نمایش فیلم‌های جشنواره «سینما حقیقت» در خراسان رضوی آغاز شد بیش از ۱۰ میلیون ایرانی در پاییز ۱۴۰۳ به سینما رفتند | زودپز همچنان در صدر! رونمایی از نخستین تیزر انیمیشن «ساعت جادویی» + فیلم خیز هنرمندان مشهدی‌ برای ساخت ۶ مجموعه تلویزیونی ۲۹ مجموعه سینمایی، میزبان چهل و سومین جشنواره فیلم فجر داستان‌های کهن را با ابزارهای نو تعریف کنیم کیانوش عیاری و منوچهر محمدی پروانه ساخت گرفتند سریال سرزمین مادری با کیفیت 4K-HDR روی آنتن تلویزیون+ زمان پخش اولیویا هاسی، ستاره فیلم‌های رومئو و ژولیت و کریسمس سیاه درگذشت آمار فروش سینما‌های خراسان‌رضوی در هفته گذشته (۸ دی ۱۴۰۳) «خیام‌خوانی» پرواز همای و گروه بوشهری «لیان» در تبریز + فیلم آمار فروش نمایش‌های روی صحنه تئاتر در مشهد طی هفته گذشته (۸ دی ۱۴۰۳) زمان پخش فصل سوم بازی مرکب مشخص شد + خلاصه داستان فیلم کوتاه کُر در راه جشنواره فیلم سولوتورن مجید صالحی با «تاکسیدرمی» در راه فجر چهل و سوم + عکس خون‌آشامی‌ها در رأس گیشه آمریکای شمالی انیمیشن داستان اسباب بازی ۵، در راه سینما
سرخط خبرها

این کتاب باقلوای یزد بود!

  • کد خبر: ۶۲۴۳۱
  • ۰۸ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۱
این کتاب باقلوای یزد بود!
حجت الاسلام محمدرضا زائری - پژوهشگر دینی

در آستانه سال نو تحفه‌هایی رنگارنگ به دستم رسید و بعضی ناشران محترم و نویسندگان ارجمند با ارسال کتاب‌های جدید خود، عیدانه‌هایی دلپذیر و زیبا محبت کردند و نوروزم را رونق بخشیدند و عیدم را ساختند؛ هر یک از دیگری شیرین‌تر و دلچسب تر، این نان برنجی کرمانشاه و آن سوهان قم، یکی گز اصفهان و دیگری کلمپه کرمان یا پادرازی مشهد.

 

اما در این میان یکی باقلوای یزد بود، چنان که نه دلم می‌آمد لحظه‌ای رهایش کنم و کنارش بگذارم و نه طاقت داشتم تمام شود و لذت خواندنش به پایان برسد. نمی‌دانم وقتی آقای دکتر حسینی کتاب "آینه در برابر خورشید" را در ساعات پایانی سال به دستم رساند خودش می‌دانست که چه گوهر گرانبهایی را در دامن نوروزم می‌گذارد یا نه.


کتاب حاصل گفتگو‌هایی است با استاد ارجمند و فرزانه حضرت آقای دکتر احمد مهدوی دامغانی که از خاطرات کودکی در مشهد قدیم شروع می‌شود و به سال‌های اقامت در آمریکا می‌رسد.


بوی دلپذیر وطن دوستی و رایحه مطبوع دلباختگی به سلطان خراسان چنان از هر صفحه کتاب برمی خیزد که در هر لحظه مشام جان خواننده را معطر می‌کند و روح معنوی باطن صاحب سخن چنان آتش نهفته‌ای دارد که در هر کلمه و هر جمله کتاب گرما و نور مهر و محبت هویداست.


هر چه فکر کردم در معرفی این کتاب چیزی بنویسم، دیدم بهتر از آنچه استاد بزرگ دکتر شفیعی کدکنی نگاشته اند نمی‌توان گفت؛ عین عبارات ایشان در بخشی از یادداشت معرفی کتاب چنین است؛
" برای خودم نیز باورکردنی نبود که دکتر مهدوی تن به چنین گفت و گویی بدهد و یک چنین اثر خواندنی و جذابی را به وجود آورد. از ته دل در حق شما دعای خیر و آرزوی سعادت دارم که باعث شده اید بخشی از تاریخ و فرهنگ خراسان معاصر ثبت شود"


بعد از این استاد شفیعی کدکنی چنین نوشته اند:" آدم در زندگی کمتر کسی را می‌تواند "دربست" قبول داشته باشد، هر قدر به آن شخص ارادت و اخلاص داشته باشد. اما من دکتر مهدوی را "دربست" قبول دارم و او را نمونه یک ایرانی دانشمند و ایده آل می‌دانم. این مسأله از نوادر امور است و استثنا از قاعده‌ای عامّ و جهان شمول. شما هر قدر فانی در وجود کسی باشید، باز از اختلافات جزئی نمی‌توانید برکنار بمانید، اما در مورد دکتر مهدوی من این چنین حالتی دارم.

دکتر مهدوی از نظر من مظهر ایمان در معنی خالص و زلال آن است. این همه دانش و جهان دیدگی و نشست و برخاست با همه نوع مردم در ایران و فرانسه و آمریکا، هیچ نتوانسته است کوچکترین خدشه‌ای در تجربه روحی و ایمانی او ایجاد کند"


ایشان یاددداشت خود را در باره این کتاب چنین پایان داده اند:"آنچه به دست آمده است و من آن را با لذت، و گاه با گریه شوق، خواندم، اثری است در نوع خود بی مانند"


کسانی که با دکتر مهدوی دامغانی و خاندان ایشان آشنا باشند یا به خراسان و مشهد قدیم تعلق خاطری داشته باشند، به طور طبیعی با این کتاب انس ویژه‌ای خواهند یافت، اما دیگران نیز در خاطرات بسیار جذاب و خواندنی استاد و لحن شیرین و بیان دلنشین ایشان "آنی" خواهند دید که به آسانی در هر جایی نمی‌توان پیدا کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->