سلیمی: مدیریت شهری باید به مسائل نوجوانان در برنامه‌های خود توجه کند قدردانی استاندار خراسان رضوی از شهردار مشهدمقدس شهروند خبرنگار | درخواست آسفالت خیابان نظام دوست مشهد شورای ششم پای تاریخ مشهد و هویت امام‌رضایی آن ایستاده است افتتاح «خانه‌موزه ملک» مشهد در روز‌های آینده کلاف درهم مشاغل مزاحم خودرویی در خیابان کوشش مشهد شهردار منطقه ثامن مشهد: مرمت فاز اول بازار فرش تا عید به اتمام می‌رسد ۱۱۰ زمین چمن مصنوعی در فهرست پروژه‌های زودبازده مناطق مختلف مشهد افتتاح گذر‌های تاریخی محلات و رونمایی از بزرگ‌ترین پرده نقاشی نقالی کشور در مشهد | قلندرشریف: موضوع مشهد و مشهدالرضا (ع) با همه موضوعات فرق می‌کند + فیلم افزایش پلاک‌های قولنامه‌ای در مشهد | گرانی زمین عامل مؤثر بر افزایش پلاک‌های قولنامه‌ای است به مناسبت روز مشهد، ۲۴ معبر شهری به نام شهدای ده‌دی نام‌گذاری می‌شود هوای کلانشهر مشهد برای چهارمین روز پیاپی آلوده است (۴ دی ۱۴۰۳) درباره کوچه‌ای در خیابان توحید مشهد | باغ‌های انگور «پشت بهره» و قصه اربابانش نگاهی به مرکز پژوهش‌های شورای اسلامی شهر مشهد | قانون گذاری شهری با چاشنی پژوهش قفل صنایع غرب مشهد با صدور اولین پایان‌کار صنعتی باز شد ۱۵ درصد مشهدی‌ها، مالک اراضی قولنامه‌ای هستند| لایحه تشویق تفکیک اراضی در دستور کار شهرداری خلیل موحد جانشین هاشم دائمی در شورای شهر مشهد شد سازمان مدیریت حمل‌ونقل بار درون‌شهری شهرداری مشهد، نمونه ای از یک سازمان موفق است افتخارات طلایی هادی رضایی، دارنده نشان مشهدالرضا(ع) | از معلولیت تا قهرمانی جهانی برگزیده نشان مشهد الرضا (ع) در سال ۱۴۰۲: این رویداد فضایی برای معرفی افراد سرآمد است
سرخط خبرها

عملیات چماق‌به‌دست‌های رژیم پهلوی در حمله به بیمارستان امام‌رضا (ع) مشهد

  • کد خبر: ۳۰۵۱۷۴
  • ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۹
عملیات چماق‌به‌دست‌های رژیم پهلوی در حمله به بیمارستان امام‌رضا (ع) مشهد
روزشمار سیداسماعیل آموزگار، تنها روایت روزنامه‌نگارانه از حمله به بیمارستان امام‌رضا (ع) است (بخش دوم)

سیدمهدی سیدقطبی | شهرآرانیوز؛  چند روز پیش بخش نخستین روزشمار سید‌اسماعیل آموزگار را به‌عنوان تنها روایت روزنامه‌نگارانه از انقلاب مردم مشهد (تا بیستم آذرماه‌۱۳۵۷) در گزارشی آوردیم. او نویسنده روزنامه آفتاب شرق بود و همین‌طور که این روزنامه در نیمه دوم سال‌۱۳۵۷ حضور پیش‌رونده، آگاهانه، فعال و مؤثر مردم مشهد و سایر شهر‌های این استان را نسبت به اغلب شهرستان‌های کشور در پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی درک کرد، او نیز چنین بود و در مقطعی که به‌دلیل سانسور شدید دولتی، روزنامه‌های خراسان اعتصاب کرده و از اطلاع‌رسانی اخبار روز‌های مبارزات انقلابی مردم مشهد بازمانده بودند، شخصا در تظاهرات‌های مردمی حضور یافت و یادداشت‌های منحصر‌به‌فرد و مستندگونه‌ای از فضای پرشور و حرارت مبارزه‌ها و جزئیات حضور مداوم، آگاه و سرنوشت‌ساز عموم مردم مشهد ثبت کرد.

