دیگر حتی برخی اوقات نمیشود به مواضع و روایتهای منتشرشده از بنیاد و مؤسسه نوادگان آقا روحالله هم اکتفا کرد؟!
اینها همه عوارض تاریخ است و شاید از مظلومیتهای تاریخ باشد.
فقط باورم نمیشد و به چشم خودم دارم میبینم که چگونه تاریخ که نه، همین چند سال پیش را جلوی چشم شاهدان زندهاش، کجومعوج روایت میکنند.
اگر این سید خراسانی نبود، به نظرم تا حالا باید دنبال گنجینه امامخمینی(ره) در کنج موزهها و کتب بیقواره تاریخ و درس مهجورمانده ریشههای انقلاب میگشتیم؛ اما بهواقع این آقا نگذاشت نام خمینی قرآن سر نیزه واقفیههای سیاسی بشود.
نگذاشت میراث درخشان خمینی بازیچه بُنجُلکدههای لیبرال شود.
نگذاشت سیره زنده خمینی قصه نقالی وارونهپوشان انجمنی بشود.
این سید نگذاشت سلسلهالذهب خمینی، ولایت فقیه و استقلال ملی، در جغرافیای زمان زمینگیر شده و تحریف، تخفیف و تخریب شود؛ او نگذاشت.
این مرد آنچنان رفعت داده به روایت خمینی که انگار نام و یاد خمینی بر فراز دستانش دوباره جوانه میزند و دوباره میروید و هر سال در سالروز عروج خمینی کبیر، دوباره در کلام این زعیم حکیم میشکفد.
خمینی حق حیات برگردن ما دارد؛ ماهایی که شاید هیچوقت زمانهمان شانهبهشانه روزگار او نبود.
اما آنقدر این باقیاتالصالحات حضرت روحالله در گوشمان از خمینی گفته که انگار جوانان امروز بیشتر از پدرهایشان مدعی خمینیسم هستند.
چنان از او گفته که الان دیگر میتوان در هر گوشه از این عالم، ردپای نام و مرام خمینی را نقطهزنی کرد.
آری، امروز ما خمینی را در آیینه زلال خامنهای میبینیم؛ بدون پیرایه، بدون اعوجاج و به زلالی همان روزهایی که امام روحالله آرام دست برایمان تکان میداد.
انگار هنوز اوست که پس از سالها هنوز بااقتدار میگوید «آمریکا و اسرائیل هیچ غلطی نمیتوانند بکنند» و انگار نوای اوست که از ازاله اسرائیل میگوید و اوست که محکم ایستاده تا ایران سرش را باعزت بالا بگیرد بهاعتبار صلابت او.
و انگار هنوز جرئت طوفان وعدهصادقهای ایرانی بهخاطر هیبت بتشکن اوست.
خداراشکر اگر پدرانمان خمینی داشتند، ما امروز خمینی و خامنهای داریم.
آری این انقلاب بی نام خمینی در هیچجای جهان شناخته نمیشود، چون خامنهای اینگونه روایت کرده است؛ و ما مفتخریم در این دوران دستپروردگان سیدعلی خامنهایِ خمینی هستیم.