جزئیاتی تازه از اجرای هادی حجازی‌فر در صداوسیما آخرین خبر از وضعیت ممنوع‌التصویری پژمان جمشیدی (۱۴ شهریور ۱۴۰۴) سریال «شهریار» به شبکه چهار رسید + خلاصه داستان و زمان پخش کدام سریال‌ها بیشتر در گوگل جستجو شده‌اند؟ نگاهی اجمالی به قسمت اول سریال «محکوم» رشد ۳۰ درصدی فروش سینماها در مقایسه با هفته نخست شهریور + آمار ویدئو | چرا هنرمندان نمی‌خواهند در تلویزیون کار کنند؟ | الهام پاوه‌نژاد پاسخ می‌دهد نقد دو فیلم جنجالی در «هفت» | «ناجورها» و «فرمول یک» در کانون توجه «فرمول یک» دوبله شد | برد پیت به نمایش خانگی ایران آمد ارکستر سمفونی جوانان، پل هنری میان نسل‌ها هنرمندان موسیقی نواحی خراسان در تالار رودکی به صحنه آمدند مشارکت بیش از هزار هنرمند در جشنواره هنرهای تجسمی جوانان پژمان بازغی: فقط انتظار دارم مستانه مهاجر مادر خوبی برای نفس باشد چرا «شب‌های برره» آنقدر ناگهانی متوقف شد؟ | مهراب قاسم‌خانی از سانسورها گفت! اکران بین‌المللی «مست عشق» کلید خورد استقبال ویژه روسی‌ها از کتاب‌های ایرانی کاظم سیاحی هم به «استخر» صحت پیوست | سومین فیلم کارگردان «جهان با من برقص» جورجیو آرمانی، طراح معروف ایتالیایی مد درگذشت افتخارآفرینی ۲ عکاس از خراسان رضوی در جشنواره بین‌المللی روسیه روبه‌روی زخم‌های درونی | نگاهی به تئاتر «برچسب» در تماشاخانه کربن مشهد
سرخط خبرها

پژمان بازغی: فقط انتظار دارم مستانه مهاجر مادر خوبی برای نفس باشد

  • کد خبر: ۳۵۶۳۷۶
  • ۱۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۰
پژمان بازغی: فقط انتظار دارم مستانه مهاجر مادر خوبی برای نفس باشد
بازیگر سینما در مصاحبه‌ای درباره اهمیت نقش مادرانه مستانه مهاجر در زندگی دخترشان صحبت کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، پژمان بازغی یکی از پرکارترین بازیگران سینمای ایران است. در کارنامه بازیگری اش همکاری با مسعود کیمیایی، احمدرضا درویش و ... دیده می‌شود و او در این مسیر با کارگردانان تجاری ساز و ... نیز همکاری داشته. بازغی در این سال‌های در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی و ۳۵ سریال تلویزیونی و نمایش خانگی بازی کرده. آخرین کارش در تلویزیون «مهمان کشی» بوده. بازغی با حضور در برنامه درجه یک از حضورش در سینما می‌گوید و این که چرا هیچ وقت نتوانسته روی صحنه تئاتر برود.

در طول بازیگری خود وسوسه نشدید که حتی یک بار هم شده روی صحنه تئاتر بروید؟

بازی در هر مدیوم، توانانیی و بازی خود را می‌خواهد تکنیک خودش را می‌خواهد من هیچ وقت تئاتر را تجربه نکردم. سال ۷۱ و در دوران نوجوانی و سپس از انجمن سینمای جوان مرکز گیلان کارم را شروع کردم. دهه ۷۰ دانشجو شدم از طریق آقای مجید فهیم خواه وارد انجمن سینمای جوان گیلان شدم. تجربه تئاتر نداشتم و هیچ وقت جرات نکردم وارد این عرصه شوم، چون نمایش شکل و شمایلش در سه دهه گذشته متفاوت بود با آنچه این روز‌ها در تالار‌های نمایشی می‌بینم. برایم ترسناک بود و بازیگری در تئاتر را بلد نیستم. آن موقع کسانی که روی صحنه تئاتر تماشا می‌کردیم آن نمایش‌هایی نبود که امروز تماشا می‌کنم. فرمش با تئاتر‌های امروز فرق داشت و به نظرم سخت‌تر بود. الان راحت‌تر شده است. در زمان‌های مختلف یک بازیگر سعی می‌کند انتخاب‌های متفاوتی داشته باشد. اگر بخواهم درباره سه دهه کار و انتخاب هایم بگویم؛ در دهه ۷۰ دوست داشتیم در کار‌های آقای مهرجویی، تقوایی، کیمیایی و ... بازی کنیم. خانم بنی اعتماد و درخشنده و بعدتر حاتمی کیا، درویش و ... آن زمان فیلم‌های شاخصی ساخته می‌شد، کارگردانان بزرکی که سینمای ایران بر دوش آنها بود. افتخار داشتم بعد‌ها در برخی از آثار حضور داشته باشم. در دهه ۷۰ یک جوان خام بودم که حق انتخاب نداشتم و دعوت می‌شدم و می‌رفتم و بازی می‌کردم. نقطه عطف بازی من از «دوئل» شروع شد. همای رحمت بر شانه‌ام نیست و بازی کنم و از دهه ۸۰ انتخاب بیشتری داشتم. دهه ۹۰ سینما شکل دیگری پیدا کرد. روند فیلمسازی از دهه ۸۰ که اصلاحات شروع شد؛ متفاوت‌تر شد. فیلمسازان جوان بیشتری وارد شدند مثل سامان مقدم. مدل فیلمسازی تغییر کرد. فکر می‌کنم در سال‌های پایانی ۷۰ ما ۳۹ میلیون سینمارو داشتیم. امروز به ۱۳ میلیون رسیده است. در تبلیغات می‌گوییم با ۳ میلیون مخاطب. تعداد مخاطب سینما افت پیدا کرده است.

