سرویس‌دهی ویژه قطار شهری مشهد در روز طبیعت (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) لغو رویداد «نورنما» در میدان شهدا مشهد در پی بارش باران(۱۲ فروردین ۱۴۰۴) اطلاعیه پارکینگ پارک جنگلی وکیل آباد برای روز طبیعت (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) ویدئو| تجربه دل‌انگیز زیارت امام رضا(ع) در جشنواره گل ره باغ رضوان ۲۱۵ بازرس بهداشت محیط در مشهد، آماده نظارت ویژه در روز طبیعت آمادگی مدیریت شهری مشهد برای خدمت‌رسانی به شهروندان در روز طبیعت پروژه‌های تاثیرگذار مدیریت شهری مشهد در زمینه توسعه فضای سبز | مشهد در زمینه فضای سبز پیشرو است پیش بینی حدود ۳۵۰ دستگاه اتوبوس برای سرویس‌دهی به مراکز تفرجگاهی مشهد پایش لحظه‌ای ترافیک مشهد در ایام خاص با تجهیزات هوشمند پیش‌بینی جمع‌آوری ۱۹۰۰ تن زباله در مشهد همزمان با روز طبیعت آماده‌باش نیروهای فضای سبز مشهد همزمان با روز طبیعت مشهد الگوی ملی زیباسازی شهری است محمد معتمدی: رویداد «نورنما» گامی مثبت و امیدآفرین در مشهد است برنامه‌های متنوع شهرداری مشهد برای ایجاد «شادی مومنانه» در ماه رمضان مشارکت بیش از ۱۱ هزار نفر در پویش مردمی «مشهد مهربان» برپایی ۱۷ ایستگاه استقبال از زائران در جاده‌های خراسان رضوی آماده‌سازی ۳۹ بوستان شهری مشهد برای روز طبیعت آلودگی هوای مشهد در ۱۰ منطقه (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) استاندار خراسان رضوی: تشکیل باشگاه حرفه‌ای برای ورزش مشهد اولویت است + فیلم تلاش مدیریت شهری، تحقق نشاط مؤمنانه برای زائران و مجاوران است ضیافت نور و رنگ و تصویر در جشن بزرگ «نورنما»| آیین افتتاحیه بزرگ‌ترین نمایش ویدئومپینگ کشور در مشهد برگزار شد+ویدئو
سرخط خبرها

آمده‌ام تو به داد دلم برسی

  • کد خبر: ۲۴۹۰۷۶
  • ۱۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۲
آمده‌ام تو به داد دلم برسی
پا‌های خسته‌مان رمقی برای راه رفتن ندارند، اما به امید باب‌الحوائجی شما ایستاده‌اند و قدم در راهت می‌گذارند.

به گزارش شهرآرانیوز، حالا که غم در اعماق وجودمان رخنه کرده چه حرفی برای گفتن می‌ماند. وقتی که کشتی‌های زندگی‌مان اسیر طوفان‌های بلا شده‌اند، وقتی که بغض تنها همسایه گلو‌های بی‌صدای‌مان شده، وقتی که بی‌کسی در تک‌تک نفس‌های‌مان موج می‌زند مگر حرفی برای گفتن می‌ماند.

پا‌های خسته‌مان رمقی برای راه رفتن ندارند، اما به امید باب‌الحوائجی شما ایستاده‌اند و قدم در راهت می‌گذارند. خرامان خرامان خودم را به حریم حرمت می‌رسانم. اینجا نوای غم و صدای حزن در فضا پیچیده است. چشم‌های خسته ام‌را بازتر می‌کنم تا تورا ببینم، این چشم‌ها در حسرت دیدن گنبد و بارگاهت هستند. حسرت آرزوهایم، حسرت باز شدن گره‌هایم، حسرت دیدن روی مهدی فاطمه‌ات.

به بهانه‌ای خودم را به اینجا رساندم تا گوشه چشمی به من هم داشته باشی. رقص پرچم‌های عزایت در فضا، حتی آبنمای نوستالژی دور میدان هم رنگ خون گرفته تا دیگر هیچ چیزی نتواند جلوی اشک‌هایم را بگیرد. به پیراهن مشکی تنم نگاه می‌کنم که عزادارم. عزای معشوق برای عاشق بزرگ‌ترین غم‌هاست. حالا جگر من هم می‌سوزد و در ذهنم خودم دست و پا می‌زنم. حضرت آقا امروز آمدم به پابوسی‌ات، تا دل خسته‌ام را نجات بدهید. دل خسته منم که در انتظار نجاتم.

دیگر نای گلایه و نق زدن ندارم، از همین جا سلامی می‌دهم و ایمان دارم جواب سلامم را می‌دهی. می‌دانم همسایه خوبی نیستم و رسم همسایگان را خوب بجا نیاوردم، اما از بچگی به ما گفتند دل‌های خسته را بهتر می‌خرید.

دیگر قلمم یارای نوشتن ندارد و در میان روضه‌ها و سوگواره‌ها به سر و سینه میزنم، حال من حال مریضی است که در انتظار ملک‌الموت است تا بیایی و دستم را بگیری. فقط آقا جانم من می‌دانم نور خورشید تمام نمی‌شود، مگر شما شمس‌الضحی نیستید، نور عاشقی را از قلبم نگیرید.

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->