در بخش دوم این گزارش یادداشت‌های سیداسماعیل آموزگار را درباره حوادث و رویداد‌های مبارزاتی روز‌های ۲۱ تا ۲۶ آذرماه مردم مشهد می‌خوانیم که مهم‌ترینشان واقعه حمله به بیمارستان امام‌رضا (ع) در ۲۳ آذر ۱۳۵۷ است.

سحرگاه ۲۱‌آذر

اگر در اولین مقاله، خودم را متعهد به بازنویسی یادداشت‌های مربوط به رویداد‌های دوران بی‌روزنامه‌ماندن شهر نکرده بودم، از نوشتن خاطرات و یادداشت صرف‌نظر می‌کردم و درخور فهم و استعداد نداشته‌ام به تحلیل وقایع و حوادث روز می‌پرداختم؛ شاید مفیدتر می‌بود.

ولی حرفی است که زده‌ام و تعهدی که برای ثبت در تاریخ نموده‌ام ولی کوشش می‌کنم هر‌چه زودتر وقایع را خلاصه‌تر برگزار کنم و بگذرم تا به مسائل روز برسم. شب بیستم آذر که شب عاشورا بود، شب بسیار تلخ و بدی را گذرانیدم. تقریبا می‌توان گفت نه‌تنها من، بلکه تمام مردم شهر در جنگ اعصاب پیش‌بینی‌نشده‌ای درگیر شدند.

ساعت‌۲ بعد از نیمه‌شب بود که تلفن‌های شهر در هر خانه‌ای که تلفن بود، به صدا درآمد و صدایی آشنا از راه دلسوزی یا ناآشنا، با حرارت و تأکید و بعضی با قید قسم، به مردم هشدار می‌دادند که مأمورین رژیم و حکومت منبع آب شهر را با سم بسیار شدیدی مسموم کرده‌اند. از آب لوله مصرف نکنید که مسموم خواهید شد.

حتی پسر کم‌تجربه‌ام اصرار داشت به خانه دوستان و آشنایان تلفن کنید که آب مصرف نکنید. در جوابش گفتم همان عده بی‌بند‌و‌بار که معتقد به هیچ اصولی و مقید به قیود انسانی نیستند که در این نیمه‌شب مردم را دچار رعب و وحشت می‌کنند دفتر تلفن شهر را گذاشته‌اند و شناخته و ناشناخته این خبر نادرست را برای مرعوب‌کردن و ایجاد خوف و هراس در اذهان عموم به هم داده‌اند و لازم نیست این خطای نابخشودنی از تلفن خانه من موجب نگرانی را فراهم کند.

حتی زنگ در منزل در ساعت ۳ بعد‌از‌نیمه‌شب به صدا درآمد و در هوای سرد خودم در را باز کردم. دخترخانمی که نمی‌شناختم با دلسوزی گفت: آب لوله مصرف نکنید.

به‌قدری عصبانی بودم که بدون اینکه چیزی بگویم، شیر آب مقابل در حیاط را باز کردم و مقابل چشم آن خانم چند کف دست آب خوردم که اطمینان حاصل کنند که آب مسموم نیست.

