این روزها برخی نمایندگان اصرار دارند از تمام نیروی خود برای بلند کردن وزیر نیرو از صندلی وزارت استفاده کنند که اصلا کار درستی نیست. چرا؟ به دلایل زیر:
دلیل اول: وزیران مانند ما مردم عادی نیستند که اگر بیکار شوند، در دیوار و شیپور دنبال کار بگردند. آنها فقط از یک وزارتخانه به وزارتخانهای دیگر منتقل میشوند. مثلاً همین جناب وزیر، پیش از این وزیر صمت بودند، حالا وزیر نیرو هستند و اگر برکنار شوند، هیچ بعید نیست که وزیر ارتباطات شوند. آن وقت، همین چند کیلوبایت اینترنت هم که فعلا سلانه سلانه میآید و میرود، ممکن است به کلی متوقف شود.
دلیل دوم: چند وقت پیش خود وزیر نیرو فرمودند که مشکل برق به مرور حل میشود، اما مشکل آب خواهیم داشت. این یعنی سبک مدیریتی ایشان به گونهای است که از دو بحران، حداقل یکی باید پابرجا بماند. حالا طرفداران برکناری ایشان به دنبال وزیری هستند که همزمان نه مشکل برق داشته باشیم و نه مشکل آب. غافل از اینکه اگر ذرهای با شانس خودمان آشنا باشیم، باید بدانیم که با وزیر جدید، هر دو مشکل برق و آب را با هم خواهیم داشت!
دلیل سوم: باید از تاریخ درس بگیریم. یادتان هست چند ماه پیش که وزیر اقتصاد عوض شد چه اتفاق مثبتی افتاد؟ هیچ! تنها پیشرفت ملموسی که حاصل شد، در حوزه ارز بود. در دوره وزیر قبلی، قیمت ارز شش رقمی بود، اما حالا به لطف وزیر جدید هفت رقمی شده است!
دلیل چهارم: عملکرد ایشان آنقدرها هم بد نیست. ما در ۲۴ساعت شبانهروز، نهایتا دو سه ساعت بیبرقی داریم و حدود ۲۰ساعت برقدار هستیم. خب، ۲۰ از ۲۴ تقریبا معادل نمره ۱۷ از ۲۰ است. نمره ۱۷ هم که نمره بسیار خوبی است! پس باید برای این وزیر کارآمد و نمره خوبش، اسپند دود کنیم. فقط حواسمان باشد شعله گاز را برای اسپند زیاد نکنیم و به محض شنیدن صدای تقتق اسپند با یک واکنش سریع گاز را خاموش کنیم تا بحران ناترازی گاز گریبانمان را نگیرد.