پلیس مشهد از پرونده وام های بدون ضامن و چک با چندین شاکی پرده برداشت.
به گزارش شهرآرانیوز؛ مرد میان سال و زن جوان مقابل یکی از ادارات دولتی در منطقه سجاد مشهد، راه مرد جوانی را که کیفی در دستش بود، بستند. زن و مرد می‌خواستند هر طور شده کیف را از مرد بگیرند، اما این فرد مقاومت می‌کرد و با هل دادن آن‌ها قصد داشت راه فراری پیدا کند. خیلی زود شهروندان دور آن‌ها جمع شدند. با ورود مردم به صحنه، زن جوان برای لحظه‌ای از بین جمعیت خارج شد و با پلیس تماس گرفت.
او با صدایی لرزان از اپراتور پلیس خواست هرچه زودتر برای دستگیری یک کلاهبردار به یکی از ادارات دولتی در منطقه سجاد، مأمور بفرستند.
به دنبال این گزارش، بلافاصله با دستور سرهنگ ابراهیم خواجه پور، رئیس کلانتری سجاد، مأموران به این اداره دولتی رفتند؛ جایی که مرد جوانی با دیدن مأموران قصد فرار از محل را داشت، اما با سرعت عمل مأموران و ایستادگی یک معلم بازنشسته، ناکام ماند و دستگیر شد. مرد جوان، اظهارات متناقضی به پلیس اعلام کرد؛ از جمله اینکه شکایت این دو نفر از او یک اختلاف مالی است و به زودی حل خواهد شد.
اما مأموران هر سه نفر را به کلانتری سجاد منتقل کردند. در عرض چند دقیقه، هشت شاکی دیگر که از دستگیری این جوان اطلاع پیدا کرده بودند، به کلانتری آمدند.
مأموران در پیگیری این پرونده از پیرمردی که به کلانتری آورده بودند، خواستند تا علت شکایتش از مرد جوان را بازگو کند. این فرد که معلمی بازنشسته بود، به مأموران گفت: مدتی قبل در سایت واسطه گر به دنبال خرید لوازم جهیزیه بودم که با یک آگهی متفاوت مواجه شدم با عنوان وام فوری به مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان. وقتی وارد آگهی شدم، دیدم که نوشته شده این وام نیازی به چک و ضامن ندارد.
بلافاصله به آگهی دهنده پیام دادم و درباره بهره وام پرسیدم که گفت این وام با بهره ۲۳ درصد است؛ بهره‌ای که تا زمان بازپرداخت، ناچیز می‌شود. بعد با او تماس گرفتم. همین مرد جوان پاسخم را داد و به من گفت شما از بانک... وام فوری می‌گیرید، اما تا پول را برگردانید، ارزش پول کاسته می‌شود. با همین حرف‌ها من را فریب داد و با همدیگر در یک بنگاه مشاور املاک قرار گذاشتیم.
گرفتن سند و پول به بهانه وام
این شاکی ادامه داد: وقتی به بنگاه رفتم، این فرد که اسمش مهدی بود و دوستش، شروع به حرف زدن کردند و به من گفتند که اگر سند داشته باشید، می‌توانید وام را زودتر و بدون دردسر دریافت کنید. سندی که تا پایان اقساط نزد بانک امانت می‌ماند. گفتم سند را خودم به بانک می‌برم، اما آن‌ها مخالفت کردند. مهدی گفت: «وام به نام خودم است، بانک روی این موضوع حساس است و اگر شما ببری، بانک جلوی وام را می‌گیرد.»
آن‌ها با چرب زبانی، من را راضی کردند که سند خانه‌ام را به همراه یک چک پانزده میلیون تومانی به تاریخ روز بعد، به آن‌ها بدهم. با وجود اینکه قرار بود امتیاز وام را به من بدهند، اما آگهی دریافت وام فوری را از سایت واسطه گر حذف نکردند، اتفاقا آن را نردبان کردند تا افراد بیشتری را جذب کنند. آگهی همین الان هم در سایت واسطه گر هست و می‌توانید آن را ببینید. یکی از آن‌ها همین زنی که که با من به کلانتری آمده، است؛ زنی که من چند روز قبل وقتی به بنگاه رفته بودم، او را دیدم. او که برای آزادی شوهرش از زندان به دنبال وام بود و مثل من فریب این افراد را خورد.
