شناسایی ۱۳۰ نفر جهت دریافت نشان مشهد الرضا(ع) منصوریان: فلسلفه نشان مشهد الرضا (ع)، مردمی بودن آن است شهردار مشهد مقدس: نشان مشهدالرضا (ع) در تاریخ به یادگار خواهد ماند تاریخ‌گردی ۹۰ ساله در خیابان دانشگاه مشهد ثبت‌نام بیش از ۲۲۰۰ نفر برای عضویت در شورای اجتماعی محلات مشهد | احتمال تمدید مهلت نام‌نویسی از ماجرای نهر قدیمی منطقه تا مشکل ساخت وساز، در ملاقات مردمی شهردار منطقه  ۷  مشهد دستاورد‌های کلان مدیریت شهری مشهد در حوزه‌های زیرساختی حمل‌ونقل شهری آیین تودیع و معارفه فرماندار مشهد برگزار شد | قدردانی از «داوری»، آرزوی موفقیت برای «حسینی» + فیلم سرویس دهی رایگان متروی مشهد در روز‌های ۹ و ۱۰ دی ماه ۱۴۰۳ اعزام بیش از ۱۰۰ هزار نیروی کارگری به پروژه‌های شخصی، در ایست‌کار‌های مشهد توسعه کرامت‌محور در حوزه عمران و حمل‌ونقل شهر برگزاری دومین دوره مراسم «نشان مشهدالرضا(ع)» در روز ۱۰ دی | مشهد پیشتاز الگوسازی و تکریم نخبگان رویداد نشان مشهدالرضا(ع)، فرصتی برای معرفی ظرفیت‌های علمی مشهد هوای کلانشهر مشهد همچنان آلوده است (۸ دی ۱۴۰۳) پیشکسوتان عرصه‌های مختلف مشهد باید در رویداد نشان مشهد الرضا (ع) تجلیل شوند واقعه ۱۰ دیماه مشهد برای تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد مراسم بزرگداشت شهدای دهم دی ماه مشهد برگزار شد + ویدئو روز‌های یادآور حماسه‌های مردم مشهد باید در فضای اجتماعی شهر مورد توجه قرار بگیرد «مردمی بودن» موضوع اصلی نشان مشهدالرضا (ع) است | نسل جوان با خلاء الگو‌ها مواجه است
سرخط خبرها

گذری بر تاریخ گویش‌های رایج در خراسان که امروز فقط یادی از آن‌ها مانده است

  • کد خبر: ۷۴۴۰۲
  • ۲۴ تير ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۴
گذری بر تاریخ گویش‌های رایج در خراسان که امروز فقط یادی از آن‌ها مانده است
گویش‌های امروزی خراسان از زبان فارسی دری ریشه گرفته اند. «ایوانوف» روسی آن‌ها را به سه گروه اصلی شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌کند.
هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ برابر یادآوری تقویم ها، امروز، پنجمین سالروز درگذشت «منوچهر ستوده» است. پژوهشگر پرکار و پرآوازه‌ای که نخستین فرهنگ گویش‌های ایران را نوشته و سبب ماندگاری زبان، گویش و لهجه‌هایی شده که شاید این دوران کمتر نشانی از آنان باقی مانده باشد.
 
این روز را بهانه کردیم تا در سطر‌های پیش رو از خراسانی بگوییم که قدیمی‌ترین و ماناترین واژگان و اصطلاحات زبان فارسی دری هنوز در زبان مردم کوچه و بازارش زنده است. برای درک بهتر این مسئله خوب است بدانید زبان فارسی که خاستگاه آن خراسان بوده در عالم اسلام پس از زبان عربی بیشترین خدمت را به گسترش فرهنگ اسلامی کرده و بیش از آن در اشاعه و بالندگی مدنیت و فرهنگ ایرانی مؤثر بوده است.

پِت پِت: در گویش مشهدی به چراغی که رو به خاموشی است، می‌گویند.


