اندونگ و رضاییان در سبد خرید تراکتور| زنوزی به دنبال شکار بازیکنان استقلال ستاره‌های لیورپول در آستانه جدایی | طوفان در راه آنفیلد سپاهان رقیب جدی استقلال در جذب امید ابراهیمی الهامی هفتمین سرمربی استقلال؟ | مدیران آبی نگران از دست رفتن جام حذفی آخرین امید‌های پرسپولیس برای رسیدن به لیگ نخبگان آسیا پیکان برای رسیدن به لیگ برتر سرعت گرفت! پیروزی پرگل بانوان فوتسال ایران مقابل ازبکستان عملکرد قابل قبول گندوز در پرسپولیس تمرین امروز (یکشنبه ۱۷ فروردین ماه ۱۴۰۴) استقلال تعطیل شد پایان پرسپولیسِ قهرمان و آغاز یک جراحی سنگین پایان پرونده بازیکن بوسنیایی استقلال تلاش ستاره منچستریونایتد برای بازگشت نارضایتی از عملکرد نظری جویباری و هیئت مدیره استقلال بالا گرفت مازیار زارع نقش اول درگیری خونین در ورزشگاه دستگردی یک پنالتی عجیب برای سپاهان در اراک + فیلم ملی پوش خراسانی فوتبال بانوان: می‌خواهم لژیونر شوم بوکسور مشهدی در رقابت‌های جهانی دانش‌آموزی آغاز نبرد «جنگی» برای صعود به لیگ برتر فوتسال درباره وضعیت نمایندگان مشهد در لیگ های فوتبال کشور | جدال‌هایی برای صعود و بقا
سرخط خبرها
روایت عاشقانه‌های شهدای ورزشکار

فوتبالیستِ ژیمناست‌کار

  • کد خبر: ۳۱۳۴۰
  • ۰۲ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۷
فوتبالیستِ ژیمناست‌کار
شهید محمدرضا سنجاقی به ورزش فوتبال و ژیمناستیک علاقه داشت. در رقابت رشته ژیمناستیک شرکت کرد و توانست مقام اول را از آنِ خود کند. با هم‌محلی‌ها فوتبال بازی می‌کردند. محمدرضا از آن دست جوان‌های ورزشکاری بود که اخلاق را سرخط کار ورزشی‌اش می‌دانست و قبل از هرچیز آن را مدنظر داشت. محمدرضا در سال ۱۳۵۲ دیده به جهان گشود. در شش‌سالگی به دبستان رفت. به قرآن علاقه فراوان داشت. یک‌بار در فریمان موفق به دریافت لوح تقدیر شد و بار دیگر به مقام اول در سطح استان خراسان دست یافت. دور از چشم دیگران نوحه‌خوانی می‌کرد و به ائمه‌اطهار علاقه زیادی داشت. همیشه لبخند ملایمی بر لب داشت. مهربان بود و به همه احترام می‌گذاشت و برای همین نزد همه محبوب بود. شیفته سرگرمی‌های آموزنده بود. به تئاتر و بازیگری علاقه داشت و موفق به دریافت لوح تقدیر در نمایشنامه «لحظه آخر» شد. متین و باوقار بود. باوجود اینکه هشتمین فرزند خانواده بود، بسیار موردتوجه بود؛ زیرا با رفتار و کردار دوست‌داشتنی‌اش همه را جذب خود می‌کرد. از نظر فکری و معنوی بر دیگر خواهروبرادرانش برتری داشت. بسیار مطالعه می‌کرد و علاقه زیادی به امام داشت. در اسفندماه ۱۳۶۶ به جهاد سازندگی پیوست و در تاریخ ۲۳ /۱۲ /۱۳۶۶ عازم منطقه عملیاتی جنوب شد و در سال ۶۷ به آرزویش رسید. وقت شهادت شانزده‌ساله بود. باوجود سن کمی که داشت، داوطلبانه و با اشتیاق به جبهه رفت و بالاخره در رمضان سال ۶۷ روح پاکش به لقاءا... پیوست. از خصوصیات اخلاقی وی، متانت، خوشرویی، شوخ‌طبعی و نزاکت بود و همواره اطرافیان از او راضی بودند. در انجام امور محوله و مسئولیت‌ها دقیق و کوشا بود. به انجام عبادات و احکام اسلامی مقید بود و هیچ‌گاه نمازش ترک نمی‌شد. در مجالس مذهبی و محافل دعا فعالانه شرکت می‌کرد. عادت داشت ابتدا به هر کس سلام کند و در این کار همواره پیش‌قدم بود. در فرازی از وصیت‌نامه‌اش آمده است: هر بار از ظلمت و سیاهی روزگار دل‌تنگ می‌شوم، به قلم پناه می‌آورم. اکنون نیز به قلم اتکا جستم تا درباره قلم بنویسم. قریب ۸ سال است که از قلممان به‌جای جوهر، خون می‌چکد. آری! قلم به گیرنده قلم بستگی دارد.... آری! بسیار والاست مقام والای گیرنده قلمی که خداوند به قلم و نوشته‌ای که از آن بیرون می‌آید، سوگند یاد کرد: «ن و القلم و ما یسطرون...».
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->