در اولین ساعات صبح رادیو‌مشهد طی اعلامیه‌های مکرر به مردم اطمینان می‌دادند که آب شهر سالم است و خطری ندارد. شما را به خدا قدری فکر کنید! وقتی انحطاط فکری و اخلاقی گروهی ازخدابی‌خبر به این درجه برسد که با ایجاد وحشت و نگرانی اذهان مردم را خراب کنند، باید یقین حاصل کرد که عده‌ای ماجراجو فقط از نهضت مردم به نفع افکار پلید خویش بهره‌برداری می‌کنند و‌الا این چه طرز مبارزه با رژیم است؟! باید قبول کنیم مبارزه مردم از رهبری صحیح برخوردار نیست که گروه ماجراجو جنبش و نهضت مردم را از مسیر اصلی مبارزه اصیل با رژیم فاسد دور می‌سازند و موجبات انحراف قشر‌های اجتماع را از راه صحیح فراهم می‌کنند.

ظهر ۲۱‌آذر

همه‌ساله از طرف نظامیان، روز ۲۱‌آذر به یادبود ۲۱‌آذر سال‌۱۳۲۵ که شاه قوا به آذربایجان فرستاد و خود ستاد فرماندهی سرکوبی ارتش فرقه دموکرات آذربایجان را که مدت یک سال به رهبری سیدجعفر پیشه‌وری استقلال آذربایجان را اعلان کرده و حکومت خودمختار تشکیل داده بود و به حمایت ارتش شوروی که هنوز خاک ایران را در اشغال داشتند، به عهده گرفته که منجر به شکست حکومت خودمختار فرقه دموکرات و فرار پیشه‌وری و غلام‌یحیی و دارودسته‌اش به خاک شوروی گردید، مراسمی برگزار می‌شد.

قوای ارتش در تمام پادگان‌های نظامی با تجهیزات و حتی شرکت ایالات و عشایر از مقابل عکس شاه رژه می‌رفتند.

امسال به بهانه آنکه ۲۱‌آذر مصادف با یازدهم محرم و ایام سوگواری است، مراسم مزبور را تعطیل کردند.

ولی علت اصلی این بود که این‌گونه تظاهرات قابل‌قبول مردم که رژیم حکومت شاه را محکوم کرده‌اند، نبود و تقریبا می‌توان گفت امکان انجام مراسم فراهم نبود.

ولی رژیم دست به‌کار بسیار بی‌مطالعه ضدمردمی به‌نوع دیگر زدند، یعنی همان عملی را که دو ماه قبل مأمورین ساواک و قوای انتظامی در کرمان انجام دادند، تکرار کردند.

عده‌ای از شبه‌کولی‌های چماق‌به‌دست که در بین نظامیان درجه‌دار با لباس‌شخصی و زن‌های معلوم‌الحال، اجیر شده در کامیون سوار کرده بودند به دکان ها‌ی مردم حمله می‌کردند و هر‌دکان و مغازه‌ای که عکس یکی از آیات عظام را داشت، شیشه‌هایش را می‌شکستند و در بعضی نقاط غارت می‌کردند.

کامیون‌سوار‌ها عکس شاه را سردست داشتند. این گروه از طرف سربازان مأمور حفاظت و امنیت شهر حمایت می‌شدند.

از خود افسران وظیفه شنیدم که اکثر چماق‌به‌دست‌ها گروهبان‌ها و درجه‌داران و سربازان حقوق‌بگیر ثابت گارد بوده‌اند که دست به این کار‌ها زده‌اند.

اعلامیه ماشین‌شده به‌صورت پلی‌کپی در شهر به‌سرعت پخش گردید و حاکی از آن بود که حضرت آیت‌ا... العظمی حاج‌حسن‌قمی که نهضت مردم مشهد را رهبری می‌کنند، حضرت‌رضا (ع) را در خواب دیده‌اند که حضرت در عالم خواب با عتاب به حضرت آیت‌ا... فرموده‌اند دست از مخالفت با خادم حرم ما یعنی شاه بردارند و مردم را به اطاعت از رژیم شاه توصیه کنید.

این خلاصه‌ای بود از اعلامیه جعلی با نهایت تعجب یک زمان در تهران و مشهد کلیه شهرستان‌های استان از قول حضرت آیت‌ا... العظمی منتشر شد.