در «دوئل» کاندید بهترین بازیگر شدید، اما انتخاب نشدید؟

کاندید شدن در جشنواره فیلم فجر باعث می‌شود که دیده شوید چرا که جز ۲۰ نفر اول سینمای ایران می‌شوید و باعث می‌شود توجه کارگردانان به سمت شما جلب شود. فیلم هایتان را ببینند و جز انتخابهایشان باشید. اما وقتی جایزه را نمی‌برید این مسیر دوباره صفر می‌شود. بخشی از انتخاب‌های من تلاش من برای رسیدن به اهدافم در مسیر دشوار بوده. مجبورم کار کنم و خودم راثابت کنم. در فیلم‌ها خوب بازی کنم و انتخاب نشدن این مسیر را برایم سخت کرد. همیشه به این موضوع فکر می‌کردم و طبیعتا در سن جوان انتخاب نشدن و جایزه نگرفتن برای یک بازیگر سخت است. تا الان سه بار کاندید جشنواره فیلم فجر برای بازیگری شدم، اما جایزه نگرفتم و یک بار دیپلم افتخار برای «مرگ کسب و کار من است» گرفتم. دیگر خیلی به آن فکر نمی‌کنم. الان در این سن اگر به من سیمرغ بدهند با کمال افتخار می‌پذیرم چرا که یکی از معتبرترین جایزه‌های سینمایی است، اما دیگر برای من دیر است. البته آن زمان برخی سیمرغ گرفتند و حذف شدند یا سخت گیرتر شدند. شاید اگر من هم آن زمان سیمرغ می‌گرفتم، مسیرم تغییر می‌کرد. اینقدر فیلم بازی نمی‌کردم و با خیلی‌ها دوست نمی‌شدم. این که دوستان خیلی زیادی دارم و سیمرغ ندارم حالا برایم لذت بخش‌تر است.

چطور شد که نفس بازغی بازیگری را انتخاب کرد؟

نفس نوجوان است و چند سالی است در کارگردانی در سوره در می‌خواند و کار می‌کند. من از رانت خودم استفاده نکردم، اما خیلی‌ها می‌گویند رانت است. بچه‌ای که از شش ماهگی روی پای مادرش درهنگام تدوین فیلم نشست (سوپراستار به کارگردانی تهمینه میلانی) و رشد کرده است. مجید فاضلی زنگ زد گفت نفس بازی می‌کند. نفس گفت دوست دارم بازی کنم. برهوت اولین تجربه نفس بود. من فقط در این راه حواسم به او است و نصیحت می‌کنم. به او می‌گویم مسیر سختی انتخاب کردی چرا که روح ات را درگیر می‌کند. در مسیر حتی با آدم‌های مزخرف روبه رو می‌شوی. نه پول کافی دارید. گاهی عوامل مانند خانواده ات می‌شوند. یادم است سر فیلم «برهوت» که تمام شد. امیر جعفری زنگ زد و گفت دخترت مثل ابر بهاری گریه می‌کند که کار تمام شده است. دور از ذهن نبود که نفس بازیگری را انتخاب کند. برای خود من با توجه به پیشینه خانوادگی‌ام سخت بود. اما نفس دوست داشت و من هم مخالفتی نداشتم.

یکی از فیلم‌های مهم شما «سربازان جمعه» مسعود کیمیایی است. چطور شد که انتخاب شدید؟

در دوره ما ویدئو ممنوع بود. یک فیلم که گیر می‌آوردیم، دست به دست می‌چرخید. در لباس هایمان قائم می‌کردیم. فیلم «خاک» دستم آمد این فیلم را چهار بار تا صبح دیدم. سال اول دانشگاه بودم مهندسی معدن می‌خواندم. برای خرید کتاب دانشگاهی به کتاب فروشی در رشت رفتم که کنارش یک سینما بود. ناگهان کتابی دیدم با عنوان نقدی بر آثار کیمیایی نویسنده ژاون قوکاسیان. پول یک کتاب را داشتم و آن را خریدم. همیشه کار کردن با آقای کیمیایی برایم آرزو بود و خدا را شکر حداقل به این آرزویم رسیدم. علیرضا شمس به من زنگ زدن و اولین بار کیمیایی را دیدم گفت آواز می‌خوانی من گفتم اگر شاید بخواهید بله. گفت سرباز چهارم انتخاب شد.

