به گزارش شهرآرانیوز، کتاب «کارمند جماعت» نوشته محسن سلیمانی فاخر با تصویرگری امیرحامد پاژتار در رویداد «قرار کتاب» فرهنگسرای اندیشه رونمایی شد.
نیلوفرکاظمی، مجری کارشناس این نشست، طراحی مناسب جلد، تصویرسازی، مقدمه و بیان طنز کتاب را از محاسن کتاب برشمرد و گفت: این کتاب در عین اینکه انتقادی است، بسیار جذاب و خوشخوان است و شبیه زندگی همه ماست، اینکه چقدر همه ما کارمندمآب بار آمدهایم یا اینکه این تجارب کارمندی را احساس کرده و یا انجام دادهایم.
او گفت: برخلاف تصور عدهای که فکر میکنند نوشتن طنز تجربه آسانی است، این نوع نوشتن سختترین نوع تجربه نوشتاری است. از سویی دیگر ما وقتی در جامعه با طنز روبرو میشویم سعی میکنیم با تعصب و جبههگیری و اعتراض با آن برخورد کنیم. برای همین نویسنده در مقدمه «شرط بیرگی» را در میان میگذارد و از مخاطب میخواهد که با اغراقها آزردهخاطر نشود.
کاظمی یادآورشد: امروز «طبقه» تنها به تامین مالی بستگی دارد و کارمندها که در تامین معیشت دچار مشکل هستند، تمام پتانسیلهای اجتماعی فرهنگی، هنری و ادبی آنها تحت عامل کسب درآمد کماهمیت جلوه میکند.
محسن سلیمانی، نویسنده کتاب نیز به تجربه کارمندی اشاره کرد و گفت: این کتاب بر اساس تجربه زیسته گروهی از کارمندان است که حرکات، رفتار و تفکرات آنها مورد رصد قرار گرفت و پس از بررسی عمومیت داشتن آن خصیصه به عنوان بخشی از کتاب «کارمند جماعت» شد.
او در پاسخ به اینکه چرا روایت از زبان یک نوجوان کارمندزاده روایت میشود، تصریح کرد: برای ایجاد ارتباط با مخاطب وافزایش وجه واقعگرایی این خصیصهها، از کاراکتری استفاده کردم که گویی پدر یا مادر کارمند دارد و به خوبی این ویژگی را ملموس در زندگی میبیند و علیرغم اینکه ضعفهای کارمندی را در والدین میبیند از آنسو به محاسن کارمندی توجه دارد، اینکه کارمندها شاید نتوانند در تامین رفاه و دستیابی به منزلت و طبقه اجتماعی موفق باشد، اما از نظر کسب رزق حلال و شرافت، والدین قابل ستایشی هستند.
این نویسنده گفت: در چند دهه گذشته کارمندی به نوعی یک «منزلت اجتماعی» و مزیت بود، در خواستگاریها کارمند بودن مُهر تاییدی برای تحقیقات قبل از ازدواج بود، چون یک کارمند واجد درآمد مناسب، تحصیل، شرافت، منطق، ادب و نزاکت و نظم بود، اما الان این منزلتها سالبهسال کاسته شده والان به جایی رسیده که کارمندها در آرزوی تغییر شغل و یا یافتن شغل مکمل هستند چرا که در جایگاه کارمندی آن وجوه مثبت کمرنگ شده و الان در ازدواجها یک عامل منفی به شمار میآید.
او گفت: کارمند جماعت، اگر رفاه، توسعه و پیشرفت شغلی و انعطافپذیری از سوی مدیران را داشته باشد میتواند ضمن حفظ کرامت بیشتر، به خودشکوفایی هم برسد.
در ادامه برنامه عباس کریمی عباسی؛ منتقد و نویسنده ادبی گفت: طنز نوعی از متن است که بخش آیرونیک آن بیشتر است، بهگونهای که خلاف داستان فاخر بالاتر از شخصیتپردازی قرار میگیرد.
این مدرس داستاننویسی تصریح کرد: در تقسیمبندی متون داستانی وقتی شخصیتپردازی قویتر از پیرنگ و حوادث داستان باشد میگویند آن نوشته داستانی فاخری است ولی اگر وزن پیرنگ از شخصیتپردازی بیشتر باشد داستان تفریحی است و وجه سرگرمی بودن آن بیشتر میشود. تفاوت طنز و کمدی نیز در همینجاست طنز وجه ادبی بهتر و مقبولتری از کمدی دارد.
نویسنده رمان «هفت مرد از حالا» با انتقاد از اینکه آثار مکتوب در حوزه طنز فروکش کرده و ترجمهها و آثار قبلی بازنشر میشوند افزود: آثار جدید هم آنقدر ناچیزند که در خیل این همه کتاب رنگارنگ دیده نمیشوند و اگر هم در مقطعی مورد توجه قرار گیرند به سرعت فراموش میشوند و علت این است که طنزنویسی کاری دشوار نسبت به متون دیگر ادبی است.
وی ادامه داد: اما کتاب «کارمند جماعت». این اثر از کارکرد دوم زبانشناسی یعنی ادبی بهره برده، هرچند که کتابی ادبی محسوب نمیشود و طنزی است ژورنالیستی که از کارکرد خبری نیز به نوعی استفاده کرده است. نویسنده هر دو کارکرد را مدنظر داشته، اما تعمدا بیشتر به رویکرد ژورنالیستی کار برای بالا بردن میزان دربرگیری، گستردگی و فراوانی مخاطب روی آورده است.
مترجم رمان «شهر کابوس» گفت: شاید یکی از دلایل افول کتب طنز به دلیل پایین آمدن آستانه گذشت و تحمل مسئولان و دولتمردان در برابر زبان نیشدار و حقطلب آن است که برخلاف عموم، آنها در مقابل انتقاد اعتراض میکنند درصورتیکه مسئولان باید صعه صدر بیشتری داشته و گوش شنوای نقد برای اعتلای انجام وظیفه داشته باشند.
کریمی عباسی در ادامه با اشاره به اینکه کارمند جماعت کتابی با طنزی تیپیکال است و بر تیپ کارمند متمرکز شده افزود: دست نویسنده با این گزینش برای پرداختن به شخصیتهای مختلف بسته بوده و اینکه راوی نوجوان است و از دید خود مسائل را میبیند هوشمندی نویسنده است که خودش را از یک سری موارد در اغراق رها ساخته است، اما با این حال از دایره ادب خارج نشده و این اخلاقگرایی در این روزگار که بین طنز و لودگی تمایزی نمیگذارند قابل تمجید است.
او در پایان گفت: یک کارمند در مواجهه با این کتاب حتی با اغراقها هم همذاتپنداری میکند و از شوخیها لذت میبرد و در عین حال از نوشته ناراحت نخواهد شد چرا که طنز دیدن شکافها و کمبودها و نیمههای خالی لیوانهاست.
منبع: ایسنا