نعیمه زمانی | شهرآرانیوز؛ با آمدن فصل بهار و نوشدن سال همه چیز رنگ و روی دیگری به خود میگیرد. این موضوع فقط به خانهتکانی و نوشدن لباسها بسنده نمیشود بلکه شهر هم تازه میشود. از گلکاری میدانها و زیباسازی خیابانها و مبلمانشهری گرفته تا طراحی، اجرا و نصب المانهایشهری. همه و همه دست به دست هم میدهند تا شهر برای رهگذرانش زیباتر شود و حس خوبی برای آنها به ارمغان بیاورد. امسال هم کرونا مهمان ناخوانده کشورمان بود، اما این موضوع نه تنها مانع توجه به زیبایی شهر نشد، بلکه بیش از پیش هنرمندان خود را موظف دانستند تا با اجرای المانهای بهاری گامی برای افزایش نشاط و شادابی روحیه مردم بردارند. در این راستا منطقه یک هم با ۲۱ المان حال و هوای دیگری به خود گرفت و قابی برای عکسهای یادگاری شهروندان شد که در این گزارش نمونههایی از آن را برمیشماریم.
هنر ایرانی، نمادی در المانهای شهری
المانهایی «چون به درخت رسیدی به تماشا بمان» و «عیدیسازی» آثار دو بانوی هنرمند است که سال ۸۹ به کار مشترک نقاشیدیواری و سال ۹۱ نیز به طراحی و اجرای المانهای شهری پرداختهاند و کار گروهی را بهتر از کار فردی میدانند.
المان «چون به درخت رسیدی به تماشا بمان» واقع در حدفاصل چهارراه دکترا تا میدان شریعتی دو حجم مکعبی است که بر روی تنه خشکیده یک درخت نصب شده است. بهاره قادری، خالق اثر در این باره میگوید: «مکعبها یکی با اندازه یک متر و ۲۰ سانتی متر و دیگری با اندازه ۹۰ سانتیمتر از جنس پروفیل آهن ساخته شدهاند و روی آنها با ورقه استیل کار شده است. همین شیوه حالت آینهکاری را برای بیننده تداعی میکند».
خالق این اثر از آینهکاری در المانها استفاده میکند چنانکه بر روی المان عکاسخانه در سال گذشته نیز این سبک را تجربه کرد. قادری این شیوه را یکی از هنرهای قدیمی ایران و بهترین نمونه آن را در حرم مطهر رضوی میداند و ادامه میدهد: «هنر آینهکاری در مشهد معروف است و به همین دلیل دیدهشدن آن در شهر را هدف خود در طراحیهایمان قرار دادهایم. ضمن اینکه استقبال مردم از چنین طرحی در سال گذشته ما را به ادامه کار تشویق کرده است.»
او درباره تلفیق آینهکاری با درخت بیان میکند: «درخت جان دارد و تلفیق آن با آینه حس خوبی به مردم القا میکند. رهگذران با دیدن خودشان در آینه کمی تأمل میکنند و اینگونه زندهبودن و جان داشتن درخت هم به آنها یادآوری میشود تا هوای درختان را هم داشته باشند.» المان «عیدیسازی» در خیابان احمدآباد نیز نمونه دیگری از هنرنمایی این دو طراح جوان است که امسال بر نردههای شرکت سرمسازی خودنمایی کرد. این المان نشاندهنده عیدیسازی در گذشته است که ملاهای مکتبخانهها یک مُهر روی کاغذ میزدند و به عنوان عیدی به بچهها هدیه میدادند. قادری معتقد است در کار گروهی نظرات فرد دیگر هم اعمال میشود و عیب کار هم بهتر دیده میشود. او میگوید: «ما در کار کنار هم هستیم و برای رسیدن به هدفمان تلاش میکنیم. استقبال مردم حس خوبی به ما میدهد و به خاطر شوق و شور آنها ضرورت دارد به المانهای شهری به ویژه در شرایط کرونایی حاضر توجه ویژهای شود.»
