به گزارش شهرآرانیوز؛ شیرین زارع پور اظهار کرد: بنده بهواسطه نزدیکی و صمیمیتی که طی مدت تدوین و نگارش کتاب با دختران شهیده دباغ داشتهام، آنها را «خاله» خطاب میکنم.
وی با اشاره به اینکه خاله حکیمه بدون هیچگونه درخواستی از سوی او، برای همکاری تماس میگرفتند، افزود: خاله راضیه وقایع را بهقدری زیبا و با جزئیات تعریف میکردند که گویی خودشان نویسنده بودند و برخی قسمتهای کتاب، مانند ماجرای گرفتن آبلیموها که شغل محمدحسن دباغ بود، عیناً با زبان ایشان نگاشته شده است. همچنین، هر روز با خاله ریحانه در تماس بودم و بخشهای نوشتهشده را برای ایشان میخواندم و از نظراتشان بهرهمند میشدم.
نویسنده کتاب «بانوی چریک» با بیان اینکه در گفتوگو با خاله رضوانه برای پرسش درباره خاطرات زندان، احساس خجالت میکرده است، اظهار کرد: در اولین دیدارمان در امامزاده روحالله، اصلاً نتوانستم درباره زندان سؤال کنم، اما پسازاینکه چند خانم زائر دیگر این سؤالات را مطرح کردند، ایشان شروع به بیان خاطرات زندان کردند و من از اینکه آن صحنهها برایشان یادآوری شد، حقیقتاً خجالتزده شدم.
زارع پور به تلاش برای گردآوری اسناد اشاره کرد و گفت: با کمکهای فراوان، به تمام اسناد موجود از خانم دباغ و رضوانه خانم که همراه زندان مادر بودند، دست یافتیم، هرچند تنها بخش کوچکی از آن برای کتاب قابل استفاده بود.
وی با تأکید بر اینکه نگارش این کتاب در راستای پاسخ به یکی از دغدغههای رهبر معظم انقلاب در خصوص انجام کارهای هنری برای شهدا بوده است، اظهار کرد: کار نگارش کتاب «بانوی چریک» از حدود آبانماه ۱۴۰۲ و بهطور رسمی از پانزدهم دیماه آغاز شد و قرار بود روایتی داستانی و درعینحال کاملاً مستند باشد. تفاوت اصلی این کتاب با آثار قبلی در این است که در آنها، راوی خود خانم دباغ بودند که کمتر از خودشان تعریف میکردند، اما «بانوی چریک» بر اساس مصاحبه با ۹۰ راوی دیگر شکل گرفته است.
منبع: ایسنا