معلوم بود طرف‌داران رژیم با جعل خواب‌نامه از قول آیت‌ا... العظمی قمی، دست به حیله و تزویر بسیار احمقانه‌ای زده بودند که بلافاصله در اعلامیه کوتاهی از طرف شخص آیت‌ا... این تلاش مذبوحانه که نه‌تنها به نفع رژیم نبود، بلکه بیشتر عجز رژیم حاکم را حکایت می‌کرد، خنثی شد.

تکذیب فرمودند اینکه گفته شد، اعلامیه قبلا حاضر شده بود و در تهران و مشهد یک‌زمان پخش گردید به این دلیل بود که خواب‌نامه و تکذیب هر دو به فاصله چند دقیقه به دست من رسیده بود و فقط نگاهی سطحی به اولی کرده بودم و تکذیب‌نامه را هم بادقت که چند تلفن را تهران داشتم که صحت‌وسقم خواب آیت‌ا... را سؤال می‌کردند و من به‌ناچار تکذیب‌نامه صادره از طرف خود آیت‌ا... را در جواب آنها برای جست‌وجوگران می‌خواندم و قانع می‌شدند و از طرفی خاطرجمع.

در چند سطر بالاتر از تظاهرات بی‌نتیجه طرف‌داران شاه که چماق‌به‌دست انجام می‌دادند و مورد حمایت هم بودند، اشاره کردم.

شنیده شد که از طرف حضرات آیات عظام به فرماندار نظامی سرتیپ جعفری تلفن شده بود که خود شما لجاره‌ها را جمع می‌کنید، یا مردم اقدام به جمع‌آوری آنها بنمایندکه بلافاصله چماق‌به‌دست‌های اجیر‌شده از شهر جمع شدند و غائله به همین‌جا خاتمه یافت.

۲۳ آذر

رادیو دولتی خبر داد که نظیر تظاهرات روز ۲۱‌آذرماه که در مشهد به نفع شاه یک ساعت ادامه داشت، در شهرستان‌های اصفهان، سبزوار و چند شهر و دهکده و قصبه‌های نقاط مرزی به نفع شاه صورت گرفته است و رادیو دولتی این تظاهرات را تظاهرات «ملی و میهنی» با آب‌و‌تاب نقل می‌کرد و همان دستگاه فرستنده دولتی گفت: در چند نقطه بین طرف‌داران شاه و طرف‌داران نهضت و قیام مردم که به رهبری آیت‌ا... خمینی هدایت می‌شود، درگیری‌هایی صورت گرفته که با دخالت مأمورین انتظامی متفرق شده‌اند.

آنچه برای من مسلم است طراحی این‌گونه تظاهرات به نفع رژیم تمام نشد. چه بلندپایگان رژیم حاکم خود بار‌ها گفته و به این حقیقت واقف بودند که اشتباه کودتای ۲۸‌مرداد سال‌۱۳۳۲ قابل تکرار و مفید به حال رژیم نیست.

در این روز‌ها وضع اقتصادی کشور در همه‌جا متوقف و بازار راکد و روش بانک‌ها در محدودکردن اعتبارات و ترس مردم و بیرون‌کشیدن پس‌انداز‌ها از بانک‌ها، حتی پس‌انداز‌های کوچک غیرقابل‌توجه امور اقتصادی را به‌کلی فلج کرده است.

