نقص فنی پرواز عبوری شرکت وارش در مشهد (۲۵ فروردین ۱۴۰۴) وزیر میراث فرهنگی: مشهد، هویت ملی و اعتبار ماست | زیرساخت‌های گردشگری خراسان رضوی ارتقا می‌یابد حقوق ۱۴۰۴ سرایداران مدارس افزایش یافت + جزئیات صدور هشدار سطح نارنجی هواشناسی در خراسان رضوی (دوشنبه، ۲۵ فروردین ۱۴۰۴) استاندار خراسان رضوی مطرح کرد: سهم بالای خدمات گردشگری و صنایع دستی در اقتصاد استان آخرین مهلت ثبت‌نام آزمون‌های ورودی مدارس سمپاد و نمونه دولتی، فردا (۲۶ فروردین ۱۴۰۴) خوراکی‌هایی که قاتل دندان‌های شیری کودکان هستند اعلام اسامی ابر بدهکاران بانکی به قوه قضائیه به‌ زودی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری: نقطه آغاز تحول گردشگری از مشهد کلید می‌خورد رئیس کل دادگستری خراسان رضوی: اعتماد مردم به حقوق‌دانان، سرمایه‌ای ارزشمند است ۴ داروی جدید به فهرست رسمی دارویی کشور اضافه شد یک کشته و ۴۷ مسموم بر اثر مصرف قارچ‌های سمی اهدای اعضای بیمار مرگ مغزی در مشهد به ۴ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۵ فروردین ۱۴۰۴) راه‌های مقابله با آلرژی‌های فصلی| تزریق آمپول‌های حاوی کورتیکواستروئید به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود نتایج استخدام معلولان در شغل معلمی به‌زودی اعلام می‌شود ضرب‌وشتم دانش‌آموزان با کابل در روستای کرجو کردستان | جزئیات جدید از اظهارات معلم متهم اعلام جزئیات حادثه تعرض در مدرسه شهرری توسط وزارت آموزش و پرورش وعده‌های مکرر تأمین‌اجتماعی برای واریز معوقات حقوق بازنشستگان | سه روز است که بازنشستگان تأمین‌اجتماعی سرکارند! (۲۵ فروردین ۱۴۰۴) رئیس جدید اداره بهزیستی مشهد منصوب شد (۲۵ فروردین ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (دوشنبه، ۲۵ فروردین ۱۴۰۴) | رگبار باران در برخی نقاط استان «کیست هیداتید» بیماری انگلی که در نتیجه تماس با حیوانات آلوده پدید می‌آید فرار مرد رفیق‌کش بعد از جنایت مستانه چرا بیماری قلبی برای بانوان کشنده‌تر است؟ ورود سامانه بارشی جدید و بارش در نیمه غربی و نواحی شمالی کشور (۲۵ فروردین ۱۴۰۴) پیامد‌های منفی و مثبت استرس در کودکان چرا حقوق فروردین‌ماه ۱۴۰۴ بازنشستگان و مستمری‌بگیران تأمین‌اجتماعی با تأخیر واریز می‌شود؟ جنگ با بی‌خوابی شبانه با ۱۰ داروی گیاهی مؤثر قاتل نامرئی زنان میانسال | تنهایی، خطر مرگ را ۳برابر افزایش می‌دهد تولید زخم‌پوش نانو الیاف ایرانی با عصاره بلوط دستور فوری دادستان ری برای رسیدگی به ماجرای آزار و اذیت دانش آموزان ورود وزارت آموزش و پرورش به ماجرای مدرسه شهر ری
سرخط خبرها

متهم به قتل در شب یلدا، در بازسازی صحنه جنایت: مقتول مقابل مادرم فحش رکیک داد

  • کد خبر: ۳۰۹۸۱۵
  • ۲۰ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۳
متهم به قتل در شب یلدا، در بازسازی صحنه جنایت: مقتول مقابل مادرم فحش رکیک داد
چند خانواده در شب یلدا به یک باغ ویلا در یکی از روستا‌های حوالی مشهد رفتند تا این شب را دور هم باشند، اما نزاع دو جوان موجب شد تا یکی از این جوان‌ها با ضربه مستقیم چاقو به قلبش کشته شود.

به گزارش شهرآرانیوز؛ چند خانواده در شب یلدا به یک باغ ویلا در یکی از روستا‌های حوالی مشهد رفتند تا این شب را دور هم باشند، اما نزاع دو جوان و درگیری آن‌ها موجب شد تا یکی از این جوان‌ها به نام «محمد. ف» سی وسه ساله با ضربه مستقیم چاقو به قلبش کشته شود.