گویش‌های رایج خراسان

گویش‌های امروزی خراسان از زبان فارسی دری ریشه گرفته اند. «ایوانوف» روسی آن‌ها را به سه گروه اصلی شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌کند که اولی در جوین، سبزوار و نیشابور تکلم می‌شوند، دومی را می‌توان در ترشیز و گناباد دید و سومی هم در قائن و تون و بیرجند زنده است. «کلباسی» نیز مشهدی را گویش و لهجه فارسی معیار می‌داند. با این همه آنچه پژوهش این پژوهشگران نشان می‌دهد، این است که هیچ کدام از این گویش‌ها نتوانسته اند، اصالت واژگانی خود را حفظ کرده و به دلیل تعامل با دیگر اقوام از یکدیگر تأثیر پذیرفته و در هم ادغام شده اند که گویش کرمانجی شمال خراسان یکی از نمونه‌های آن است.
 
«آرزو نجفیان» هم در کتاب «زبان و گویش‌های رایج خراسان»، گویش‌های این اقلیم را به ۵ دسته «تاتی، هزارگی، بلوچی، گویش کولیان خراسان و خراسانی» تقسیم می‌کند. همچنین دکتر محسن‌صادقی در کتاب «گنجینه گویش‌های ایرانی: استان خراسان» از ۷ گویش رو به زوال خراسان می‌گوید که عبارت اند از «اردکولی»، «دشت بیاضی»، «دربندی»، «وکیل آبادی»، «بجستانی»، «گاشی» و «نهالدانی». اومی نویسد: «گویش‌های اَردَکولی و دشت بیاضی در خراسان جنوبی و دیگر گویش‌ها در خراسان رضوی رواج دارند.»


گویش نوقانی

اما «ادیب طوسی» در سال ۱۳۴۱ خورشیدی، برای نشریه «دانشکده ادبیات تبریز» مقاله‌ای می‌نویسد که «لغات نوقانی» نام دارد. او در بخشی از این نوشته، چنین می‌گوید: «من در محله نوقان مشهد بزرگ شده ام و با طرز فکر، زبان و لهجه مردمان این محله به خوبی آشنایم، آن قدر که می‌توانم بگویم لهجه مشهدی برگرفته از گویش نوقانی است. بیشتر واژگان و اصطلاحات رایج در این گویش همان کلمات معمول در زبان فارسی دری است.»
 
ادیب طوسی در ادامه این مقاله، فرهنگی از کلمات نوقانی را که طی پژوهشی جمع آوری کرده است، ارائه می‌دهد که با مطالعه آن متوجه می‌شوید بسیاری از این کلمات دیگر گم و از خاطره‌ها رفته اند. از جمله کلماتی که او به آن‌ها اشاره کرده، این هاست: «ایاز (شبنم)، اولمبک (له شده)، اَوَرگی مرگ (ادای اعتراض با تنفر) بداغر (بدقیافه)، بدبده (بدحساب)، بر (زیاد و بسیار) بلبیه (پرستو)، مالی (برکه و آبگیر بزرگ)».
 
بعد‌ها «تقی بینش» در مقاله‌ای به اسم «لهجه مشهدی» که در ماهنامه «۳۸ گفتاردر ادب و فرهنگ ایرانی (نامه مینوی)» به کوشش «ایرج افشار» در سال ۱۳۵۰ چاپ می‌شود، می‌نویسد: «مشهدی خالص یا «قُح» که مشهدی‌ها به آن «زِق» می‌گویند از واژه‌های اصیل و کهن فارسی است. پیش از آنکه مشهد به وجود بیاید در این نقطه، دو آبادی کوچک به اسم نوقان و سناباد وجود داشتند که اکنون بخشی از شهر مشهد شده اند و ساکنان آن توده اصلی و بومی مشهد را تشکیل می‌دهند برای همین به عقیده من در حقیقت لهجه مشهدی را باید در سناباد و نوقان جست وجو کرد. با این همه در لهجه مشهدی مقدار زیادی کلمات ترکی، مغولی، کردی، افغانستانی، هندی، ترکمنی و حتی فرانسه و انگلیسی و روسی هست که آن را باید محصول اختلاط مشهدی‌ها با اقوام مختلف و تاریخ پرحادثه این شهر دانست.»
 