عملیات ناروای چماق‌به‌دست‌های تحت‌حمایت نظامیان در روز ۲۱‌آذر و دنباله آن در شهر تربت‌جام و قوچان، جامعه اطبای شهر را مجبور به عکس‌العمل کرد؛ به این معنی که همگی در یک نشست تصمیم گرفتند کلیه بیماران بیمه ارتش، اعم از افسران و درجه‌داران و خانواده‌های آنان را به‌طور رایگان بپذیرند و حتی اگر دارو خودشان داشته باشند، بدهند و زیر نسخه‌های شخصی خودشان بنویسند: «رایگان معاینه و دستور معالجه صادر شد» ولی از پذیرفتن خود دفترچه‌های بیمه‌های درمانی ارتشیان و نوشتن نسخه در دفاتر بیمه که نتیجه آن عدم‌دریافت حق ویزیت از طرف اطبا و پرداخت بهای دارو از طرف درجه‌داران بود، خودداری کنند.

درجه‌داران با رهبری یک سروان و چند افسر اکتیو و عده بسیاری از درجه‌داران و سربازان حقوق‌بگیر در دو لباس و دو جبهه موافق یکدیگر تصمیم نابخردانه‌ای گرفتند، به این معنی که از ساعت‌۹ روز ۲۳‌آذرماه‌۵۷ یک سروان توپخانه بدون اجازه فرمانداری نظامی طرح حمله را طراحی کرده بود. سربازان و درجه‌داران و زن‌های آنها را با لباس غیرنظامی پلیس و چماق‌به‌دست به‌طرف بیمارستان شاه‌رضای سابق (امام رضا (ع)) روانه می‌کند و خود با چند کامیون سرباز و توپ و تانک و زره‌پوش در پشت سر آنها میدان مقابل بیمارستان را اشغال و راه‌های ورود به میدان را با وسایل سنگین نظامی سد معبر می‌کنند که عبور را برای مردم عادی، چه سوار و چه پیاده غیرممکن می‌سازند.

ابتدا چماق‌به‌دست‌های حمایت‌شده وارد بیمارستان شده، در مرحله اول به بخش اطفال حمله می‌کنند، با پرتاب سنگ و ضربه‌های چماق در و پنجره بخش اطفال را خورد می‌کنند و سپس به بخش جراحی عمومی حمله‌ور می‌شوند و سربازان به بهانه متفرق ساختن گروه، حمله می‌کنند ولی به حمایت از آنها، بیمارستان را زیر رگبار گلوله‌های سنگین از روی مسلسل‌های نصب‌شده روی تانک‌ها می‌گیرند و سربازان هم با تفنگ به داخل بخش‌ها می‌روند و مسلسل را به روی طبیب و پرستار و بیمار می‌گشایند.

این صحنه را از ابتدا تا انتها خود ناظر و شاهد بودم. در این گیرودار که بیماران وحشت‌زده به بخش‌های دیگر انتقال داده می‌شدند، مخصوصا پرستاران فداکار زیر گلوله‌های رگبار، اطفال را به نقاط امن‌تری انتقال می‌دادند. منظره بسیار تأسف‌آوری را ایجاد کردند. گروه مردم که از حادثه بیمارستان خبردار شدند، از چهارسو به‌طرف بیمارستان روانه شده و از نرده‌های آهنی وارد باغ بیمارستان شدند و در‌های فرعی بیمارستان را از طرف خیابان ابن سینا و آموزشگاه جرجانی و خیابان کوهسنگی و خیابان فرعی جنب نان رضوی و خیابان بهار گشودند.

چندین‌هزار مردم که سلاح آنها فقط چوب بود، برای حفاظت جان بیماران و مقابله با سربازان مهاجم، وارد محوطه بیمارستان شدند و عده‌ای از علما، حجت‌الاسلام‌خامنه‌ای و آیت‌ا... زاده‌شیرازی و آیت‌ا... زاده‌قمی و جمعی دیگر از روحانیون از جناح میدان مقابل بیمارستان صفوف سربازان را شکافتند و در این هنگام بود که به فرمان فرماندار نظامی، قوای نظامی عقب نشستند.

