همه چیز در مورد مضرات سیگار الکترونیکی ۳۰ درصد کاهش تلفات جاده‌ای اربعین ۱۴۰۴ افزایش چاقی در کودکان | زنگ خطری برای آینده سلامت جامعه اجرای «فوق‌العاده خاص» پرستاران منوط به تصویب دولت و تخصیص بودجه دستگیری ۳ متهم ماجرای تیراندازی در چالوس + ویدئو کمبود ۸۰۰ دستگاه اتوبوس برای جابه‌جایی زائران در دهه پایانی ماه صفر فرمانده انتظامی خراسان رضوی: ورود خودرو از مبادی ورودی مشهد ۱۲ درصد افزایش داشته است| آماده‌باش کامل در ایام دهه آخر ماه صفر رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد: در دهه آخر ماه صفر کمبودی در حوزه‌های بهداشت، درمان و دارو نداریم قتل شریک تجاری در باغ ویلا + انداختن جسد در چاه | متهم در آستانه قصاص آغاز طرح «هم‌محله‌ای امام‌رضا(ع)» با محوریت ارتقای فرهنگ میزبانی زائران در مشهد و خراسان رضوی پیش‌بینی اسکان ۹۶۹ هزار نفرشب زائر در مشهد طی دهه پایانی صفر ۱۴۰۴ حقوق سرایداران مدارس افزایش می‌یابد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) وقتی میراث آینده شهر در خطر است   مدارس از نیمه شهریور ۱۴۰۴ بازگشایی می‌شود؟ واکنش پلیس مازندران به فیلم تیراندازی در چالوس + فیلم (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) لزوم درج نرخ ترک تحصیل در کارنامه عملکرد استان‌ها برای ارزیابی کیفی آموزش منطقه‌ای سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۴ با ورود فناوری به روش‌های تدریس همراه خواهد بود قرارگیری ۶۱۴ مرکز فنی و حرفه‌ای رایگان در اختیار آموزش و پرورش بازدید و نظارت پیاپی مسئولان آموزش و پرورش از فرآیند ثبت‌نام مدارس عضو کمیسیون آموزش مجلس: طرح آغاز مدارس از ۵ سالگی در راستای افزایش بهره‌وری آموزش است خبر خوش برای بازنشستگان | مابه‌التفاوت حقوق فروردین بازنشستگان تأمین‌اجتماعی با حقوق مردادماه ۱۴۰۴ واریز می‌شود پذیرایی از زائران رضوی، زیر ذره‌بین بازرسان بهداشت و سلامت | زائران دهه آخر صفر مراقب گرمازدگی باشند اگر کبد چرب دارید، این چاشنی چربی‌سوز را مصرف کنید سطح ذخایر آبی سد فریمان به پایین‌ترین حد ممکن رسید محموله ۴ میلیارد تومانی قهوه قاچاق در راه مشهد زمین‌گیر شد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) آتش‌سوزی‌ مهیب در جنگل‌های جنوب اروپا با چندین کشته و هزاران آواره + ویدئو ۲۰ کشته و ۱۳۴ زخمی در حادثه انفجار و حریق کارخانه‌ای در روسیه (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) شمار جان‌باختگان بارندگی‌های موسمی در پاکستان به ۶۵۷ تن افزایش یافت (۲۷ مرداد ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

از غروب تا غروب

  • کد خبر: ۳۰۳۱۵
  • ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۱:۱۴
از غروب تا غروب
فرزام شیرزادی ـ داستان‌نویس و روزنامه‌نگار

به گزارش شهرآرانیوز، در صف نسبتاً جمع و جور نانوایی سنگکی هفت، هشت نفر ایستاده‌اند. دم دمای غروب است. خلق، یخلا و رها از قید و‌ بند هر آنچه فاصله اجتماعی می‌نامند، کله به کله‌ی هم نزدیک کرده‌اند. در و بی‌در حرف می‌زنند. شاطر جوانِ قد بلند و فربه، اسکناسی ۱۰ هزار تومانی از نفرِ اول صف می‌گیرد و با انگشت سبابه‌اش برای یافتن باقی پول مشتری، سکه‌های توی قوطی خالی حلوا ارده را جا‌به‌جا می‌کند. بلند و کشدار خمیازه می‌کشد. دهانش را چنان باز می‌کند که نویسنده یادِ اسب‌های آبی تنومند در برکه‌های سرزمین‌های دور و پرت افتاده آفریقا می‌افتد. چند نان نحیف و نیم‌سوخته از تنور درمی‌آورد و پرت می‌کند روی پیشخوان فلزی. نفر پشت سری‌اش فاصله اجتماعی که هیچ، فاصله ایمنی‌- عقیدتی را هم نادیده گرفته و سیگار و دهان و لب و لوچه‌اش با جمجمه جلویی بیست سانت هم کمتر فاصله دارد.