متهم به قتل دیروز در محل پلیس آگاهی خراسان رضوی با دستور قاضی وحید خاکشور، بازپرس جنایی دادسرای مشهد، صحنه جرم را در حضور سرهنگ محمد مرادی، افسر پرونده، بازسازی کرد و به پرسش‌های مقام قضایی پاسخ داد.

چرا این اتفاق افتاد؟

با خودم فکر می‌کردم که این طرف چه حرف‌هایی پشت سرم زده است.

چه کسی به شما گفت که پشت سرت حرف زده است؟

خانواده‌ام گفتند.

آن شب در باغ چه‌ می‌کردی؟

درون باغ نشسته بودم و خدابیامرز آتش درست می‌کرد. آتش که گر گرفت و چوب‌ها زغال شد، من رفتم و زغال‌ها را آوردم و گذاشتم اینجا که دیدم جمعی از جوان‌ها در گوشه باغ مشروب می‌خورند. پسرخاله‌ام به من گفت: «ببین، تو عرق‌ها را آورده‌ای و به آن‌ها داده‌ای، ولی به تو تعارف نمی‌کنند.» من اعصابم خرد شد و رفتم پیش آن‌ها و گفتم: «شما خیلی...» و برگشتم و چیز دیگری نگفتم. آمدم نشستم روی بلوکه و داشتم زغال‌ها را درست می‌کردم.

 خدابیامرز خودش آمد جلو و شروع کرد با من به صحبت و کل کل کردن و بی ادبی کرد. به او گفتم برو اینجا نایست. مادرم هم لباسش را گرفت و گفت: «بیا از اینجا برو» و او را از من دور کرد. زیاد از من دور نشده بود که برگشت و فحش ناموسی داد. مادرم نیز کنارش ایستاده بود. اینجا من از خود بی خود شدم و به سمتش دویدم تا او را بزنم. در طول مسیر چاقو را از کمرم بیرون آوردم و وقتی بهش رسیدم، به او ضربه زدم.

چند ضربه زدی؟

یک ضربه.

چاقو چه شد؟

دسته چاقو دستم بود و تیغه جدا شد و افتاد روی زمین و متوجه نشدم کجا افتاده است.

بعد چه شد؟

دوتا مشت زدم به صورتش و برگشتم. دسته چاقو را نیز پرت کردم درون باغ. بعد من را گرفتند و کشیدند سمت خانه باغ. او هم همین طور عقب عقب رفت سمت در باغ و افتاد که همه دویدند و داد کشیدند که «محمد مرد». یک لحظه خشکم زد و بعد که به خودم آمدم، به سمت ماشین دویدم و روشنش کردم و گفتم: «بیاریدش.» همه کمک کردند و او را انداختند درون ماشین. با شوهرخاله‌ام با سرعت ۱۴۰ کیلومتر در جاده کلات می‌آمدیم. بین راه زنگ زدیم اورژانس و گفتند خودتان را تا دوربرگردان خواجه ربیع برسانید. وقتی رسیدیم، سریع کمک کردیم و گذاشتیمش روی برانکارد و آمبولانس او را برد.

چاقو را از کی داشتی؟

یکی دو ماه بود. قبلش چاقوی دیگری داشتم که گم شد.

برای چه چاقو حمل می‌کردی؟

من دشمن دارم و همه می‌خواستند توی روستا من را بزنند. تابه حال خیلی هم زده‌اند.

چرا دشمن داری؟

یک دعوای ناموسی کردم و چند سال طول کشید.

قصد قتل داشتی؟

نه، خدا نکند. خدابیامرز از اقواممان بود و فحش هم که داد، من نباید چاقو می‌کشیدم. ناخواسته بود. این قدر مشروب خورده بودم که‌ نمی‌فهمیدم. فقط باید با مشت و لگد می‌زدم.

چرا فقط یک ضربه زدی؟

همان یک ضربه را که زدم، دسته چاقو شکست. بعد هم من را گرفتند و اصلا نمی‌شد بیشتر بزنم.

حرف دیگری داری؟

پشیمانم. اشتباه کردم. بعد هم خودم را معرفی کردم. اصلا دلم نمی‌خواست این اتفاق بیفتد. فکر کردم ضربه سر شانه اش خورده و فکر نمی‌کردم به قلبش اصابت کرده باشد.
چون خدابیامرز از من قدبلندتر بود، قصدم این بود که سر شانه اش بزنم، اما دستم لغزید و به سینه اش خورد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->