فرشاد احمدزاده در لیست مازاد کریم باقری؟ ادین ترزیچ، سرمربی احتمالی پرسپولیس کیست؟ + بیوگرافی و سوابق تیم‌ها استقلال-سپاهان به جای آزادی در شهر قدس | محل برگزاری بازی پرسپولیس-هوادار عوض می‌شود؟ پیشنهاد اغواکننده الوحده به نوراللهی | بازگشت هافبک محبوب سرخ‌ها منتفی است ساعی: در تمام شهرستان‌ها باید خانه تکواندو راه‌اندازی شود قیمت بارسا برای فروش دی‌یونگ مشخص شد نام مدیران آینده استقلال لو رفت | مدعیان مدیرعاملی به خط شدند جدایی آرنولد از لیورپول قطعی شد تاریخ سوپرجام پرسپولیس و سپاهان مشخص شد پرسپولیس - هوادار؛ احتمالاً در شهر قدس حامیان مربیان سابق استقلال به دنبال اخراج موسیمانه | هشتگ اخراج از اینجا منتشر شد بیگانه با حسرت و غرور دویچه پرس مدعی شد؛ شروع مذاکرات پرسپولیس با ادین ترزیچ رامین رضاییان به سپاهان می‌رسد؟ پی اس جی وینیسیوس را از رئال دزدید؟ تاریخ و ساعت بازی منچسترسیتی و لسترسیتی | دوئل دیدنی گواردیولا و فن‌نیستلروی صدور رأی ساپینتو بازهم عقب افتاد فرشی که برنده نیست! یک عنوان هفتمی و حذف در بقیه اوزان! پایان کار بلانکو و استقلال؟
سرخط خبرها

راز آن «تیتر» شگرف!

  • کد خبر: ۳۷۵۹۶
  • ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۲
راز آن «تیتر» شگرف!
۳ پیش‌کسوت ورزشی‌نویسان مشهد در آستانه روز خبرنگار از تلخ و شیرین این کار می‌گویند
مرتضی اخوان | شهرآرانیوز؛ هنوز می‌توان از حضورشان بوی قلم و کاغذ را استشمام کرد؛ ۳ چهره‌ای که گرد پیری بر صورتشان نشسته است، اما هنوز قلمشان جوان است و می‌توان از قلم‌نگاشتنشان بر تن سپید کاغذ حظ کرد. ورزشی‌نویسانی که هرکدامشان یک عمر در ورزش این شهر قلم ساییده‌اند و حالا در آستانه روز خبرنگار، میهمان تحریریه شهرآرا هستند تا از شیرینی و مصائب کاری بگویند که در آن استخوان خرد کرده‌اند. منوچهر نقافی، محمدرضا خزاعی و بیژن قنبری، ۳ پیش‌کسوت موسپید عرصه ورزشی‌نویسان مشهدی هستند که هرکدامشان از کارشان خاطراتی خواندنی دارند؛ از ماجرای «حسن شیر» تا قصه «سفر از پکن به توکیو»!
 

ای کاش حسن شیر نشده بود

اوایل دهه ۴۰ بود که یکه‌تازی رسانه‌های ورزشی در کشور فقط به ۲ مجله خلاصه می‌شد؛ کیهان ورزشی و دنیای ورزش. منوچهر نقافی که خود خاک ورزش را خورده بود و بوکس بازی می‌کرد، به دعوت یکی از دوستانش «منوچهر لطیف»، پایش به خبرنگاری ورزشی باز شد. نقافی دراین‌باره گفت: منوچهر لطیف، نماینده کیهان ورزشی در استان بود و وقتی به تهران منتقل شد، به مجموعه کیهان پیشنهاد داد که من خبرنگار ورزشی استان باشم. به‌هرحال روی شناختی که از من داشت، شاید فکر می‌کرد می‌توانم این مسئولیت را قبول کنم.
 
