به گزارش شهرآرانیوز، اواخر آبانماه امسال شکایت خانواده داود از دوست او به اتهام آتشزدن عمدی داود، روی میز پلیس مشهد قرار گرفت. این در حالی بود که دو هفته بعد از حادثه داود بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داد و حادثه رنگ خون گرفت.
متهم پرونده بازداشت شد و ضمن اعتراف به قتل صحنه قتل را بازسازی کرد.
تلفن زنگ خورد و گفتند برادرت را آتش زدند
خواهر داود در مورد قتل برادرش گفت: «روز حادثه داود خانه ما بود. بعدازظهر از خانه بیرون رفت و شب بود که به ما زنگ زدند و خبر دادند که برادرم دچار سوختگی شدید شده است. برادرم همان وقت که در حال سوختن بود فریاد زده و گفته بود دیدم صابر این کار را با من کرد. صابر نام یکی از دوستانش بود.»
داود و یکی از دوستانش در این حادثه به شدت سوخته بودند. اما داود دو هفته بعد از حادثه آتش سوزی جان خود را از دست داد.
چه شد که داود را در مشهد به آتش کشیدند؟
خواهر داود در مورد انگیزه متهم از آتش زدن داود گفت: «مدتی قبل صابر با یکی از دوستان داود بر سر مسائل ناموسی دعوا کرده بود. روز حادثه قرار بود دو طرف دوباره با هم صحبت کنند تا موضوع را حل و فصل کنند. صبر در دعوای قبلی سر دوست داود را شکسته بود برای همین دوست داود از او شکایت کرده بود. صابر میگفت شکایت را پس بگیرد. آن روز قرار بود با هم حرف بزنند و برای همین به براد من هم زنگ زده بود که به آن محل بروند. برادرم فقط نقش میانجیگری داشت و آنها را نصیحت میکرد و میگفت دعوا را تمام کنید.»
خواهر مقتول در ادامه گفت: «همان موقع صابر به بهانهای از برادرم و دو تا از دوستانش میخواهد که کنار دیوار منتظر باشند تا آنها برگردند. یکدفعه یک کاپشن آغشته به بنزین روی برادرم میاندازد و بعد چهار لیتر بنزین روی برادرم و دوستانش میریزد و آنها را به آتش میکشد. برادرم در آتش میسوخته و فریاد میزده که دیدم صابر این کار را کرد.»
اهالی محله شهرک شهید رجایی هنوز هم لحظه گر گرفتن داود و دوستانش را در خاطر دارند. مدتی بعد از فوت داود، صابر دستگیر شد.
مرد آتشافروز صحنه قتل را بازسازی کرد
صابر مدتی بعد از بازداشت به آتش زدن داود اعتراف کرد. خواهر داود در ادامه گفت: «صابر در اعترافاتش گفته بود که آن روز داود و دوستانش با قمه و چاقو به آنها حمله کرده بودند، اما این حقیقت ندارد. او مدتی قبل صحنه قتل را بازسازی کرد. خانواده او با پوشش و در قالب افراد ناشناس در حال تهدید ما هستند و از ما میخواهند که رضایت دهیم.»
داود ۳۴ ساله و دستفروش بود و به تازگی نامزد کرده بود. خواهر او در آخر گفت: «ولی دم داود مادرم است. برادر من بیگناه کشته شد و مادرم تقاضای قصاص قاتل را دارد.»
منبع: رکنا