به گزارش شهرآرانیوز؛ «آخرین دستاوردهای باستانشناسی پیش از تاریخ حوضه آبریز کشفرود»، عنوان نشست تخصصی بود که پنجشنبه گذشته در موزه بزرگ خراسان برگزار شد و اساتید باستانشناسی حاضر در نشست، نتیجه و دستاورد بخشی از کاوشهای خود در محوطههای تاریخی شمال شرق را اعلام کردند؛ شواهدی که نشان از گردآوری مجموعهای از دستافزارهای قدیمی داشت که انسانهای گذشته، آنها را از سنگ ساخته بودند.
نقطه عطف این نشست نیز رونمایی از قدیمیترین ظرف سفالی خراسان رضوی بود که در عمق چهارمتری از سطح زمین در منطقه قادرآباد به دست آمده است؛ البته به شکل قطعهقطعه که پس از آن توسط کارشناسان متخصص و با دقت فراوان مانند یک پازل کنار هم چیده و نمای ظرف مشخص شده است.
علی صفرنژاد، مدیر موزه بزرگ خراسان، با اشاره به روز جهانی محوطهها و بناهای تاریخی، مصادف با ۲۹فروردینماه، اظهار کرد: درواقع باستانشناسان با حفظ آثار، هویت مردمان بومی منطقه را حفظ و به نسلهای بعد منتقل میکنند و پاسداشت بناها موجب افزایش غرور میهنی نیز خواهد شد. هر زمان صحبت از ایران و قدمت آن میشود، از کشفرود نیز سخنی به میان آورده میشود.
رئیس اداره ثبت و حریم آثار تاریخی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسان رضوی نیز با اشاره به اینکه در دشتهای مختلف استان، حوزههای فرهنگی مختلفی را مانند دشت نیشابور، جنوب یا شمال خراسان تعریف میکنیم، اظهار کرد: یکی از نقاط بسیار پرچالش ایران، وضعیت دشت مشهد یا کشفرود است. این رود وضعیت بینافرهنگی دارد.
محمود طغرایی عنوان کرد: مطالعاتی که اخیرا در حوزه کشفرود انجام شده، سیما و منظری از وضعیت باستانشناسی علمی در حوزه کشفرود را ترسیم میکند. فعلا در ابتدای کار هستیم و در سالهای آینده این سیما واضحتر میشود.
او ادامه داد: اینکه در سالهای اخیر مشخص شده است که دشت کشفرود، فوقالعاده از نظر سیمای باستانشناسی ایران ارزشمند است و از ۱۰۰درصد، یکدرصد را متوجه شدهایم. شاید اینجا یک منشأ فرهنگی داشته باشد، اما هنوز زود است که ادعایی دراینزمینه داشته باشیم.
طغرایی با بیان اینکه درعینحالی که محوطه قادرآباد تعیین حریم شد، مطالعات باستانشناسی آن را نیز شروع کردیم، افزود: امیدواریم باستانشناسان جوان، سیمای باستانشناسی منطقه را از نظر علمی در منطقه روشن کنند.
سرپرست تیم باستانشناسی قادرآباد با اشاره به اینکه قدیمیترین آثار انسان از حوزه کشفرود به دست آمده است، گفت: تداوم حضور انسان، اهمیت این منطقه را نشان میدهد.
محمدصادق داوری با بیان اینکه محوطه قادرآباد جزو بیش از چهارده منطقه تاریخی در حوزه مشهد است، ادامه داد: دوازده هکتار وسعت آن است که متأسفانه بیشترین وسعت آن تخریب شده است. اکنون تنها محدودهای که از تپه وجود دارد، مساحت ۲۵۰ تا ۳۵۰ متر است، اما براساس گمانهزنیها در اطراف تپه از هر طرف شواهدی از دوره نوسنگی وجود دارد.
او افزود: درواقع حوزه فرهنگی کشفرود حلقه اتصال بسیاری از فرهنگها با هم است. دو بدنه تپه قادرآباد را نیز گمانهزنی نکرده، بلکه خواناسازی کرده و سی سانتیمتر از قطر نوشتههایش را کاوش کردهایم. درنهایت حدود بیست واحد لایهنگاری شناسایی شد.
سرپرست تیم باستانشناسی قادرآباد گفت: اهمیت محوطه قادرآباد در دشت مشهد، ارزشمندی آن مانند تپههای شوش در خوزستان است و یک سازه خشتی بسیار عظیم در این منطقه قرار دارد که باید مورد مطالعه قرار گیرد؛ که متأسفانه اکنون در شرایط مناسبی از لحاظ بودجهای قرار ندارد و از سال گذشته تاکنون کاوشها متوقف شده است.
سرپرست تیم باستانشناسی قادرآباد بیان کرد: در سال ۱۴۰۲ اولین فاز مطالعاتی را در فضای این محوطه شروع کردیم که تعیین حریم شود و در تابستان سال ۱۴۰۳ با مجوز پژوهشکده باستانشناسی کشور، گمانهزنی و لایهنگاری را انجام دادیم و لایههای باستانشناختی را ارزیابی کردیم؛ بنابراین بخشهایی از فضای معماری این ساختمان خشتی و ظرف سفالی را پیدا کردیم.
او اضافه کرد: ظرف سفالی در عمق چهارمتری از سطح زمینهای اطراف به دست آمده است که نشان میدهد در قسمتهای پایینتر از این تپه هم شواهدی از حضور و زندگی مردم در قادرآباد وجود داشته است.
علی صدرایی، مدرس دانشگاه تربتحیدریه نیز در این نشست تخصصی بیان کرد: کشفرود نقطه عطفی در خراسان است. از سال ۱۳۹۶ مطالعاتی در سه نقطه ایران در بخش شمال شرق کلید خورد که درخصوص منطقه آشخانه، کشفرود و فردوس- سرایان بود. برخلاف غرب کشور، در این سه منطقه هیچگونه اطلاعاتی از غار نداریم و غالب محوطهها به شکل روباز است. محوطههای کشفرود نیز تقریبا در مجاورت آن است و متأسفانه درخصوص وضعیت محوطهها باید بگوییم که لایهها از دست رفته است. مشکل ما در خراسان، نبود اطلاعات نیست، بلکه نبود کار است؛ اگر کار صورت بگیرد، منطقههای زیادی پیدا میشود که از نظر تاریخی اهمیت دارد.
مژگان موسیزاده، مسئول کارگاه مرمت موزه بزرگ خراسان، نیز با اشاره به اینکه این اثر بیش از سیصد قطعه سفالی داشت که بههیچعنوان تصور نمیشد تبدیل به یک ظرف شود، گفت: کف این ظرف حدود ۱۳سانتیمتر و دهانه آن ۵۷ سانتیمتر است. به نظر میرسد این ظرف در همان زمان نیز ایستایی کامل نداشته است؛ ضمن اینکه احتمال میدهیم این ظرف برای مراسمی استفاده و پس از آن شکسته شده و بهصورت کف فرش شده است.