فاطمه سیرجانی| شهرآرانیوز؛ درباره وقف زمین برای مسجد و مدرسه زیاد شنیدهایم، اما وقف زمین برای کتابخانه کمتر اتفاق افتاده است. روایت این هفته ما وقف مال برای ترویج فرهنگ مطالعه در یک منطقه پیرامونی است.
تعریف کتابخانه امیرحسین فردی را زیاد شنیده بودم؛ مجموعه مردمی و خودجوش در طبرسیشمالی که به همت چندجوان جهادی پا گرفت و زیرنظر هیچ سازمانی نیست.
در ابتدای تأسیس، کتابها اهدایی بچههای محله بود و نیازشان به مطالعه را تأمین میکرد. اکنون ۱۲ سال از آن روزها میگذرد و مجموعه به همت همان گروه خودجوش و جوانان جهادی کارش را ادامه میدهد، البته با ۱۰ هزار جلد کتاب و ۳ هزار عضو. محل ابتدایی کتابخانه شبستان مسجدالرضا (ع) بود و بعدها به مغازهای در همان نزدیکی انتقال داده شد و حالا قرار است فاطمه بیات که معلم است، نیمی از مساحت یکی از طبقات خانهاش را وقف کتابخانه کند. هفته کتابخوانی بهانهای شد برای اینکه به این مکان سربزنیم و قصه این کار خیر را با جزئیات بیشتری بشنویم.
انتهای کوچه چهارمتری ساختمانی دوطبقه است. طبقه پایین شبیه مغازهای است که قفسههای کتاب از پشت آن دیده میشود. از قسمت ورودی که بگذری، به سالن مستطیلشکل بزرگی میرسی که دورتادورش قفسههایی پرازکتاب چیده شده است و وسط اتاق میزی مستطیلی با ۱۲ صندلی چوبی دور آن.
زینب شجاعی یکی از اعضای پنجنفره شورای سیاستگذاری کتابخانه است. او که از آغاز کار در کنار دیگر دوستان جهادیاش بوده است، درباره پیشینه شکلگیری کتابخانه میگوید: سال ۱۳۸۸ جمعی از جوانان دغدغهمند تصمیم گرفتند کتابخانهای در طبرسیشمالی راهاندازی کنند. آقای حسن سلطانی، مدیر کنونی کتابخانه، از فعالان مسجدی و عضو هیئتامنای مسجدالرضا (ع) در خیابان طبرسی ۷ بود. روزی بعد از مراسم دعای ندبه از نوجوانان حاضر در جمع میخواهد کتابهای مازادشان را به مسجد بیاورند. بچهها از این تصمیم خیلی استقبال میکنند و این حرکت آقای سلطانی دیگران را ترغیب میکند که کتابخانه کوچکی در دل مسجد برپا کنند.
استقبال پرشور و آمدوشد وقتوبیوقت بچهها در مسجد و اماواگرهایی که درباره این کتابخانه کوچک مسجد وجود داشت، سبب شد همان گروه جهادی تصمیم بگیرند یک مغازه را اجاره و کتابخانه را به آنجا منتقل کنند. اینگونه بود که محل تغییر کرد و کتابخانه با دبستان پسرانه «هروینژاد» در محلهای پررفتوآمد همسایه شد. به همین دلیل با اینکه هیچ تبلیغی نکردیم، در همان ماه اول ۷۰ نفر عضو شدند. استقبال چشمگیر و دور از انتظار بود. نهفقط دانشآموزان، بلکه والدین آنها هم مشتری کتابهای ما شده بودند. همهچیز خوب پیش میرفت تا اینکه زمزمه راهاندازی قطارشهری در محله پیچید و یکباره قیمت املاک و رهن و اجاره چندبرابر شد.
شجاعی ادامه میدهد: اجاره مغازه آن زمان ۳۰۰ هزارتومان بود که هزینهاش را بچههای جهادی و کسانی که دغدغه موضوعهای فرهنگی در حاشیه شهر را داشتند، تأمین میکردند. با چندبرابرشدن اجاره، همهچیز برهمخورد و همه نگران تعطیلی کتابخانه نوپا بودند، تا اینکه یکی از معلمان دغدغهمند و دلسوز دبستان «حجاب» که دست بر قضا ساکن همین محله هم بود، تصمیم گرفت طبقه اول خانهاش را برای کتابخانه به رهن بدهد؛ آن هم با مبلغی بسیار اندک. همچنین قرار شد مبلغ رهن به مدت ۵ سال هیچ تغییری نکند و ثابت بماند. اکنون هم این خانم معلم تصمیم دارد نیمی از همین طبقه را وقف کتابخانه کند.