راز آن «تیتر» شگرف!
آقای خبرنگار به اذعان خودش آن اوایل فقط خبر‌های آنکادر و معمولی را برای کیهان ارسال می‌کرد، اما ماجرا از یک گزارش مشروح برای نقافی جدی‌تر شد: «اولین‌باری که یک گزارش فوتبال را مشروح با حاشیه‌ها و تحلیل فنی نوشتم، منوچهر لطیف از تهران با من تماس گرفت و گفت منوچهر این گزارش را با کمک چه کسی نوشتی؟ من هم گفتم خودم نوشتم. گفت خیلی عالی است. از این به بعد همین‌طوری بنویس. ازآن‌پس در همه رشته‌ها مطلب می‌نوشتم».

بوکسور موسپید عرصه خبر ورزشی درباره احساسش از اولین نگاشته‌اش در کیهان اظهار کرد: من خیلی انتقادی می‌نوشتم و آن زمان به‌جز خوش‌حالی که از دیدن مطلب چاپ‌شده‌ام در مجله داشتم، همیشه تلفن که زنگ می‌خورد، می‌گفتم بیا، گندش درآمد! منوچهر نقافی یکی از خاطراتش از مطلبی جنجالی را که نگاشته است، این‌چنین بیان کرد: قبل از انقلاب یک بوکسور داشتیم به نام حسن پروازپور. یک‌بار ا‌ین بوکسور با یکی از پاسبان‌های شهربانی درگیر شد و در درگیری پاسبان، تیری به ران پای حسن زد و بر اثر خون‌ریزی، این بوکسور درگذشت. فردای آن روز شهربانی برای اینکه کار پاسبانش را ماست‌مالی کند، می‌خواست به او مدال افتخار هم بدهد و گفت این‌بابا یک تروریست بوده که قصد داشته هفت‌تیر پاسبان را برباید! حسن پروازپور به «حسن شیر» مشهور بود. من هم مطلبی نوشتم و تیتر زدم: «ای کاش حسن شیر نشده بود!» و این‌چنین بود که تمام مجله‌های کیهان ورزشی را از روی دکه جمع کردند و همان صفحه را از لای آن درآوردند.

نقافی که پیش از انقلاب کارمند آستان قدس رضوی بوده است، از خاطره اولین حق‌التحریرش در عرصه نگارش خبر‌های ورزشی اظهار کرد: آن‌موقع کیهان هر خبری را که «اطلاعات» نداشت، بین ۲۰ تا ۱۰۰ تک‌تومانی پاداش می‌داد.

منوچهر نقافی در پایان صحبت‌هایش درباره تغییر ضریب نفوذ نگاره‌های نویسندگان ورزشی از دیروز تابه‌امروز بیان کرد: خبرنگاران ورزشی امروز دیگر مثل سابق نمی‌توانند بنویسند، چون اگر بخواهند از کسی انتقاد کنند، اول از همه باید بی‌نیاز باشند؛ اما متأسفانه خبرنگاران ما امروز حمایت مالی خوبی ازسوی رسانه‌شان نمی‌شوند و همین باعث می‌شود محتاج باشند. متأسفانه امروز با کارت‌های بانکی به خبرنگاران توهین می‌کنند و از قدیم هم گفته‌اند «آنچه شیران را کند روبه‌مزاج، احتیاج است احتیاج است احتیاج»!


تهران در دام خراسان شیرشکار

یک بسکتبالیست بود، اما دست‌آخر سرنوشت او را به‌سمت هندبال کشاند. محمدرضا خزاعی که در جامعه ورزش استان یک هندبالی به حساب می‌آید، با یک اتفاق به‌سمت خبرنگاری ورزشی کشیده شد. او درباره ورودش به عرصه ورزشی‌نویسی گفت: سال ۵۹ که هندبال فعال شد، در هیئت هندبال سبزوار به‌عنوان روابط‌عمومی مشغول‌به‌کار شدم. آن‌موقع ما مسابقاتی را به‌عنوان جام شهدای هویزه برگزار می‌کردیم. دوم تا دوازدهم فروردین هر سال بهترین تیم‌های ایران به سبزوار می‌آمدند و با هم مسابقه می‌دادند. من سال ۶۲ برای پوشش خبری این مسابقات از مسئولان ورزش دنیای ورزش، کیهان ورزشی و خبر سیما دعوت کردم تا به سبزوار بیایند. روز قبل از مسابقات به من زنگ زدند و گفتند هیچ‌کدام نمی‌توانند بیایند و از من خواستند که خودم خبر‌ها را برایشان هر روز تلفنی بخوانم. این شروع خبرنگاری من در عرصه ورزش بود.
 
