دید هست

پس بی خیال زردی پاییز شد و گفت:
تا انبساط سبز شما هست عید هست

هر لحظه کهنه می‌رود و تازه می‌رسد
اینجا چقدر آمد و رفت جدید هست

از سینه چاک‌های شما کم نمی‌شود
در دشت لاله خیز همیشه شهید هست

با سنگ‌های فرش حرم حرف می‌زنم
اینجا چقدر سنگ صبور سفید هست!

دل را به دست پنجره فولاد می‌دهم
اینجا برای هر دل بسته کلید هست ...

من از کبوتران حرم هم شنیده ام
فرصت برای بال اگر می‌پرید هست.» *

*شعر: رضا جعفری
عکس: حسن توکلی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->