فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ «قدمش مبارک! مادر و بچه سالماند؟» پاسخ سوال نخست که مثبت باشد، شادی و کنجکاوی درباره این اتفاق خجسته، خود را در سوالهای بعدی میگنجاند: «به سلامتی، اسمش رو چی گذاشتید؟» کسی که خبر خوش را به شما داده است، واژهای را به زبان میآورد که مطمئن هستید از ابتدای عمرتان آن را نشنیدهاید. حتی از روی آن نمیتوانید حدس بزنید که بچه، دختر است یا پسر. به قول آنور آبیها کاملا سورپرایز شدهاید. شاید این همان حسی باشد که والدین نورسیده، از انتخاب اسمی به اصطلاح منحصربهفرد، به دنبالش بودهاند؛ یک اسم خاص که در فامیل و اطرافیان، تک باشد. یکی دو بار آن را تکرار میکنید تا مطمئن شوید درست متوجه شدهاید و سپس «یعنی چه»ای تحویل گوینده خبر میدهید.
اگر پشت انتخاب این اسم، فلسفهای به جز «همین جوری، خوشمون اومد» خوابیده باشد، احتمالا پاسخ مفصلی دریافت خواهید کرد؛ مثلا ممکن است به دورههای مختلف از ایران باستان برده شوید، از کشورهای همسایه سردر بیاورید یا با شخصیتهای یونانی آشنا شوید؛ یا در ذهنتان سفری کوتاه به خطه شمال، جنوب، شرق یا غرب کشور با گویشهایی متفاوت داشته باشید تا سرانجام متوجه شوید این واژه غریبه، معنای غالبا سادهای از جنس طبیعت، خوبیها و ... دارد.
اگر خانواده نوزاد از دوستان نزدیک یا بستگان درجه یک باشد، خیلی زود به شگفتی نخستتان عادت میکنید و این اسم هم میشود یکی مثل بقیه. درغیراینصورت، تا مدتها هنگام برخورد با طفل، با چالش به یادآوردن نام او مواجه خواهید بود.
آنچه بودیم
خوب یا بد، از رسم نامگذاری که نسلهای گذشته به آن پایبند بودند، بقایای چندانی به جا نمانده است. رسومی که با وجود تعدد فرزندان خانواده، عمل به آن، درست مانند وحی مُنزل بود. اگرچه این رسمها در اقوام و مناطق مختلف کشور، متفاوت بوده، محوری مشترک داشته و آن اعمال نظر بزرگترهای خاندان بوده است. به طور مثال در خراسان رضوی این رسم وجود داشته است که اولین نوه پسری، به نام جد خود نامگذاری شود؛ خواه جد بزرگ در قید حیات باشد یا نباشد. البته برخی خانوادهها هم رسمی متناقض داشتند که تتمه آن همچنان در مشهد وجود دارد. آنها گذاشتن نام بزرگتر خانواده را که در قید حیات است روی نوزاد به فال بد برمیداشتند و معتقد بودند این کار، منجر به تسریع در مرگ بزرگ خاندان میشود. از دیگر نکات نامگذاری که مربوط به دوره حاکمیت نظام اربابرعیتی بهویژه در روستاهای اطراف مشهد بوده است، انتخاب نامهای حاکی از قدرت و اقتدار، آن هم از سوی طبقه اجتماعی پایین یا همان رعیتها بوده است. اسمهایی مانند جهاندار و سلطان، نمونههایی از این دست هستند.
گویا نام فرزند، راهی برای فرار از طبقه اجتماعی کنونی و کوتاهترین مسیر برای رسیدن به طبقهای بوده است که آرزویش را داشتند. پایین بودن سطح بهداشت و آمار زیاد مرگومیر نوزادان و کودکان نیز تأثیر خود را در نامگذاری فرزندان گذاشته است. هنوز هم میتوان آخرین افراد از این دوره را در سنین بالا و در خانوادههای سنتی و با نامهایی، چون بمانی، خدابخش، نظر علی، جانمحمد، خداداد و کنیزرضا مشاهده کرد. والدین این افراد، با انتخاب اسامی بیشتر ترکیبی و دینی، علاوه بر نشان دادن علقههای خود، توسلشان را به درگاه خداوند و بزرگان دین برای حفظ فرزند از آسیبها و چشم زخم نشان میدادند.