او نیز در این مقاله دست به چاپ اصطلاحاتی می‌زند که آن‌ها را برگرفته از نوقان قدیم می‌داند. برخی از این کلمات عبارت اند از: «جرینگست (صدای شکستنی)، چرخ ریسو (پرستو)، ماچه (الاغ ماده)، تنگلی (کوزه آب کوچک)، رازینه (راه پله)، کیشته (خشکبار)، علف شورو (زالزالک)، ارسی (کفش پاشنه بلند زنانه)، درتمبه (دریچه و در پشت بام)»


گویش کار و جنگ

گویشی که به «پِت‌پِت» * افتاده است«محمود ناظران پور» هم که از قضا درباره گویش خراسانی و لهجه مشهدی دستی بر آتش دارد، می‌گوید: «در گویش خراسانی کلمات کوتاه و سریع تلفظ می‌شوند، برای همین ما در لهجه مشهدی آوا نداریم. یعنی کلمات به اصطلاح ناز ندارند و کشیده نمی‌شوند و با آن نمی‌شود عاشقانه حرف زد.»
 
او بر همین اساس گویش خراسانی را گویش کار و جنگ می‌خواند و توضیح می‌دهد: «گویش‌های خراسانی با آمدن رادیو و رواج زبان معیار کم کم از بین رفت و آنچه امروز باقی مانده فقط لهجه‌ها هستند که آن هم درست و صحیح استفاده نمی‌شود.» به گفته ناظران پور، لهجه مشهدی در قدیم در همه محلات شهر یکی و یکدست بوده و تنها در پایین خیابان به دلیل مجاورت با روستا‌های اطراف می‌شد کلمات و اصطلاحات ناآشنایی را دید که آن هم خیلی محسوس نبوده است.
 
این پژوهشگر در ادامه چند اصطلاح و ضرب المثل قدیمی مشهدی را هم برایمان به یادگار می‌گوید.

«شهَمسَیَه که از هَمسَیَه بر مِگِردَه مِگَه گوسَلَه‌ت پایِ سَگِمَه دِندون گریفتَه: (همسایه که از همسایه بر می‌گردد، می‌گوید گوساله ات پای سگم را دندان گرفته است).

به جایی مُرُم که روی وا ببینُم نِه دِرِ وا: (به جایی می‌روم که روی گشاده ببینم نه در گشاده).

دیفال رَه یگ وره کاگل کِردَن: (دیوار را یک رویه کاهگل کردن) معنی:کار را فقط از یک جنبه در نظر گرفتن.

مرد به پارو می‌اَرَه زن به جارو بِدَر مِنَه: (مرد با پارو می‌آورد و زن با جارو بیرون می‌اندازد). معنی: مرد با زحمت مال می‌اندوزد، اما زن بی ملاحظه خرج می‌کند).

نِه خورده و نِه بُرده گیریفته دردِ گُرده: (نه خورده و نه برده گرفته درد گرده)
معنی:در کار دخالتی نداشته، ولی همه زحمات و زیان‌ها متوجه او شده است).

نِدار خرِه داش و مرده شور جمتاسه (ندار خری داشت و مرده شوی جام برنجی بزرگی). معنی:ندید بدید است.
ماس بریزه جاش مِمَنَه دوغ بریزه جاش چی مَنَه؟ (ماست بریزد جاش می‌ماند، دوغ بریزد جایش چه خواهد ماند؟)

 

یادی از دیگر گویش‌های خراسانی
تاتی

به گفته «آرزو نجفیان»، گویش تاتی که دارای لهجه‌های مختلفی است، در نواحی شمال غربی ایران رواج دارند. چگونگی حضور اقوام تات در خراسان مشخص نیست، اما اغلب تات زبان‌ها در شهرستان‌های بجنورد، اسفراین، جاجرم و شیروان زندگی می‌کنند.
 