توجه به بناهای قدیمی
موضوع «هفتسین» یکی از موضوعات جدانشدنی در طراحی المانهای نوروزی است. امسال در منطقه یک نیز المانی با این موضوع به وسیله سمیه شبانی طراحی شد و اجرای آن را نیز همسرش مسعود صدرایینیا بر عهده گرفت و در خیابان احمدآباد پشت ایستگاه مترو جنب مدرسه رزاقی نصب شده است. سمیه شبانی متولد ۱۳۶۰، درباره این کار میگوید: «در اجرای این اثر از طرحهای سنتی الهام گرفته شده است. در این المان برداشتی آزاد از عمارت کلاهفرنگی شده و در کنار آن نمادی از خانههای سنتی یزد و کرمان وجود دارد. جنس کار از آهن بوده و برای پنجرهها نیز از پلاستیک فشرده استفاده شده است. جلوه رنگی پنجرهها به جذابیت کار افزوده است، زیرا زمانی که نور به پنجرهها میخورد رنگها بر روی زمین منعکس میشود». او ادامه میدهد: «این کار هم با پنجرههای رنگی و خانههای کاهگلی و سنتی نظر هر بینندهای را جلب کرده است. ضمن اینکه کار به گونهای طراحی شده است که افراد میتوانند در کنار آن بایستند و عکس بگیرند و لحظهای هرچند کوتاه حس بودن در کنار خانههای قدیمی را تجربه کنند.»
این هنرمند بیان میکند: «هنرمندان در مناسبتهای مختلف طرحهای خوبی برای شهر ارائه میدهند و شهرداری هم مسیر خوبی را در پیش گرفته است. عید که میآید خانهتکانی کرده و لباسهای نو به تن میکنیم. همه چیز نو میشود، زیرا فصل بهار رسیده و سال هم نو شده است؛ بنابراین شهر هم باید تغییر مثبتی کند و نو شود. المانهای شهری و زیباسازی شهر نمونهای از این تغییرات است که عالی است. با این حال در بخش آذینبندی نیاز به حمایت و توجه بیشتری است کمااینکه این شیوه هم مانند المانها برای مردم جذابیت دارد». گرچه کار در کارگاه انجام میشود، گاهی هنرمند برای نصب اثر در محل حضور دارد و به واسطه این حضور واکنش مردم درباره کار را میبیند. او ادامه میدهد: «هرگاه برای نصب المانها به محل مورد نظر میرویم بازخورد مثبتی از طرف عابران و رهگذران دریافت میکنیم. مردم استقبال بسیاری کرده و حس خوبی را که دارند با رفتار و کلامشان بازگو میکنند. از طرف دیگر رنگها و طرحهای المانهای شهری موقت و دائمی حس پویایی و حرکت به مردم میدهد و در تقویت روحیه آنها نیز تأثیر بسزایی دارد. این اثرگذاری یکطرفه نیست و زمانی که رضایت شهروندان و مسافران را میبینیم خستگیهای کار از بدنمان بیرون میرود.»
گذری در میان اشعار
«گذر شعر» نوعی نورآرایی است. این المان هنر «شیما مرکزی امیدوار» است که در شش سری با فاصلههای ۴ متری از یکدیگر حدفاصل میدان احمدآباد و خیابان رضا نصب شده است. این بانوی هنرمند که متولد سال ۷۲ و کارشناسی گرافیک و کارشناسیارشد انیمیشن خوانده است، درباره اجرای کار میگوید: «در این المان طاقهای نوری با ارتفاع ۳ متر قرار داده شده است و بالای هر یک بیتی از شعرهای شش شاعر خراسانی مانند عطار، فردوسی و ... در وصف بهار تعبیه شده است. این آذینبندی به دلیل نوری که در شبها دارد زیبایی خاصی به خیابان بخشیده و برای عابران هم جذابیت دارد وآنها هم از این نورآرایی استقبال کردهاند.»
او که امسال برای اولین بار در زمینه المانهای نوروزی شرکت کرده است برای آنکه واکنش مردم به اجرای کار را از نزدیک احساس کند، یک شب به مدت طولانی در محل میایستد و از نزدیک نظارهگر مردم شده و با بازخورد خوبی از سمت مردم رو به رو میشود. مرکزی ادامه میدهد: «در زمانی که به مدت طولانی رفتار مردم درباره آذینبندی را مشاهده کردم متوجه رضایت آنها شدم. در شرایط کرونایی حاضر که افراد دلگیر هستند برای دقایقی خنده بر لبانشان جاری میشد و در زیر نوری که ایجاد شده بود عکس میگرفتند.» او هدف اصلی از اجرای این کار را ضرورت توجه مردم به سنت و شخصیتهای فاخر استان میداند و میگوید: «سنتهای گذشته نباید به فراموشی سپرده شوند. استان ما از جمله مشهد شخصیتهای فاخری دارد و من هم سعی کردم با این آذینبندی و نورآرایی گوشهای از این مفاخر را یادآوری کنم.»