راز آن «تیتر» شگرف!
خزاعی با اشاره به اولین گزارش مبسوطی که در دنیای ورزش داشت، اظهار کرد: مسابقات که تمام شد، من یک گزارش مفصل از مسابقات برای کیهان ورزشی و دنیای ورزش نوشتم و فرستادم. وقتی این مجلات چاپ شد، دیدم کیهان ورزشی در ۳ صفحه و دنیای ورزش در یک صفحه مطلبم را منتشر کرده‌اند. بعد از چاپ این گزارش، از دنیای ورزش به من پیشنهاد همکاری دادند و این شروع مسیر من در عرصه خبرنگاری ورزشی بود. پیش‌کسوت هندبال و رسانه مشهد از مطالب مهمش که جریان‌ساز بود، این‌چنین گفت: سال ۶۵ یکسری انتقاد‌ها از رئیس تربیت‌بدنی سبزوار می‌نوشتم و ایشان موضع‌گیری می‌کرد. یک‌بار قره، مدیرکل تربیت‌بدنی استان، گفت «آقای خزاعی! من فکر می‌کنم شما با منوچهری، مدیر تربیت‌بدنی سبزوار، مشکل داری.» من گفتم نه، چنین‌چیزی نیست. چند وقت بعد قره من را به یک زورخانه برد و همان‌جا جلوی روی منوچهری، او را از کار برکنار کرد و عبدالجوادی را به‌جای او گذاشت!

خزاعی بهترین تیترش را «تهران در دام خراسان شیرشکار» می‌داند؛ تیتری که در جریان پیروزی تیم والیبال خراسان بر تهران قدرتمند که از چند ملی‌پوش بهره می‌برده، در دنیای ورزش زده است. پیش‌کسوت ورزشی‌نویس دنیای ورزش درباره دستمزد‌های خبرنگاری در آن زمان نیز خاطره جالبی را بیان می‌کند: آن‌زمان برای مسابقات به پکن رفتیم و ۸ هزار و ۵۰۰ تومان بلیت هواپیمایم شد، اما وقتی برگشتم، فقط ۵ هزار تومان بابت حق‌الزحمه آن چند روز به ما دادند!

خزاعی مشکل امروز ورزش را نداشتن اولویت‌ها عنوان کرد و گفت: امروز ورزش اولویت اول مسئولان کشور ما نیست و این خیلی بد است. وی افزود: متأسفانه مسئولان به انتقاد‌ها توجه نمی‌کنند، چون می‌دانند کسی به این انتقاد‌ها ترتیب‌اثر نمی‌دهد. خزاعی در پایان تصریح کرد: بودجه ورزشی فولاد خراسان را می‌برند در فولاد خوزستان هزینه می‌کنند، اما کسی صدایش درنمی‌آید و اگر بیاید هم کسی ترتیب‌اثر نمی‌دهد و توجه نمی‌کند. البته این را هم بگویم در ورزش ما کسانی که باید حمایت کنند، نمی‌کنند؛ بعد ما از شهرداری، آستان قدس و... که وظیفه‌ای ندارند، انتظار داریم!


گزارش اسم‌های سخت کره‌شمالی برای شفیع

فوتبالیستی که خیلی زود کفش‌ها را آویخت و سر از صدا و تصویر درآورد. بیژن قنبری سومین پیش‌کسوت ورزشی رسانه است که کارش را از صداوسیما آغاز کرد و این اواخر در حوزه قلم‌فرسایی نیز فعالیت کرد، اما همه نام او را با چهره فتوژنیک و مو‌های سفیدش می‌شناسند.
 
