به گزارش شهرآرانیوز، نود و چهارمین نشست تخصصی عصر داستان با موضوع «نویسندگی به مثابه یک حرفه» با حضور رضا امیرخانی، نویسنده سرشناس کشور در مشهد با حضور برخی نویسندگان و شاعران مشهدی، اعضای انجمن عصرداستان و علاقمندان به حوزه ادبیات و نویسندگی و آثار امیرخانی برگزار شد.
امیرخانی در این نشست به بیان برخی تجربیات خود در طول ۳۰سال زندگی حرفهای نویسندگی پرداخت و گفت: بسیاری از مهمانان حاضر در عصر داستان شاید انتظار این را داشته باشند که درباره شروع نوشتن، شخصیت پردازی و دیالوگها صحبت کنیم، اما این ها، موضوعاتی نیست که نویسنده حرفهای به آن نیاز داشته باشد.
امیرخانی با بیان این مطلب که اگرچه یادگیری تکنیک و استفاده از تکنولوژی و هوش مصنوعی برای پیشبرد کار نویسنده مهم است تاکید کرد: تکنیک و آشنایی به فن نویسندگی مهم است، اما شهود نویسنده نسبت به خود و دنیای پیرامونش بسیار مهمتر است. اینکه نویسنده بفهمد کجا ایستاده و در حرفه خود چه نقش و جایگاهی دارد مهمتر از آموختن تکنیکها است. در مسیر نویسنده شدن مقدار زیادی از مهارتها به جنبه شهودی برمیگردد و تنها ۱۰ درصد اولیه آن مربوط به تکنیک است.
نویسنده «منِ او» با اشاره به خودکشی اخیر یکی از طنزپردازان ایرانی خارج از کشور ادامه داد: فارغ از نگاه سیاسی و اجتماعی این شخصیت و یادداشتهایی که درباره او نوشته شده است باید گفت ما نویسندگان بسیاری در داخل و خارج کشور داریم که به دلیل مسائل و بیماریهای روحی و روانی، مسیر حرفهای خود را نمیتوانند ادامه بدهند و دچار مشکل میشوند ولی هیچ کس دوست ندارد درباره این مسائل صحبت کند و جرات و جسارت بیان آن را ندارد.
امیرخانی تصریح کرد: نویسنده دو زندگی فردی و شغلی دارد. دنیای نویسندگی، درونگرایی بالایی دارد. ساعتها نیاز است پشت سیستم بنشیند، فکر کند و بنویسد در حالیکه نویسنده مثل بقیه افراد زندگی عادیای دارد و باید به سلامت خود توجه کند؛ لذا نیاز است به توسعه فردی خود اهمیت بدهد تا بتواند میان دنیای نویسندگی و زندگی فردی و شخصی خود تعادل ایجاد کند.
نویسنده «جانستان کابلستان» با تاکید بر این مطلب که نوشتن هم مانند مثل هر شغل دیگری نیاز به توسعه فردی و آگاهی از قوانین کار دارد اظهار کرد: نویسندگی امروز یک صنعت است. صنعت نشر، بخشی از زندگی نویسنده است و نویسنده جای خود را در این صنعت باید بداند. اگر به آن آگاه نباشد دچار شکست روحی و مالی میشود. آشنایی با نحوه قرارداد بستن، قوانین نشر و چاپ، ناشر، کتابفروشیها، شناخت مخاطب و ... مواردی است که نویسنده باید به آن توجه کند و نقش خود را میان این صنعت کشف کند.
امیرخانی افزود: نویسنده به سواد مالی، سواد حقوقی و سواد زندگی نیاز دارد تا بخش حرفهای خود را به خوبی پیش ببرد و دچار بحران نشود. همچنین حفظ عادتهای شخصی در زندگی نویسنده مهم است و باید سلامت زندگی خود را حفظ کند و صرفا به نوشتن نپردازد. مثل اینکه برنامه پیاده روی روزانه یا معاشرت و گفتوگو با دیگران داشته باشد و آنها را ترک نکند. نویسنده باید خودش مراقب رفتار و عادات روزمره خود باشد و به سلامت جسم و روح خود توجه کند تا در گذر زمان دچار بیماریهای روحی و جسمی نشود.
وی به بخش دیگری از نکاتی که یک فرد برای نویسنده شدن باید رعایت کند اشاره کرد و ادامه داد: نویسنده باید کنترل کمی بر روی کار خود داشته باشد مثلا بگوید روزی ۱۵۰ کلمه حداقل بنویسد یا چند صفحه کتاب بخواند. کنترل کیفی باعث میشود نویسنده از برنامه عقب بماند و در مسیر حرفهای نویسندگی قرار نگیرد. او باید بداند کتابش را در چه قالبی بنویسد که ناشر علاقه به همکاری با او داشته باشد.
امیرخانی در ادامه با تاکید بر این مطلب که نویسنده باید خود به فکر رشد و توسعه فردیاش باشد و آن را ارزیابی کند نمودارهایی از ارزیابیهای شخصی خود را به نمایش گذاشت و تشریح کرد. نمودارهایی که نشان دهنده میزان زمان نوشتن برای هر کتاب، میزان فروش کتابها از ابتدای چاپ تا سالهای اخیر، تعداد کلمات نوشته شده در هر روز و برخی ارزیابی شخصی زندگی خود مانند حضور در دفتر، زمان پیاده روی در طول ۳۰ سال نویسندگی بود.
وی همچنین به مسئله کپی رایت در ایران اشاره کرد و گفت: قانون کپی رایت، یعنی حق مالکیت نویسنده درباره یک اثر باید پرداخت شود. قانونی که در همه جای دنیا وجود دارد و به رسمیت شناخته شده ولی در ایران چنین قانونی وجود ندارد.ایران به بهانه جلوگیری از تهاجم فرهنگی و سانسور محتوا بر اساس فرهنگ ایرانی و دلایل مالی دیگر این قانون را نپذیرفته و در نهایت منجر به فروش و چاپ بیشتر کتابهای ترجمه نسبت به آثار نویسندگان داخلی شده است چرا که هزینه نهایی این آثار برای ناشر ارزانتر تمام میشود در حالیکه در دراز مدت باعث شده تهاجم فرهنگی اتفاق بیفتد.
امیرخانی در پایان ابراز کرد: نویسندگی مسیر پر فراز و نشیبی دارد که اگر نویسنده با دنیای آن کنار نیاید و صنعت نشر را نشناسد به انتهای مسیر نمیرسد و باید سبک زندگی خاص خود را کشف کند که نیاز به صبر و ممارست دارد و یک امر زمان بر است.