در جایی گفته بودید که قرار بود «درباره الی» بازی کنید یعنی آقای فرهادی شما را دعوت کرد و بعد چه شد کنار گذاشته شدید؟

آقای فرهادی تماس گرفتند. فیلمنامه را دادن که من بخوانم. گفتم ببرم و بخوانم. گفت نه همین جا بخوانید. در طول زمانی که فیلمنامه را می‌خواندم. ایشان جدول سودوکو حل می‌کردند. نگفتند برای کدام نقش می‌خواهند. من هم نظراتی دادم. گروه بازیگری متفاوت بود. قرار بود پیمان معادی بازی کنند و مانی حقیقی با خواهرش در فیلم حضور داشته باشد. ترانه علیدوستی بازی کند. بقیه نقش‌ها انتخاب شده بودند. قرار بود نقشی که شهاب حسینی بازی می‌کند را بازی کنم. گفتند فردا بیا برای قرارداد، اما من باید برای یک کار تبلیغاتی که قراردادش را بسته بودم به شمال می‌رفتم. بعد از بازگشت زنگ زدم دیگر جواب ندادند. بعدتر فرهادی زنگ زدن که بیا تمرین. وقتی به موسسه کارنامه برای تمرین رفتم همه بازیگران بودند. شهاب حسینی هم بود. فکر کردم درست نیست که وقتی بازیگری انتخاب شده من هم باشم حالا چه بازی می‌کردم یا نمی‌کردم و از آقای فرهادی خواستم که حضور نداشته باشم. خدای نکرده من نقش را رد کردم. شهاب حسینی چند جلسه آمده بود و درست نبود من باشم.

چطور با وجود حضور شهاب حسینی باز از شما خواستند که در جلسات تمرین حضور داشته باشید؟

من و شهاب حسینی با هم کار بازیگری را شروع کردیم. قصه قدیمی من و شهاب داریم. اگر بازیگر بور می‌خواستند من را انتخاب می‌کردند و اگر بازیگر تیره می‌خواستند شهاب انتخاب میشد. در «درباره الی» هم تصمیم نگرفته بودند. فکر می‌کنم تردید در انتخاب بود. در انتها شهاب انتخاب شد که بسیار بازیگر فوق العاده‌ای است. شهاب در بازیگری استاندارد درست دارد.

شما بازیگری هستید که مسیر پرکاری را انتخاب کردید؛ پژمان بازغی هم درگیر این پرکاری است. منفعت مالی یک ضرر بزرگ دارد که این که بازیگر تمام می‌شود؛ شما چه نظری دارید؟

من و پژمان از سال‌های ۸۱ دوست بودیم استعداد درخشان در سینماست. فوتبال بازی می‌کرد و مهندسی عمران می‌خواند. وقتی وارد سینما شد، مسیرش تغییر پیدا کرد. او مسیر خود را با همه پرکاری‌هایی که دارد در سینما پیدا می‌کند. ببینید خسرو شکیبایی در سنی درخشید که شاید نسل جدید به آن سن می‌رسد، تمام می‌شود. نباید ایراد گرفت به بازی‌های زیادش در سینما. در درونش یک نبوغ و هوشی وجود دارد که در آینده فیلم‌های بهتری بازی خواهد کرد.

محاوره‌ای صحبت کردن کاراکتر یزید در مهمان کشی پیشنهاد چه کسی بود؟

ما مجموعه سریال «امام علی»، «ولایت عشق» و «مختارنامه» داشتیم و بدعت کار تاریخی سریال امام علی ع است، ما درباره تاریخ اسلام صحبت می‌کنیم به زبان عربی صحبت کنیم و با ساخت این سریال‌ها آن را ایرانیزه کردیم که ادبیاتی در فیلم و سریال هایمان بازی کنیم. بعد از امام علی، ولایت عشق و تنهاترین سردار هم اینطور ساخته می‌شد. دیالوگ‌ها باید اینطور گفته می‌شد. ادبیات محاوره در مهمان کشی را من نمی‌توانم دفاع کنم چرا که باید از نویسنده سریال پرسید. من در این فیلم نقش یزید را بازی کردم که به نظر برای هر بازیگری می‌تواند جذاب باشد. نقش چالش برانگیزی است. پیشنهاد دادن و من پذیرفتم.

به عنوان یک پدر رابطه تان با نفس چگونه است؟ از نفس بازغی بگویید و همچنین خانم مستانه مهاجر؟

نفس بازغی، نفس این بازغی است. خیلی دوستش دارم دختر نوجوانی است که ارتباطش با مادرش بیشتر از من است. مستانه مهاجر، بسیار خانم محترم و مصمم است به نظر من جز ۵ زن تاثیرگذار در سینمای ایران است. تلاش می‌کند نام زنان ایران را پرآوازه کند و برایم قابل احترام است.

منبع: همشهری آنلاین

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->