برخی رخدادها نهتنها واقعیتهای جاری، بلکه لایههای پنهان قدرت ملی را آشکار میکنند. جنگ دوازدهروزه اخیر یکی از همین بزنگاهها بود؛ رویدادی که برخلاف بسیاری از پیشبینیها، پرده از ظرفیت احیاشده «همبستگی ملی ایرانی» برداشت. رسانههای غربی، با نگاه خاص خود، از آن با عنوان «رستاخیز ملیگرایی ایرانی» یاد کردند؛ تعبیری که نشان میداد حتی از منظر ناظران بیرونی، واکنش مردم ایران، الگویی غیرقابلچشمپوشی برای تبیین تحولات سیاسی است.
محاسبات طرف مقابل، مبتنی بر شکافهای اجتماعی، فشارهای اقتصادی و بیاعتمادیهای سیاسی، پیشبینی میکرد که مواجهه نظامی ـ تبلیغاتی بتواند این گسلها را فعال کند. اما واقعیت برخلاف این انتظار شکل گرفت. جامعه ایران، با تکیه بر یک فرهنگ سیاسی اجتماعی ریشهدار، دربرابر تهدید خارجی، نهتنها دچار پراکندگی نشد، بلکه در قالب یک «اتحاد مقدس» صفآرایی کرد.
این رفتار جمعی برای بسیاری از جامعهشناسانی که به نشانههای فرسایش سرمایه اجتماعی در ایران اشاره داشتند، غافلگیرکننده بود. این الگوی ایستادگی، مسبوقبهسابقه است. در دهه ۶۰ و در دوران جنگ تحمیلی علیه رژیم صدام نیز ملت ایران نشان داد که در لحظات سرنوشتساز، مرزهای اختلافات داخلی را به نفع بقای ملی و حفظ تمامیت ارضی کنار میگذارد.
«اتحاد مقدس» امروز، بازتولید همان منطق تاریخی است؛ بااینتفاوت که اکنون در چارچوب نبردهای ترکیبی و پیچیدهتری بروز یافته است. رهبر معظم انقلاب، در سخنان اخیر خود، بر ضرورت عبور از دوقطبیسازیها و جلوگیری از ایجاد هرگونه شکاف در میان مردم تأکید کردهاند. این توصیه، بخشی از مدیریت هوشمندانه صحنه داخلی است تا بتوان پیوند دولتملت را مستحکمتر کرد.
نهادینهسازی چنینپیوندی میان حاکمیت، نخبگان و جامعه، بنیادیترین مؤلفه قدرت ملی ایران را تقویت میکند: مردمی که پشتوانه واقعی استقلال سیاسی و امنیت کشور هستند. در این مسیر، یک انحراف استراتژیک باید جدی گرفته شود: تلاش برخی جریانهای سیاسی برای بازتعریف منازعه سیاسی داخلی در قالب تقابل «میدان» و «دیپلماسی».
این رویکرد، بهجای تقویت قدرت ملی، به زمین بازی رقبای ایران کشیده میشود و ظرفیت جامعه را برای مواجهه با فشارهای خارجی کاهش میدهد. تجربه نشان میدهد که کشورهای موفق در نظام بینالملل، ابتدا بر تقویت اقتدار داخلی تکیه میکنند و سپس به تعاملات خارجی میپردازند. برای ایران که با یک رژیم خصمانه مواجه است، اتحاد مقدس نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت بقاست.
هرچه این همپیوستگی ملی عمیقتر باشد، توان دشمن برای ضربه به منافع ایران کمتر میشود. این همان خودیاری استراتژیک است که پیششرط صیانت از جایگاه ایران در معادلات بینالمللی محسوب میشود. اتحاد مقدس، درنهایت، سرمایهای است که نه در بیانیههای سیاسی، بلکه در واکنشهای واقعی مردم در بزنگاههای تاریخی تثبیت میشود. این میراث فرهنگ و تاریخ ماست که بارها ایران را از گردنههای سخت عبور داده و میتواند در آینده نیز همچنان، سپر و ستون قدرت ملی باشد.