ویدئو| رونمایی از مستند «شوق خدمت» در مشهد مدیر جدید خانه عکاسان معارفه شد نتفلیکس انیمیشن سریالی کلش آو کلنز را می‌سازد هنرنمایی هادی حجازی‌فر در نقش ابوذر سریال «سلمان فارسی» آموزش زبان فارسی در مدارس ترکیه در حال گسترش است ورنوی، رپر مطرح فرانسوی در شب اجرای خود درگذشت وقتی فرش قرمز جشنواره کن محل جولان اینفلوئنسر‌ها می‌شود! فصل تازه کنسرت‌های علیرضا قربانی در مجموعه ورزشی آزادی نمایشگاه گروهی «باشندگان پلید»، در نگارخانه آسمان مشهد | غول‌های اساطیری در روایت هنرمندان جان گرفتند آموزش داستان نویسی | سه گام اژد‌ها (بخش دوم) مروری بر چند کتاب درباره احوال و آرای شهید آیت الله سیدابراهیم رئیسی | «شهید جمهور» از خلال سطور صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ نخستین دوره جایزه ادبی داستان کوتاه هشت برگزار می‌شود+فیلم روز هفتم جشنواره کن ۲۰۲۵ | جدول ستاره‌های منتقدان اسکرین دیلی ویژه‌برنامه‌های رادیو برای اولین سالروز شهادت شهدای خدمت + زمان و شبکه پخش جایزه جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ برای نیکول کیدمن حسن پورشیرازی بوقچی تلویزیون شد فیلم‌سازان در جشنواره فضای باز می‌توانند از محیط‌زیست وام بگیرند نمایشگاه کتاب تهران تا اول خرداد ۱۴۰۴ فعال است
سرخط خبرها

شعر امیری اسفندقه برای مجموعه شعر شفیعی کدکنی

  • کد خبر: ۳۲۹۱۰
  • ۱۴ تير ۱۳۹۹ - ۱۶:۳۱
شعر امیری اسفندقه برای مجموعه شعر شفیعی کدکنی
مرتضی امیری اسفندقه شاعر  و هنرمند برجسته درباره کتاب «طفلی به نام شادی» محمدرضا شفیعی کدکنی غزلی تازه سروده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ چند هفته پیش محمدرضا شفیعی کدکنی کتابی با عنوان «طفلی به نام شادی» کرد.

 

این اولین مجموعه شعر شفیعی کدکنی است که پس از ۲۳ سال منتشر شده است. علاقه‌مندان به آثار شفیعی کدکنی در این سال‌ها عمدتاً مخاطب آثار او در حوزه تصحیح و شرح آثار کلاسیک ادبی مانند «تذکرة‌الاولیا» و «این کیمیای هستی» بوده‌اند.

 

دفتر «طفلی به نام شادی»، مجموعه اشعار شفیعی کدکنی از ۱۳۷۶ به بعد است. قبلا نشر سخن دو مجموعه «آیینه‌ای برای صداها» (هفت دفتر شعر منتشر در سال‌های پیش از انقلاب) و «هزارهه دوم آهوی کوهی» (اشعار ۵۶ تا ۷۶) را از او منتشر کرده بود.

 

مرتضی امیری اسفندقه، یکی از شاعران برجسته و مطرح، غزلی را به مناسبت انتشار این کتاب سروده است که در ادامه می‌خوانیم:

 

پرسیدمت پریشب از ابر نوک‌مدادی

گریان سوال کن گفت، زین آسیاب بادی

از آسیاب بادی، حیران سوال کردم

چرخان بپرس گفتا از باد بامدادی

نه دهکده خبر داشت از تو نه شهر، هی! های!

در کوچه‌ها زدم جار، پرسیدم از منادی

رفتم فراتر از هوش، آنسوی هیچ و هرگز

طی شد به جستجویت، حیران هزار وادی

گفتم به قاصدک‌ها از تو خبر بیارند

رفتند و بازگشتند، پر پر به نامرادی

چه شعرهای محضی! سبز و سفید و قرمز

خواندم به یک نگاشان، در عین بی‌سوادی

بی‌باک و پاک و بشکوه، سر ریز روح، مشروح

آیینه نجابت، آیینه‌دار رادی

شعر اینچنین که گفته؟ شفاف و شسته‌رفته

باری، چه کاره‌ای تو، ای شاعر زیادی

اینجاست، آه اینجا، سرزنده و شکوفا

گم بود و گشت پیدا، طفلی به نام شادی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->