المان هنرمند آذری در خیابان ابوذر
امسال فقط هنرمندان مشهدی پای کار نبودند بلکه آثار هنرمندانی از شهرهای دیگر کشور هم جلوهبخش شهر ما شد. بهنام آخربین مغانلو، هنرمند آذری زبان و ساکن اردبیل است. او مجموعهای هنری با موضوع خورشید دارد که دو نمونه آن یکی در سال گذشته و دیگری امسال در مشهد نصب شده است. برای نوروز ۱۴۰۰ المان «خورشید» در ابتدای خیابان ابوذرغفاری قرار گرفته و گویی تابلوی ورودی این خیابان را در دل خود جای داده است. او درباره مجموعه هنری خود میگوید: «آثار مجموعهای به نوعی امضای هنری هنرمندان به شمار میآید. من نیز میخواستم امضای هنری خود را داشته باشم. علاوه بر این همواره در اسطورهها به دنبال المان ویژه و خاصی بودم. در این جستوجوها متوجه شدم خورشید در تمام اسطورهها و کشورها مانند یونان، مصر، چین و ... وجود دارد و دارای ارزش است. این نماد در ایران هم مورد توجه بوده است. گرچه در هر کشوری به نامی شناخته میشود. از طرف دیگر خورشید نمونهای است که از آن میتوان شکلهای بسیاری به وجود آورد. در این راستا از سال ۹۰ تا ۹۱ مطالعات بسیاری در این زمینه انجام دادم. آثار این مجموعهام را در کشورهای دیگر هم ارائه کردهام که از آن میتوان به ازمیر ترکیه، ارمنستان و اسلوونی اشاره کرد.»
سال گذشته المانی از این مجموعه در خیابان ابوذر غفاری مشهد نصب شد و در آستانه سال جدید به میدان امام علی (ع) جا به جا شده و جایگزین آن المان کنونی از این هنرمند با نماد خورشید نصب شده است. آخربین ادامه میدهد: «المان «خورشید» در ورودی خیابان ابوذرغفاری نماینگر خورشید است که برای ساخت آن سنگ تراورشن به کار گرفته شده است. متریال پیشنهادی من در اجرای کار آهن بود، اما با توجه به نظر هیئت داوران تصمیم به سنگی بودن اثر شد. ایده آن از مقرنسهای اجرا شده در معماری اسلامی ایرانی گرفته شده و بر مبنای شمسه محمدی طراحی شده است. در تمام آثار خورشید کامل وجود ندارد بلکه نیمهای از خورشید ارائه شده، اما خورشید این المان کامل است و با توجه به جنسی که دارد به عنوان المان دائمی انتخاب شده است. علاوه بر این سری دیگری در دست اقدام است که به صورت صفحهای صاف و تخت اجرا خواهد شد.»
آخربین مغانلو متولد سال ۶۴ و دانشآموخته رشته مجسمهسازی است. به گفته او از کودکی با ساخت مجسمه آشنایی دارد، اما برای شرکت در برنامهها و ساخت المانهای شهری از سال ۹۲ فعالیت خود را شروع کرده است. او که تجربه دو کار برای مشهد را دارد نصب المانهای دائمی را بااهمیت میداند و بیان میکند: «گاهی المان متناسب با محیط شهری انتخاب میشود و گاهی تعریفی به یک میدان میدهد. در هر صورت دید بصری مردم را به مرور زمان ارتقا میدهد. از این رو نصب المانهای دائمی مهمتر از موقت است. مردم هم دوست دارند المان ماندگار باشد، زیرا هم کارکرد بیشتری دارد و هم با آن خاطره خواهند داشت».
