به گزارش شهرآرانیوز؛ سروش جمشیدی در این باره که در فضای تصویر جذابترین کار او با چه کارگردانی بوده، به سریال «تانکخورها» اشاره کرد و درباره کار با مهران مدیری گفت: این، یک اتفاق بزرگ بود که ممکن است برای هر بازیگری که شناخته شده و مطرح است و جایگاهی در این حرفه دارد، پیش آمده باشد. من هم فکر میکنم آن اتفاق در «دورهمی» بود. قبلتر با مهران مدیری کار کردم، اما اوج کاری من از دورهمی بود و نقش قیمت. البته «در حاشیه» قبل از اینها بود. شلوغبازیهای کاری من دورهمی بود. آن زمان نیاز داشتم به اینکه چنین کاری را انجام دهم و چنین تیپ و نقشی را بازی کنم. اما به مرور زمان، نگاه آدم نسبت به کار، فضا و آینده کاریاش تغییر میکند.
تانکخورها یک چیز دیگر برای من بود
او یادآوری کرد: پارسال بود که سریال «تانکخورها» را با پرویز شیخ طادی کار کردم. آن کار به نظرم جزو کارهایی بود که سالها دغدغه آن را داشتم. یعنی از نظر کمدی، نقش و قصه، در آن کار حالم از همه بابت خیلی خوب بود. بعد از آن دوباره «قول مردونه» را با دفتر آقای ایرج محمدی کار کردم، اما تانکخورها یک چیز دیگر برای من بود. درست است که از نظر کمدی و نقش و فضای کاری همان روال تانکخورها را ادامه دادم از بابت آن جنسِ کاری است، اما شرایط کارها با هم فرق میکند. یک وقتهایی برخی کارها آن گونه که دلت میخواهد نمیشود.
جمشیدی درباره دلیل رد کردن برخی کارها در تصویر هم اظهار داشت: همین الان هم چند کار سینمایی رد کردم که واقعا دوستشان نداشتم، فیلمنامههایشان را که میخواندم قصههای جذابی نداشتند. ما مشکل فیلمنامه و قصه و نقش داریم. چون واقعا وسواس من را گرفته و درگیر یک سری حساسیتهای کاری شدم جای خود را دارد. چند سالی است درگیر این حساسیتها هستم به خاطر همین هم خیلی کم کار شدهام. چون بر اساس آن تجربیات گذشته سراغ بازیگر میروند تا او همان گونه و مدل را تکرار کند. بعد از دورهمی این اتفاق زیاد برای من افتاد. این اصلا برای من جالب نبود.
او تاکید کرد: همیشه از درجا زدن بدم میآمد؛ این که در یک سطح و موقعیت بمانم. بحث سطح کاری و بالاتر آمدن و دستمزد نبوده است. بحث من از لحاظ کیفیت کار است و از این لحاظ که حال خودم همیشه از بابت کارهایی که میکنم ملاک بوده است.
یک سری کارها اصلا راضیام نمیکرد، غم نان بود
این بازیگر سینما و تلویزیون گفت: برخی کارها اصلا راضیام نمیکرد غم نان بود که سراغشان بروم حتی با کمترین دستمزد. حداقل دستمزد را گرفتهام و بعد از آن پشیمان شدم و حالم خوب نبود، اما مجبور بودم. اما در اکثر اوقات و این سالها سر این قضیه جنگیدم. خیلی وقتها یک تا یک سال و نیم کار نکردم. به خاطر این که کاری که دلم میخواهد و دوست دارم را انجام دهم.
او خاطرنشان کرد: خیلی سختی معاش داشتم. هیچ کار دیگری هم در این سالهای بیکاری انجام نمیدادم و خیلی وقتها از نظرمالی در شرایط سختی قرار گرفتم. همین جوری هم که کار میکنیم و خوب هم کار کنیم، باز ماههای بیکاری ما زیاد است. در یک سال دو کار به ما میخورد یا یک کار، شش ماه بیکاریم و شش ماه کار میکنیم. اگر پولمان را بموقع بدهند و واقعا خوشحسابی کنند، همان دستمزد را که میگیریم برای ما که کار نمیکنیم، گذران میکنیم تا دوباره یک کار خوب به ما پیشنهاد شود.
جمشیدی درباره دغدغه این روزهای خود هم گفت: این روزها حال خودم و آدمهای پیرامون ما خیلی خوب نیست، شاید ادایش را دربیاوریم، اما خوشحال نیستیم. خیلی دغدغه این را داشتم که آدمها واقعی خوشحال باشند؛ حتی برای کوتاه مدت از ته دل خوشحال باشند. خوشحالی یکی با یک کار خوب است. خود من واقعا اگر یک کار و نقش و اتفاق خوب باشد که پشت آن فکر و فیلمنامه و قصه درست داشته باشد و همه چیز سر جای خودش درست باشد حالم را خوب میکند.
جمشیدی در عین حال درباره این روزهای خود گفت: هماینک «سنبل پلاک ۶» را در شهرزاد روی صحنه دارم. آخرین اجرای من سال ۹۷ با نام «شب» بود. در این سالها تئاتر کار نکردم، چون برنامه کار تصویر و تئاترم جور نمیشد. تمایل من دلی بیشتر تئاتر است، اما شرایط کاری یک وقتهایی اجازه نمیدهد، یک وقتهایی پیشنهادیی که میشود جذاب نیست و مجبور میشوی رد کنی، اما شرایط از لحاظ کاری جور و پیشنهاد خوبی باشد، تئاتر را به سینما، تلویزیون و نمایش خانگی ترجیح میدهم. نه این که در حرف بخواهم بگویم، اما واقعا با تئاتر شروع کردم، هنوز هم عرق عجیب و غریبی به تئاتر دارم.
او که اولین تئاترش کار دانشجویی و در سال ۷۷ بود و قبل از آن هم تئاتر کار میکرد، میگوید: از سال ۷۷ کارهای تئاترم حرفهای شد و مرتب در این سالها کار میکردم. از زمانی که خیلی درگیر تصویر شدم، فرصت نشد آنگونه که باید تئاتر کار کنم. یا برنامه کاریام جور نمیشد یا پیشنهادها جذاب نبود. متن یا نقش را دوست نداشتم.
منبع: ایرنا