چماق‌به‌دست‌ها فرار کردند. در این میان سرگرد افشین که به‌وسیله مردم شناسایی شده بود و گفته‌اند او پس از شنیدن ماجرای بیمارستان، برای خبرگیری از وضع همسرش که در بیمارستان خدمتی داشته یا بیمار بود، در جلو بیمارستان به دست مردم گرفتار شده و به‌طرز فجیعی کشته شده که اگر واقعا این سرگرد دخالتی در ایجاد واقعه اسف‌بار بیمارستان نداشته، کشتن این افسر بی‌گناه از نظر من گناه بزرگی بود و به فرض آنکه مقصر هم بود، حق آن بود که مردم به خود اجازه انتقام‌جویی نمی‌دادند و تحقیق را به‌عهده مراجع ذی‌صلاح شرعی می‌گذاشتند؛ به‌هرحال گذشته است.

من با نفس آدم‌کشی مخالفم. آدم‌کش هر‌کسی می‌خواهد باشد؛ قصاص باید با موازین شرع مقدس اسلام صورت بگیرد و اگر غیر این باشد و به احکام شرع اسلام توجه نشود، هر‌کس با هرکس خرده‌حساب و نقار و کینه داشته باشد، به خود اجازه بدهد انتقام بگیرد، نظم اجتماع از هم می‌پاشد. سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و اصل «و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب» که صراحتا امر قصاص را خداوند متعال برای بقا و حیات اجتماع وضع فرموده، عملا به دست افراد ناصالح از برای تشخیص جرم ضایع و عاطل می‌ماند.

ما نهضت اسلامی را برای استقرار عدل و زندگی مسالمت‌آمیز می‌خواهیم و برای رسیدن به این هدف مقدس قیام کرده‌ایم، نه برای اعمال خشونت و تسویه‌حساب‌های شخصی و انتقام‌جویی یا معارضه به‌مثل.

ایراد اصولی دیگری دارم که متوجه نظامیان و مأمورین حمله به بیمارستان است. بیمارستان ارتش -که آن طرف دیوار بیمارستان شاه‌رضا قرار گرفته- مصدوم غیرنظامی را که اورژانس دارد، به بهانه ارتشی نبودن نمی‌پذیرد اگر همین مردم به همین بهانه، به خانواده و بیماران سرباز و نظامی که در بیمارستان ارتش بستری بودند، حمله می‌کردند و همین عمل ناجوانمردانه شما را در بیمارستان بی‌دفاع ارتش انجام می‌دادند، برای شما ناگوار و ناخوشایند نبود؟!

و، اما آن اصل بر طبق پیمان بین‌المللی که در اتحادیه صلیب‌سرخ جهانی و هلال‌احمر و شیر‌و‌خورشید‌سرخ ایران منعقد است کلیه بیمارستان‌ها در زمان جنگ مصون از تعرض قوای مهاجم می‌باشد. حتی در میدان‌های جنگ آمبولانس‌های صلیب‌سرخ آزادانه و مصون از حمله و تعرض زخمی‌ها را بدون توجه به مذهب و ملیت و اینکه این زخمی دوست است یا دشمن، به بیمارستان‌ها می‌رسانند و تحت‌معالجه قرار

می‌دهند.

چگونه سربازان ایرانی، آن هم در بیمارستانی که عنوان دارالشفای حضرت‌رضا (ع) را دارد و کاملا بی‌دفاع است، به خود اجازه می‌دهند دست به این اعمال وحشیانه و ناجوانمردانه بزنند.

به‌هرحال روز تلخی بود. من همه‌جای بیمارستان را دیدن کردم. آثار گلوله را به درودیوار و شیشه‌های خرد‌شده راهرو‌ها دیدم. از هجده نفر طبیب و پرستار و انترن تیر‌خورده که متأسفانه منجر به فوت یک نفر شد، عیادت کردم، اما به‌چه‌حالی؟ با دیده اشک‌بار. همان شب با تهران با وکلای خراسان و رئیس مجلس به‌عنوان یک فرد خراسانی تماس حاصل کردم. وکلای خراسان قرار شد غیرت به خرج بدهند و در مجلس تحصن اختیار کردند.