در لرستان این نیت، به شکلی دیگر خود را نشان میداد. لرها واژه «صد» را به اسم پیامبران و امامان اضافه میکردند و با انتخاب نامهایی، چون صدموسی و صدرضا، به زعم خود او را از بلاها حفظ میکردند. از دیگر رسمهای همچنان پابرجا در مشهد، تبرکجستن به نام فاطمه و محمد تا دهروزگی طفل و انتخاب نام اصلی او، پس از این دوره است. برخی دیگر هم با استناد به آیه ۱۴ سوره حدید، نامگذاری نوزاد را در روز ششم انجام میدهند و عقیقه میکنند. باوجود تأکید اسلام بر فضیلتهای فرزند دختر، در قدیم نقش پسر به عنوان نیروی کار جامعه کشاورز، غیرقابل انکار بود و تمایل خانوادهها به داشتن فرزند پسر، خود را در قالب نامهایی مانند بسهخانم و ماهبس نشان میداد که اکنون جزو نامهای ممنوعه به شمار میرود.
«نوزاد اسمش را با خودش آورده است.» این جمله، نه فقط در میان هموطنان مسلمان، بلکه درمیان پیروان دیگر ادیان مانند ارامنه و زردشتیان نیز رایج بود. کسانی که به این جمله معتقد هستند نام فرزند خود را مناسبتی انتخاب میکنند مثلا اگر در میلاد یا سالروز شهادت بزرگان دین باشد، از نام همان شخصیت برای نامگذاری فرزند استفاده میکنند. این رسم در گذشته با گستردگی بیشتری وجود داشت. گذاشتن نام روزهای هفته مانند جمعه یا ایام تولد فرزند مانند رجب، رمضان، قربان و نوروز، نمونههایی از این دست و در افغانستان و مناطقی از سیستان و بلوچستان همچنان پابرجاست.
از دیگر رسمهای مشترک میان زردشتیان و مسلمانان، انتخاب نام طفل با تمسک به کتاب مقدس است. اگر والدین برای نام فرزند به جمعبندی نمیرسیدند، چند نام پیشنهادی خانواده را روی تکههای کاغذ مینوشتند، کاغذها را تا میزدند و لابهلای صفحات کتاب مقدس میگذاشتند. سپس یکی از بزرگان، کتاب را باز میکرد تا ببیند قرعه به کدام نام میافتد.
آنچه هستیم
شاید با مرور این فهرست، لبخند مهمان چهرهتان میشود: جانجان، رایگان، ددهگل، خانم باجی، گرگین، پنبه، حاجبیبی، خوشاندام، پایان، بیبیشاه، خانم، صدناز، هلیله، هیکل، کافی، خوشگله، زهتاب و.... اینها نامهایی است که در گذشته رواج داشته است و بقایای آن را میتوان با قدمزدن لابهلای سنگمزارهای شکسته در قبرستانهای قدیمی مشاهده کرد. هیچ بعید نیست تا چند دهه دیگر یا شاید هم خیلی زودتر، نسلهای آینده نیز با مرور نامهای رایج در دوره ما، به ما و سلیقهمان از روی تعجب لبخند بزنند.
براساس آمار ثبت احوال، هر چند نامهای مذهبی در صدر فهرست پرتکرارترین نامها در دهههای اخیر قرار دارد، بررسیها بیانگر تغییراتی در نگاه به مقوله نامگذاری است. به نظر میرسد برای طرفداران نامهای نامتعارف، نام فرزند، نوعی ابزار برای ابراز وجود والدین، کسب پرستیژ، منزلت، پز اجتماعی و وسیلهای برای پنهانکردن عقدههای سرکوبشده به شمار میرود و از آن، همان کارکردی را انتظار دارند که از خودرو، مبلمان و سفرهای خارجیشان انتظار دارند. این دیدگاه حسین اکبری، استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد است که در گفتوگویی مطرح کردهاست. به تبع چنین دیدگاهی در جامعه و برای پاسخ به این برتریجویی کاذب، سایتهایی به راه افتادهاند که با تیترهایی، چون اسمهای خاص، باکلاس و لاکچری درصدد جلب نظر والدین و ارائه پیشنهاد هستند. رویه سلبریتیها در انتخاب نامهایی از این دست برای فرزندانشان و تأثیرپذیری طیفهایی از جامعه از آنها بهعنوان مرجع فکری، حکایت از استمرار این شرایط دارد؛ رفتاری که البته مشابه آن، در برخی سلبریتیهای خارجی نیز مشاهده میشود.