تند تند و چارواداری به سیگار بد بو و پر دودش پک می‌زند و در خلسه‌ای گنگ و بی‌قرار چند مرتبه روی پنجه پا بلند می‌شود تا تنور یا جایی اطراف آن را دید بزند. شاطر دماغش را می‌خاراند. دوباره خمیازه می‌کشد؛ چنان کشدار و صدا‌دار که انگار جایی همان پشت و پسِ گونی‌های آرد دارند پارچه جر می‌دهند.
       همه کافه‌های خیابان کریم‌خان، ایرانشهر، خردمند و چند خیابان آن طرف‌تر باز است. بازِ باز. مرد و زن، پیر و جوان، نر و ماده و لات‌های بی‌خطر و نیمچه ژیگولوهای ابرو برداشته، از تو کافه‌ها تا میانه پیاده‌روهای باریک، قهوه و نسکافه و کیک تناول می‌کنند. بلند بلند اظهار لحیه می‌کنند. حال می‌کنند. نه ماسکی به‌کار است، نه دستکش و نه فاصله‌ای.
       همه شده‌اند داروساز. سر هر کوچه و برزن یک داروخانه سبز شده؛ داروخانه دکتر عبدلی، داروخانه دکتر مَندلی، دکتر کفتری، دکتر صفدری، دکتر دفتری و الی غیرالنهایه. یکی را انتخاب می‌کنی. داروخانه با یک پلاستیک ضخیمِ شیشه‌ای به دو بخش نامساوی تقسیم شده است. نسخه‌پیچ‌ها آن طرف، نسخه به دست‌ها این طرف. کلی الکل و ژل و ماسک چپانده‌اند تو یک ویترین بزرگ شیشه‌ای که از کف زمین تا سقفِ چرک و رنگ و رو رفته داروخانه قد علم کرده. جز پیرزنی ‌ریز نقش که موهای کوتاه و شانه‌نکرده‌اش را بیرون ریخته و در ربودگی‌‌ای از خیال و واقعیت کشف حجاب کرده، هیچ جنبنده‌ای، حتی نسخه پیچ‌ها و نپیچ‌ها هم ماسک به ‌صورت ندارند. میانسالی با پهنای شست دست، عرق پیشانی‌ باریکش را می‌تکاند و با صدای گس و گیرا رو به یکی از نسخه‌پیچ‌ها می‌گوید: «ترامادول داری؟» - داریم. یک بسته هفتاد و پنج تایی ماسک به ظاهر جراحی می‌خری و می‌آیی بیرون.
       به غروبِ فردا نرسیده چهار تا از ماسک‌ها موقع سوار شدن روی صورتت کششان در می‌رود. زرتشان قمصور می‌شود. ماسک‌ها را می‌شماری. پنجاه ماسک کج و معوج که انگار همین حالا از دهان گاو بیرونشان کشیده‌اند. روی بسته‌اش نوشته هفتاد و پنج عددی. بسته نه نشان استاندارد دارد، نه شماره ثبت، نه نشانی کارخانه و نه هیچ مشخصات دل خوش‌کنکی. شماره سازمان بهداشت و دارو را از اینترنت در‌می‌آوری. صدایی ضبط شده شانزده شماره سه رقمی مختلف را با خونسردی و شمرده شمرده اعلام می‌کند که با هرکدام کار ‌داری آنجا را بگیری. چند تا از داخلی‌ها را می‌گیری، هیچ‌کس جواب نمی‌دهد.

دوباره چند سه رقمی دیگر را می‌گیری. بی‌فایده است. این‌قدر داخلی‌ها را می‌گیری که داخلی‌دانت در‌می‌آید. سرِآخر یک نفر گوشی را برمی‌دارد. شماره‌ای چهار رقمی می‌دهد که باید به آنجا زنگ بزنی. زنگ می‌‌زنی. آنجا هم همین حکایت است؛ داخلی اندر داخلی.‌گیر افتاده‌ای در داخلی‌ها. سماجت به خرج می‌دهی. سماجت جواب می‌دهد. این‌قدر از این داخلی به آن داخلی را می‌گیری که یک نفر گوشی را برمی‌دارد. چون صداها ضبط می‌شود، با ادب باسمه‌ای و زبانِ اداری می‌گوید لطفاً این شماره را که می‌گویم یادداشت کنید. یادداشت می‌کنی. آنجا هم همان بساط قبلی است. از این داخلی به آن داخلی. چقدر داخلی. سماجت جواب نمی‌دهد. کش‌های در رفته ماسک‌ها را با منگنه سرهم‌بندی می‌کنی.

هر طرف دو منگنه بهتر است. زیرشان یک تکه دستمال کاغذی می‌چپانی و می‌بندی روی دهان و دماغت. از خانه می‌زنی بیرون. چند ساعتی از غروب گذشته. چراغ‌های کوچه سراسر خاموشند؛ تاریکِ تاریکِ. ماسک را از روی دهانت برمی‌داری. پرتش می‌کنی تو باغچه‌ای که چند کیسه زباله‌ی شکم داده روی هم کوت شده‌اند. لخ لخ‌کنان و بی‌هدف راه می‌افتی سمت جایی که نمی‌دانی کجاست. به دریا که نمی‌شود رگبار بست.

منبع: همشهری

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->