بیژن قنبری که به گفته خودش سال ۱۳۶۰ و بعد از گذراندن دوره‌ای یک‌ساله پایش به سازمان صداو‌سیما باز شد، خیلی زود اولین‌ها را در سیمای استان رقم زد. قنبری درباره استارت شروع کار گزارشگری و مجریگری ورزشی گفت: اولین پُست سازمانی من در صداو‌سیما، «اپراتور تلکس» بود. سال ۶۲ برنامه ورزش خراسان را شروع کردیم.
 
وی افزود: اولین گزارش من مربوط به مسابقات هندبال جام شهدای هویزه بود که جمعیت تا لب خط نشسته و بزرگان هندبال کشور در آنجا حاضر بودند. تهیه‌کننده ما به‌یک‌باره گفت بیا برو یک پلاتو بگو و بعد در گفتگو با بازیکنان آن‌ها را معرفی کن. من را بگویید، استرس که چه عرض کنم، ترس وجودم را گرفت. میکروفون تخم‌مرغی را به دست گرفتم و دستم شروع به لرزیدن کرد. این شد که دودستی میکروفون را گرفتم.
 
راز آن «تیتر» شگرف!
پیش‌کسوت رسانه‌ای مشهد با اشاره به تفاوت کار رسانه‌ای دیروز و امروز اظهار کرد: خبرنگار وقتی قدرتش را از دست نمی‌دهد که شخصیت کاری‌اش را حفظ کند. این مهم‌ترین تفاوت است. قنبری در توضیح جنجالی‌ترین گزارش و خبری که در سیما رفته، اذعان کرد: یک‌بار به تهیه‌کننده ورزش خراسان گفتم ما در خراسان بزرگ با این‌همه استعداد یکسری امکانات داریم، می‌خواهم بروم یک گزارش هم از وضعیت اصفهان بگیرم و این فیلم‌ها را بیاوریم و نشان بدهیم که در قیاس با اصفهان چقدر امکانات و نظم سخت‌افزاری ما کم است. گزارش خیلی خوبی تهیه شد که می‌توانست سرو‌صدا کند، اما متأسفانه نمی‌دانم از کجا، ولی جلوی پخش گزارش در تلویزیون را گرفتند.
 
وی درباره حق‌‎الزحمه‌هایی که آن‌موقع از صداو‌سیما می‌گرفت، گفت: آن‌موقع ماهانه بین ۲ تا ۲ هزار و ۵۰۰ تومان می‌گرفتم. پیش‌کسوت موسپید عرصه رسانه‌های ورزشی با اشاره به جذاب‌ترین گزارشی که داشته است، تصریح کرد: خاطرم هست یک‌بار مرحوم شفیع از برنامه «ورزش و مردم» تماس گرفت و گفت می‌خواهم گزارش بازی دوستانه تیم ملی کره‌شمالی و ایران را که در مشهد برگزار می‌شود، برعهده بگیری. خیلی برام سخت بود، اما خاطره خوبی شد.

قنبری در پایان صحبت‌هایش با اشاره به حال ورزش مشهد گفت: حال ورزش مشهد امروز خوب نیست. ما نیروی جوانی و استعداد‌های خوبی داریم، اما، چون حمایت نیست، موفقیت‌هایشان تداوم ندارد. آدم‌هایی که سر کار گمارده می‌شوند، باید سر جایشان باشند. وی افزود: وقتی یک مدیرکل بیاید و بگوید فلان‌ آقا اگر بتواند پول بیاورد، می‌تواند رئیس هیئت بشود، شما دیگر چه توقعی برای بهبود حال ورزش شهر دارید؟! یعنی پول، امروز همه‌چیز شده است؟! نتیجه کار اصلا خوب نیست.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->