وقتی دیوید بکام، ستاره فوتبال جهان، نام رومئو را برای فرزندش انتخاب و اعلام کرد، صفحات جامعه نشریات معتبر مانند گاردین و تایمز به سراغ پاسخ به این سوال رفتند که چرا مردم خواهان اسمهای عجیب و غریب شدهاند. رومئو یکی از شخصیتها در نمایشنامه معروف شکسپیر است که شخصیتی رومانتیک دارد و درنهایت با خوردن سم به زندگیاش پایان میدهد.
تأثیرپذیری انکارناپذیر جامعه از تبلیغات و فضای رسانهای نکته دیگری است که میتوان آن را براساس فهرست نامهای منتخب دخترانه خراسان رضوی در سال ۸۹ مشاهده کرد. پخش سریال ستایش بهعنوان سریالی عامهپسند در نیمه دوم این سال، نقشی انکارناشدنی در رساندن این نام به جایگاه دوم نامهای دخترانه در خراسانرضوی داشت.
آیا گرایش برای انتخاب اسمهای ترکی، کردی و... به عنوان اسمهای ریشهداری که ما با آن همسویی و همدلی نداشتهایم، میتواند نشانه افزایش فرهنگ دوستی و بازگشت به خود قلمداد شود؟ این پرسش را با یک مردمشناس در میان میگذاریم و پاسخ منفی او را دریافت میکنیم.
درک ناقص از برندسازی
نسرین شعبانزاده این رفتار را نشانه از خودبیگانگی، درک ناقص از مفهوم برندسازی و در برخی افراد، نماد دینگریزی میداند. او برای اینکه این مفهوم به ذهنمان نزدیکتر شود، مصداقی دیگر از همین سنخ رفتار مثال میزند که برای خانمها ملموس است؛ افرادی که در یک مهمانی همه تلاش خود را میکنند تا لباسشان چشمگیر و بیتا باشد.
آیا اصل این رفتار، یعنی انتخاب نام خاص برای فرزند ایرادی دارد؟ او میگوید: قسمت خوب این رفتار این است که همه آدمها یک وجه منحصربهفرد داریم و میخواهیم آن را نشان بدهیم. ایراد کار اینجاست که این منحصربهفرد بودن را در بیرون آدمها و با کارهایی مثل اسمش دنبال میکنیم. این کار مثل این است که در زمینی بدون توجه به پیریزی، ساختمانی شیک بنا شود. بله، چشمنواز است، اما با کوچکترین لرزه، فرو میریزد. ما در سبک زندگی و انتخاب غذایمان همین هستیم. به استقبال غذایی میرویم که ریشه در ذائقه ما ندارد، اما میل به آن به دلیل برخی از خودبیگانگیها به ما القا شده است.
او اضافه میکند: میخواهیم اسمی روی بچه بگذاریم که کسی نداشته باشد و ترجیح نیز این است، کسی هم معنی آن را نداند. وفور این رفتار، یک انزجار کلان اجتماعی پیش میآورد.
این کارشناس مسائل فرهنگی معتقد است: باستانگراییهایی که در انتخاب نام مشاهده میشود، معنایش علاقهمندی به موضوع نیست، بلکه گاهی گریز از آن چیزی است که تا بهحال بودهاند و میخواهند به سمتی بروند که پیش از این نرفتهاند.
از شعبانزاده میپرسیم: آیا این صحبتها یعنی تشویق به استفاده از اسمهای تکراری نسلهای گذشته؟ او باز هم پاسخ منفی میدهد و میگوید: آگاهی؛ همه حرف ما بر سر این کلمه است. باید رفتارمان پشتوانه فکری داشته باشد. بدانیم ریشه واژه چیست و اصلاً چرا میخواهیم آن را انتخاب کنیم؟ آیا تناسب این اسم با خانواده، اجتماع، فرهنگ و اعتقادات بررسی شده است؟ همه والدین بهترین را برای فرزندشان میخواهند. نام فرزند، ظرف است برای بروز این آرزوها. آیا نامی خوشآهنگ و فاقد محتوای غنی میتواند ظرف مناسبی باشد برای اینکه بهترینها در آن جای بگیرد؟ باید برای این سوالها پاسخ دقیقی داشته باشیم.