به من هم رحم نکردند
زن جوان نیز در اظهاراتی گفت: شوهر من را طلبکارانش به زندان انداختند. من برای آزادی او می‌خواستم وام بگیرم که با متهم آشنا شدم. او به من گفت برای وام هفتصدمیلیون تومانی باید ۱۵میلیون تومان بدهم. به او گفتم از روزی که شوهرم به زندان رفته، تمام طلاهایم را فروخته‌ام تا بچه هایم را سیر کنم و اجاره خانه بدهم و پولی ندارم. گفتم اگر می‌شود وام را که گرفتم، پول شما را بدهم.
گفت: «نمی شود، برای کار‌های اداری باید ۱۰ میلیون تومان هزینه شود و ۵ میلیون تومان هم اجرت خودمان است.» من به دیدن آن‌ها رفتم و آن قدر التماس کردم که انگار دلشان سوخت و ۵ میلیون تومان به من تخفیف دادند. گفتند ما به تو خیلی لطف می‌کنیم و در ازای سند، پول سپرده شده در بانک، ضامن و چک، شما باید ۱۰ میلیون تومان تا همین فردا بدهی. اگر این پول نرسد، وام را به مشتریان دیگری خواهیم داد.
با این حرف، من از هر آشنا و دوستی که می‌شد، پول قرض کردم و به آن‌ها دادم. پول را که دادم، خوش حال بودم. فکر می‌کردم وام را می‌گیرم، شوهرم آزاد می‌شود و کار می‌کند و اقساط وام را می‌دهیم. من به طلبکاران شوهرم و صاحب خانه گفتم که پولشان را به زودی خواهم داد. گفتم قرار است وام بگیریم و مشکلات ما حل می‌شود.
زن جوان ادامه داد: در این بین شوهرم به این موضوع خوش بین نبود. به ملاقاتش که رفتم، گفت: «امکان ندارد بتوانی به این راحتی وام بگیری.» او به من گفت ممکن است طرف کلاهبردار باشد، اما من که به متهم و همدستش اعتماد کرده بودم، گوشم به این حرف‌ها بدهکار نبود. همین هم سبب شد آن‌ها بتوانند من را دو ماه سر کار بگذارند.
در این مدت هر روز به بنگاه می‌رفتم و التماس می‌کردم. در همین رفت و آمد‌ها بود که متوجه شدم من تنهاقربانی آن‌ها نیستم. من در رفت و آمد به بنگاه مشاور املاک با هشت یا نه نفر دیگر آشنا شدم. این درحالی بود که متهم تنها می‌خواست یک وام از بانک بگیرد. من به تمام مال باختگانی که می‌شناختم، خبر دادم. همه آن‌ها برای شکایت از این کلاهبردار به اینجا می‌آیند.
اعتراف به فروش امتیاز وام دروغین
این شاکی افزود: وقتی متوجه شدم این افراد کلاهبردار هستند، با این معلم بازنشسته، او را تا این اداره دولتی تعقیب کردیم. ما متوجه شدیم او سند را برای اعتبارسنجی به این اداره دولتی آورده است و می‌خواهد برای خودش وام بگیرد. متهم وقتی ما را دید، خیلی جا خورد. اول بهانه آورد که برای کار شما اینجا آمده‌ام، اما وقتی متوجه شد که می‌دانیم دروغ می‌گوید، قصد فرار داشت که جلویش را گرفتیم.
هم زمان با بیان این اظهارات، مال باختگان دیگر و خانواده‌های آن‌ها نیز برای شکایت از متهم به کلانتری سجاد آمدند. پس از ثبت اظهارات این شاکیان، متهم در بازجویی اولیه پلیس اعتراف کرد که به منظور کلاهبرداری اقدام به درج آگهی وام فوری دروغین در سایت واسطه گر کرده است. با این اعتراف، با دستور مقام قضایی، متهم برای تحقیقات بیشتر به پلیس آگاهی تحویل داده شد و تحقیقات برای دستگیری همدست متهم و شناسایی مال باختگان احتمالی دیگر ادامه دارد.
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
