کلکسیون افتضاحات مدیریت پرسپولیس دیگر تکمیل شد؛ فقط همین «هپاتیتی بودن سرژ اوریه» کم بود تا پرونده رسواییهای این باشگاه بسته شود. بازیکنی که یک ماه پیش با سلام و صلوات آوردند و گفتند تنها گزینه دفاع راست است، حالا معلوم شده اصلاً توان بازی ندارد. سؤال ساده این است: رضا درویش و دار و دستهاش در این مدت چه کردهاند با پرسپولیس؟ اگر تیم را دست دشمن قسمخورده میسپردی، بعید بود بتواند این همه فاجعه پشتسرهم خلق کند.
ماجرا روشن است؛ اوریه به همین دلیل در یک سال گذشته هیچ باشگاهی نداشت. اما مدیران پرسپولیس او را آوردند و حالا دفاع راست تیم مانده برای یعقوب براجعه! کسی جواب دارد چرا سراغ صادق محرمی یا حتی یک گزینه معقول دیگر نرفتند؟ چرا بین دو فرشاد، فرجی باید برود و احمدزاده بماند؟ چرا سردار دورسون را با چهارصد هزار دلار بدرقه کردند در حالی که میتوانست کمک کند؟ چرا سعید مهری با قراردادی مضحک آمد، دو ساله بست و برای فسخ سال دوم بیست میلیارد مفت گرفت؟ چرا قرارداد بازیکنان ثبت نشد و امتیازات حساس ابتدای لیگ دود شد رفت هوا؟ هیچکس هیچ جوابی ندارد.
کسی فهمید چرا وقتی اسکوچیچ با تراکتور ماند و ساپینتو به استقلال رفت، کارتال باید از پرسپولیس جدا شود؟ کسی فهمید چرا با وحید امیری آنطور بازی کردند و شخصیتش را خرد کردند؟ هیچ! این سؤالها بیپایان است، چون این جماعت در باشگاه چیزی جز ویرانه بهجا نگذاشتهاند. درخت سرسبز پرسپولیس را تحویل گرفتند و حالا چیزی جز تنهای خشک و پوسیده باقی نمانده است.
درویش روزی که کارتال را آورد، او را بزرگترین مربی خارجی تاریخ باشگاه نامید؛ حتی بالاتر از برانکو! مدیر رسانهای باشگاه هم اوریه را بهترین خارجی تاریخ لیگ معرفی کرد. یعنی رسماً دروغ و توهین به شعور هوادار! اینها فقط گوشهای از فاجعهای است که هر روز جلوی چشم میلیونها هوادار اتفاق میافتد. واقعیت تلخ این است: هرچه بیلیاقتتر باشی، جایگاهت بالاتر است.