این مردمشناس یک توضیح داخل گیومه هم اضافه میکند؛ اینکه «آگاهی با اطلاعات فرق دارد. اطلاعات با یک کلیک پیش رویمان قرار میگیرد؛ اما آگاهی عمیقتر از این حرفهاست. آگاهی که نباشد، میشویم از خودبیگانه؛ درست مثل کسی که اینجا بودن را دوست ندارد. باشد، ایرادی ندارد. ایراد این است که خودش هم نمیداند کجا میخواهد باشد. این چیزی است که باید پیدا کرد.»
سوال پایانی ما از او این است: درمورد عمر این رفتار چطور فکر میکنید؟ دوره گذار است یا افزایش پیدا میکند و با جامعه ما میماند؟ مکث طولانی میکند و میگوید: جای ناامیدی نیست. نیازی به اطلاعرسانی هم نیست. جامعه ما به آگاهی نیاز دارد. من به تلاش رسانههایی مثل شهرآرا امیدوارم. به اینکه آگاهی را ساده و روشن دراختیار مردم بگذارند. به اینکه این دوران، گذرا و کوتاهعمر باشد.
۱۰ نام برتر خراسان رضوی در یک دهه گذشته
۹۰
امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، علی، محمد، مهدی، امیرمحمد، محمدطاها، حسین، محمدمهدی
فاطمه، زهرا، نازنین زهرا، ستایش، زینب، ریحانه، نرگس، هستی، کوثر، مائده
۹۱
امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، محمدطاها، محمد، علی، امیرمحمد، مهدی، حسین، محمدمهدی
فاطمه، زهرا، نازنین زهرا، زینب، ریحانه، یسنا، نرگس، کوثر، فاطمه زهرا، مائده
۹۲
امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، محمدطاها، محمد، علی، امیرمحمد، حسین، مهدی، محمدجواد
فاطمه، زهرا، نازنین زهرا، زینب، یسنا، ریحانه، کوثر، فاطمه زهرا، نرگس، هستی
۹۳
امیرعلی، ابوالفضل، محمدطاها، امیرحسین، محمد، علی، حسین، امیرمحمد، مهدی، محمدجواد
فاطمه، زهرا، نازنین زهرا، یسنا، زینب، ریحانه، فاطمه زهرا، کوثر، نرگس، محیا
۹۴
امیرعلی، ابوالفضل، محمد، امیرحسین، محمدطاها، علی، حسین، امیرمحمد، مهدی، امیرعباس
فاطمه، زهرا، زینب، نازنین زهرا، یسنا، ریحانه، فاطمه زهرا، کوثر، حلما، نرگس
۹۵
امیرعلی، ابوالفضل، محمد، امیرحسین، علی، محمدطاها، حسین، امیرعباس، مهدی، محمدحسین
فاطمه، زهرا، زینب، یسنا، نازنین زهرا، حلما، فاطمه زهرا، ریحانه، محیا، کوثر
۹۶
امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، علی، محمد، حسین، محمدطاها، امیرعباس، محمدحسین، محمدرضا
فاطمه، زهرا، حلما، زینب، یسنا، نازنین زهرا، نازنین فاطمه، ریحانه، بهار، یکتا
۹۷
امیرعلی، ابوالفضل، امیرحسین، محمد، علی، حسین، امیرعباس، محمدطاها، محمدحسین، محمدرضا
فاطمه، زهرا، حلما، زینب، یسنا، نازنین زهرا، نازنین فاطمه، ریحانه، مرسانا، بهار
۹۸
امیرعلی، محمد، علی، ابوالفضل، امیرحسین، حسین، امیرعباس، محمدحسین، کیان، محمدطاها
فاطمه، زهرا، حلما، زینب، مرسانا، یسنا، فاطمه زهرا، ریحانه، نازنین زهرا، بهار
۹۹
امیرعلی، امیرحسین، علی، محمد، ابوالفضل، حسین، محمدحسین، امیرعباس، آریا، محمدطاها
فاطمه، زهرا، حلما، زینب، همتا، مرسانا، رستا، بهار، یسنا، فاطمه زهرا