به گزارش شهرآرانیوز، کارلو ماریا فرانزو نویسنده ایتالیایی این کتاب متولد سال ۱۸۹۲ و درگذشته به سال ۱۹۸۶ است که «کلئوپاترا»ی او برای اولین بار سال ۱۹۶۲ چاپ و اساس یک فیلم سینمایی اقتباسی با همین نام شد. فیلم مورد اشاره هم یک سال پس از چاپ کتاب با کارگردانی جوزف ال. منکیهویچ و بازی الیزابت تیلور و ریچارد برتون ساخته شد.
ترجمه رضا براهنی از رمان یادشده، شصت و سومین عنوان از مجموعه «داستان خارجی» انتشارات امیرکبیر بود که برای اولین بار سال ۱۳۴۲ چاپ شد و چاپ دومش سال ۱۳۹۹ عرضه شد. با پایان نسخههای موجود در بازار نشر، سومین چاپ این کتاب به زودی با طراحی جدید منتشر و عرضه میشود.
رمان مورد اشاره درباره «کلئوپاترا» به عنوان آخرین فرعون مصر است که تلاش میکند از قلمرو حکومتش مقابل امپراتوری روم دفاع کند و در این راه چالشهای زیادی دارد. کلئوپاترا زندگی پر فراز و نشیبی داشته است؛ او هم دشمن روم بود هم معشوقه سزار. این زن از نسل خاندان سلطنتی بطلمیوس بود که پس از مرگ اسکندر مقدونی حدود ۳ قرن بر مصر فرمانروایی کردند. کلئوپاترا در متون تاریخی به عنوان زنی بسیار زیبا و جاهطلب شناخته میشود که در ۱۸ سالگی فرمانروای مصر شد، اما در ابتدای امر، چون فرمانروایی برای زنان ممنوع بود، این مقام را با پدر و برادرانش شریک شد.
پس از قتل ژولیوس سزار توسط نمایندگان مجلس سنا، جانشینش گایوس سزار اوکتاویانوس به دشمنی با کلئوپاترا پرداخت و با شکست مارک آنتونی دیگر معشوق کلئوپاترا، درصدد آمد تا او را به عنوان اسیر به نمایش بگذارد که کلئوپاترا یک مار را بر آن داشت تا او را بگزد و به این ترتیب اقدام به خودکشی کرد. پس از او پسرش از سزار که سزاریون نام داشت، فرعون مصر بود، اما چندروز بعد به دستور اوکتاویان کشته و به این ترتیب مصر تبدیل به یکی از استانهای امپراتوری روم شد.
رمان «کلئوپاترا» در ۳۳ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم: آنتونی میخواست به خاطر اعتبار خودش هم که بود از این موضوع دفاع کند ولی فالویا زن او که حاکم بر وجود او بود، از اینکه دید او از جاهطلبیهای شخص دیگری طرفداری میکند، سخت خشمگین شد و او را از این کار منع کرد. در مقابل آن فالویا از انگشتر و اسناد خصوصی سزار که در اختیار شوهرش بود استفاده کامل کرد و اسنادی جعل نمود و بدین ترتیب دوستان شوهرش را به مقامات بزرگ رسانید و به طور کلی از قوای غیرقانونی که کلئوپاترا به کار بردن آنها را تحقیرآمیز میشمرد، استفاده کرد. همه در روم میدانستند که اسنادی جعلشده وجود دارد ولی هیچکس نمیخواست با آنها مخالفت کند.
با وجود این، کلئوپاترا در آن زمان هیچگونه اطلاعی از جعل این اسناد نداشت و به همین دلیل یک ماه بعد از مرگ سزار به اتفاق سزاریون و دربار و نگهبانان مصری خود، در بهاری روشن و درخشان از فراز مدیترانه آبی به سوی مصر حرکت کرد و در این موقع به پشتیبانی آنتونی ایمان داشت ولی از همه بالاتر به سزار خدا ایمان داشت و میدانست که او در موقع احتیاج ملکه و الهه خواهرش و بچه خودش را هرگز فراموش نخواهد کرد.
کلئوپاترا با آن جهش و نیروی جوانی و خلق و خوی امیدوارش هنوز کرانههای سبز ایتالیا را پشت سر نگذاشته بود که با اشتیاق تمام افکارش کاملا به سوی سواحل قهوهایرنگ افریقا و مخصوصا باغهای خوش، ساختمانهای سفید و نخلهای بلند و مواج اسکندریه محبوبش متوجه شد.
چاپ جدید رمان «کلئوپاترا» با ترجمه رضا براهنی با ۲۷۸ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه عرضه میشود.
منبع: ایسنا