دولت هیئتی را برای رسیدگی به ماجرای بیمارستان امام‌رضا (ع) به مشهد اعزام داشت.

رئیس مجلس و دولت با اعلامیه رسمی، اظهار تأسف و عذرخواهی کردند ولی همان‌طور که به قول شعارنویسان به درودیوار «ننگ با رنگ پاک نمی‌شود»، عذرخواهی و اظهار‌تأسف رئیس مجلس و رئیس دولت هم قلوب جریحه‌دار مردم خراسان را از این عمل وحشیانه مرهم نمی‌گذارد.

مردم فرماندهان هجوم به بیمارستان را شناسایی کرده بودند و اسامی آنها را با ذکر درجه و مقام با خطوط درشت روی دیوار‌ها نوشته بودند. این ضربه دیگری بود که پس از هتک حرمت حریم امام‌رضا (ع) از طرف طرف‌داران نادان رژیم حکومت بر پیکر رژیم حاکم وارد آمد.

شنیدم تیمسار سرتیپ عبدالرحیم جعفری پس از بازگشت هیئت‌رسیدگی به تهران با دو درجه تنزل رتبه نظامی بازنشسته شد و اگر واقعا این خبر درست باشد، همه کاسه‌کوزه‌های حوادث بیمارستان را که ناشی از تمرد و خودکامگی بعضی نظامیان صورت‌گرفته، بر سر تیمسار جعفری شکستند و قضیه پیگیری و تعقیب و مجازات مقصرین اصلی و حادثه‌آفرین از نظر دولت وقت، خاتمه‌یافته تلقی شد.

ولی اگر حکومتی ملی زمام تمام امور را به دست گیرد و دادگاه انقلابی تشکیل گردد، نام مقصرین اصلی از قلم نخواهد افتاد؛ زیرا اطمینان دارم در پیشگاه عدل الهی هیچ‌ظلمی بدون مکافات نمی‌ماند و هیچ‌خونی پایمال نخواهد شد.

هر بد که می‌کنی تو مپندار کان بدی‌/ ایزد فروگذارد و گردون رها کند

۲۴ آذر

امروز در میان مردم به بیمارستان امام‌رضا (ع) رفتم. جمع کثیری از طلاب علوم و مردم پیرامون دیوار‌های نرده‌ای بیمارستان راهپیمایی داشتند و شعار می‌دادند.

مقارن ظهر نماز جماعت به پا شد.

جنازه سرباز شهید محسن مباشر‌کاشانی که در همدان به شهادت رسیده بود، امروز به مشهد وارد شد؛ با تجلیل خاص قاطبه اهالی تشییع و در بهشت رضا (ع) مدفون گردید و در مجلس گوهرشاد از طرف حضرت‌آیت‌ا... قمی، مجلس ترحیم به یاد شهید مذکور منعقد شد که جمع کثیری از تمام طبقات در آن شرکت نموده بودند.

در این روز چهار کامیون از افراد بی‌هویت و چاقوکشان حرفه‌ای چماق‌به‌دست که از قوچان استخدام شده بودند تا در مشهد حادثه جدیدی را به‌وجود آورند، به دستور سرتیپ جعفری قبل از ورود به شهر برگردانده شد. در نزدیک چناران یک مینی‌بوس چماق‌به‌دستان به دست مردم افتادند که در زدوخورد بین آنها، چهار نفر مزدور اجیر‌شده از برای ایجاد بلوا، کشته و طرفین تعدادی زخمی به‌جا گذاشتند.

در همین روز افسری به نام سروان آتشی که شهرت داشت علیه نهضت دست به اقداماتی زده، به‌وسیله مردم شناسایی و به قتل رسید.