این پژوهشگر می‌نویسد: «واژه‌های کهن بسیاری در این گویش دیده می‌شود که امروزه در معرض فراموشی قرار گرفته اند. مانندلَگکا (پنجره)، فیتیک (سوت)، مِسکَ (کره). همچنین برخی واژگان این گویش با زبان تاجیک مشترک است مثل پرمه (مته)، پشخم (پنهان)، پلته (فیتیله). البته واژگانی هم بوده اند که گویا در گذشته رواج داشته و حالا از بین رفته اند که برغ (سد و بند خاکی)، غو (فریاد و جیغ و داد) و غیژیدن (لغزاندن) از جمله آن هاست.


هزارگی

هزارگی هم که گویش اقوام هزاره است از سال ۱۳۱۱ پس از رویداد‌های داخلی کشور افغانستان با مهاجرت این اقوام به مشهد، نیشابور، قوچان رواج پیدا کرده است. برخی محققان با قطعیت گویش مردم هزاره را در زمره لهجه‌های کهن فارسی دری خراسانی دانسته اند.
 
«دولینگ» اوایل قرن سیزدهم را تاریخ تغییر زبان اولیه هزاره‌ها ذکر کرده و معتقد است که زبان ساکنان ناحیه هزاره در قرون وسطا، ترکیبی از لهجه فارسی و هندی بوده که زبان فارسی به تدریج غالب شده است. او بسیاری از کلمات این گویش را که ریشه سانسکریت دارد، دلیلی بر اثبات ادعای خود دانسته است. «محمدتقی خاوری» نیز معتقد است هزاره یکی از لهجه‌های فارسی دری و نزدیک به لهجه بخارایی است.


بلوچی خراسانی

بلوچی نیز یکی از گویش‌های ایرانی است که جمعیت و قدمت گویشوران آن در خراسان درخور توجه است. بلوچ‌ها بیشتر در نواحی شمال خراسان و در شهر‌های سرخس، نواحی نیشابور، جوین، سبزوار، تربت حیدریه، جنت آباد و بیرجند و قائن دیده می‌شوند. در گذشته بلوچ‌ها چادرنشین بوده، اما به مرور شهرنشینی را برگزیده اند.
 
طی چند نسل بلوچ‌های خراسانی که مهاجرانی از بلوچستان محسوب می‌شوند، ارتباط خود را با دیگر بلوچ‌ها از دست داده و بسیار به فارسی شبیه شده اند. این اتفاق زبان آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده و سبب تغییر این گویش شده است.


کولیان خراسان

کولیان خراسان مردمانی دوره گرد هستند که در سراسر خراسان پراکنده اند. براساس گزارش «ایوانوف» کولیان خراسان در شهر‌های نیشابور و سبزوار محله‌هایی اختصاصی دارند، اما مرکز زمستانی آن‌ها در جنوب سربیشه، بیرجند و در مسیر سیستان است. او معتقد است این کولیان زبان آمیخته‌ای مخصوص به خود دارند که می‌توان آن را گونه کولی شده لهجه‌ها و گویش‌های محلی مناطق مختلف دانست، نه بازمانده واقعی زبان کولیان اولیه.
 
گویا زبانی که نیاکان این کولی‌ها بدان تکلم می‌کرده اند، عضوی از زبان‌های هندو آریایی بوده که «رومانو» نامیده می‌شده است. این گویش اکنون ترکیبی از واژه‌ای اردو، پنجابی، راجستانی، گجرانی و هندی است.
 
گویشی که به «پِت‌پِت» * افتاده است
تازه‌ترین نقشه زبان های درحال انقراض جهان در فهرست یونسکو
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->