اسبهای زین شده
نگار نجیبی، متولد سال ۷۵ و ساکن تهران است. او که از ۵ سال گذشته در زمینه المانهای شهری در نیشابور و تهران همکاری داشته است میگوید: «المان «اسب» شامل پنج نیمکت از جنس فایبرگلاس و استراکچر فلزی با رنگ اکریلیک است که در پیادهرو خیابان دانشگاه حدفاصل کفائی تا میدان شریعتی جانمایی شدهاند. بر روی بدنه این نیمکتها نقشهای سنتی سفالینههای نیشابور نقاشی شده است». نجیبی با هدف برقراری ارتباط میان مخاطبان و گذشته کشور این المانها را اجرا کرده است. او در ادامه بیان میکند: «اسب در سفالینههای باستان پیشینهای دیرینه دارد. از آنجایی که در گذشته حمل و نقل با آن انجام میشده برای ایرانیان اهمیت داشته است. بیان آیینها و نشانههای گذشته در زمان حال به کمک زبان هنر سبب میشود مخاطبان با آن ارتباط برقرار کنند و آنها را نیز فراموش نکنند». از نظر نگار نجیبی المانهای دائمی بهنوعی جزو هویت کشور محسوب میشوند و معرفیکننده آن شهر به مردم سایر شهرها و کشورها به ویژه گردشگران خارجی هستند و در شرایط کرونایی نیز با رنگها و طرحهایشان به تقویت روحیه افراد کمک میکنند.»
نبرد با کرونا
حال که کرونا گریبانگیر شهر و کشورمان شده است تعجبی ندارد که بر هنر هم تأثیر بگذارد. امسال بعضی از المانها هم با این موضوع طراحی و اجرا شد که در منطقه یک با عنوان «کووید ۱۹» در میدان جانباز، لچکی بانک صادرات به سمت خیابان اخوانثالث خودنمایی میکند و توانسته افراد بسیاری را به خود جذب کند. موضوعی که با تلفیق در نقاشیهای ایرانی به خوبی خود را نشان داده است. این اثر از وجیهه داناسیدآبادی است که سعی کرده این بیماری را با نگارگری و نقاشیهای شاهنامه تلفیق کند و به گفته خودش بحران امروزی را که مردم با آن درگیر هستند در قالب المان به نمایش درآورد. نکته درخور توجه این المانها این است که تمام عناصر شخصیتی آن ماسک زدهاند و به نبرد با ویروس کووید۱۹ میپردازند.
کتیبههای سنگی
توجه به موضوعات هویتی در هنر همواره مورد استقبال مردم قرار میگیرد و از این رو هنرمندان هم تمام تلاش خود را میکنند تا آثار بهتری در این زمینه ارائه دهند. «کتیبههای سنگی» حاصل تلاش راضیه صدیف است که در دو سری یکی روی دیوار خیابان بخارایی و دیگری در میدان سعدی جانمایی شده است. این هنرمند که سال گذشته المان «شهر قصه» را برای نوروز ارائه داده بود درباره آثار امسال خود بیان میکند: «هر سری شامل چند قاب نقش برجسته با ارتفاع ۳۰ متر در عرض ۸۰ متر است. کتیبههای خیابان بخارایی درباره امامرضا (ع) و موضوعهای مرتبط مانند زیارت است و کتیبههای میدان سعدی نیز به معرفی مشاهیر خراسانی مانند ملک الشعرای بهار، مهدی اخوانثالث و ... میپردازد». صدیف معتقد است در اجرای کار برای فراخوان پویش بهاری بهتر است از نمادها و موضوعاتی استفاده شود که هویت خراسان به ویژه مشهد را به مردم بشناساند و اینگونه افراد هم ضمن پایبندی به سنتهای قدیمی با المانها نیز ارتباط برقرار خواهند کرد».
حرف آخر...
گرچه بیشتر المانهای بهاری موقت است، اما طبق نظر هنرمندان و مردم وجودشان در شهر ضرورت دارد و حال و هوای شهر و شهروندانش را تغییر میدهد. کما اینکه در سالهای قبل نیز نشان داده شده که مورد توجه ساکنان و حتی زائران و مسافران هم بوده است. امسال هم با وجود ویروس کرونا که مدتهای طولانی مهمان ماست و با آمدنش غمی بر دل ما نهاده اهمیت بیشتری پیدا کرده است؛ بنابراین شهرها نیازمند زیباسازی، آذینبندی و نصب مبلمانشهری و المانها هستند و میتوانند در تقویت روحیه نشاط و شادابی افراد تأثیرگذار باشند. به همین دلیل توجه به آن ضروری است.