حرفی نمیماند جز اینکه سراغ واقف ملک کتابخانه برویم. فاطمه بیات معلمی است که دغدغه موضوعهای فرهنگی در حاشیه شهر و آینده کودکان و نوجوانان آن نگذاشت بیتفاوت از کنار این موضوع عبور کند. او میگوید: آقای حسن سلطانی از فعالان فرهنگی محله طبرسی و از اقوام همسرم هستند. کتابخانه با همفکری او و دوستانش شکل گرفت و به اینجا رسید. روزی که به مراسم افتتاحیه آن دعوت شدم، حضور استادان حوزه کتاب کودک و نوجوان و مسئولان شهرداری ذوقزدهام کرد و فکر میکردم چه کتابخانه مجهزی است، اما وقتی برای بریدن روبان به محل رفتیم، دیدن مغازه سهدرچهار با تعداد اندکی کتاب به فکرم انداخت که به فکر مجموعهای بزرگتر باشیم که در شأن بچههای اینجا باشد.
اینگونه بود که بعد مدتی از ساخت طبقه دوم زمین ۱۲۵ متریشان در خیابان طبرسی یک، او با همفکری همسرش تصمیم میگیرند طبقه اول را به رهن بدهند: مبلغ رهن برای هزینه تغییر دکوراسیون بنا از مسکونی به شکل سالن مطالعه و... بود، اما یکسال بعد که دستمان باز شد، تصمیم گرفتیم همان میزان پولی را که برای رهن گرفته بودیم، برگردانیم، اما شورای سیاستگذاری کتابخانه موافقت نکرد. اینکه کتابخانه بهخصوص برای این محله کوچک است، هنوز فکرم را درگیر کرده بود. بعدها برکاتی در زندگیام دیدم که در تصمیمی که گرفته بودم، مصممتر شدم. تصمیمم این بود که نیمی از مساحت طبقه اول را وقف کتابخانه کنم و این قدم را بهدلیل داشتن یک پاتوق فرهنگی در محله برداشتم. هنوز کار آن کامل نشده است و در فرایند اداری است.
البته بهتازگی خودم از این محله نقلمکان کردهام، اما میدانم خانوادههای ساکن با چه ناهنجاریهایی گریبانگیرند و چقدر گسترش این پاتوقها میتواند کارساز باشد. فاطمه جنتی، مدیرداخلی کتابخانه میگوید: خدا را شکر دغدغه جابهجایی مکان نداریم و همین موضوع اعضا را برای گسترش فعالیتهای فرهنگی دلگرم کرده است.
کلر ژوربرت نویسنده فرانسوی است که بعد از مسلمانشدن به نوشتن کتابهایی با مضامین اخلاقی و دینی برای کودکان روی آورده است. او بعد از مسلمانشدن به ایران آمده و در قم ساکن است. جنتی تعریف میکند: «کلوچه کتاب» طرحی بود که برای ترویج کودکان به کتاب و کتابخوانی در این مجموعه راهاندازی شد. در این طرح کتابداران ما با عشق، قصههای خانم کلر ژوربرت را که داستانهایی کودکانه و شیرین با مضامین اخلاقی و دینی بود، برای کودکان روایت میکردند. مدیرداخلی کتابخانه روایت بازدید کلر ژوربرت را تعریف میکند: آوازه انجمن «کلوچه کتاب» ما به گوش خانم کلر ژوربرت هم رسیده بود. از همین رو ایشان در سفر به مشهد ساعتی را در کتابخانه و مهدکودک ما گذراندند.
جنتی درباره دلیل انتخاب نام امیرحسین فردی توضیح میدهد: امیرحسین فردی از بزرگان ادبیات داستانی انقلابی بود؛ شخصیتی فرهنگی که دغدغه موضوعهای فرهنگی حاشیه شهر را داشت و به نظر میرسید نام شایستهای باشد. کتابخانه امیرحسین فردی با بیش از ۳۰۰۰ عضو، یکی از فعالترین کتابخانههای مشارکتی و خودجوش مردمی در حاشیه شهر است.
تقدیر نهاد کتابخانهها در سال ۱۳۹۵، آن هم بهدلیل آمار بالای گردش کتاب، از امتیازات این کتابخانه کوچک محلی است. همچنین کسب رتبه برتر در جشنواره رضوی سال ۱۳۹۶ بهعنوان کتابخانه مشارکتی که بیشترین مضامین امامرضایی را در برنامه فرهنگی خود داشتهاند، از دیگر افتخارات این کتابخانه است.