از گروه اعزامی دولت که برای رسیدگی به حادثه بیمارستان امام‌رضا (ع) به مشهد آمده بودند، دکتر طباطبایی، معاون وزارت بهداری وقت و وزیر علوم، تیمسار کاتوزیان، وزیران کابینه نتوانستند با مراجع تقلید ملاقات کنند.

گویا به آنها گفته شده است اگر برای تحقیق آمده‌اید، به میان مردم بروید. از مردم و شهود عینی و تیرخوردگان بستری در بیمارستان سؤال کنید. از در و پنجره‌های شکسته و آثار گلوله به درودیوار اتاق‌های بیمارستان دیدن کنید.

در جلسه پزشکان که به‌دعوت دبیر نظام‌پزشکی مشهد در بیمارستان دکتر مصدق حاضر شده بودند، فقط آقای دکتر طباطبایی توانست شرکت کند و در میان ابراز احساسات خشم‌آلوده پزشکان علیه رژیم حرف‌ها را بشنود و خود سخنانی بگوید و وعده رسیدگی بدهد.

در همان شب، گروه بسیاری از طبقات مردم از هر صنف در محوطه بیمارستان و حتی خیابان‌های مجاور بیمارستان تا صبح مراقب بودند و وظیفه حفاظت بیمارستان را عهده‌دار شدند.

شهر، ظاهری آرام و درونی پرخروش دارد. مردم تظاهرات وسیعی را برای روز دوشنبه‌۲۷‌آذرماه تدارک می‌بینند.

نتیجه تصمیمات گروه پزشکان که خلاصه آن خروج نظامیان از کلیه مؤسسات درمانی و پذیرش بیمارستان‌های دکتر مصدق، امام‌رضا (ع) و ۱۷‌شهریور و معالجه آنان در تمام ساعات شبانه‌روز و پیوستن داروخانه‌ها به گروه پزشکان و اعلام اعتصاب و تعیین داروخانه‌های کشیک تا رسیدگی قطعی به حادثه بیمارستان و اطلاع ثانوی شکستن اعتصاب بود. این تصمیم نیز با برنامه‌های خود مدیران داروخانه‌ها و پزشکان جامه عمل پوشید.

۲۶ آذر

در فاصله ۲۳ تا غروب ۲۵‌آذر اثری از پلیس و قوای نظامی در شهر مشاهده نشده بود، ولی روز ۲۶‌آذر قیافه شهر عوض شد. نظامیان با تجهیزات توپ و تانک و مسلسل و پلیس در نقاط بسیارحساس از نظر فرماندار نظامی، موضع گرفته‌اند.

حتی بیمارستان امام‌رضا (ع) مجددا در محاصره قوای نظامی قرار گرفت.

تمام قشر‌های اجتماع پیوستگی خود را ضمن اعلام همبستگی با دانشگاهیان و فرهنگیان که مورد حمایت آیات عظام و مراجع تقلید قرار گرفته، اعلام داشته‌اند. در اعلامیه‌ها از کشتار ۱۷‌شهریور تهران، واقعه کرمان و تبریز و هجوم سربازان به بیمارستان ۱۷‌شهریور (ششم بهمن سابق) و بیمارستان امام‌رضا (ع) شدیدا محکوم شده و شهر آبستن حوادث پیش‌بینی‌نشده‌ای است.

در این روز رادیو اعلان کرد: مجلس شورای ملی گروه تحقیقی برای رسیدگی به حوادث مشهد معین کرده که تا به امروز از این گروه خبری نشده.

۲۷ آذر

دولت دستوری به استانداران صادر کرد که نظامیان تحت هیچ‌عنوانی حق ورود به بیمارستان‌ها را ندارند، مگر با اجازه رئیس بیمارستان.

بیمارستان امام‌رضا (ع) که از صبح روز ۲۶‌آذر در محاصره بود، از صبح روز ۲۷ از محاصره خارج شد و حالت عادی پیدا کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->