«تمدن» از بنیادیترین کلیدواژهها و پندارههای جهان معاصر است. سخن از تمدن با نگاه پیشینی و خلق کرانههای نوین برای احیا و بازآفرینی تمدن، همواره در اندیشه اندیشمندان و در آرزوهای حکمرانان و سیاستورزان نقش بسته است. در مدار برنامهای، حرکت جمهوری اسلامی ایران فرایندی چندمرحلهای برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی طراحی شده است که از انقلاب اسلامی آغاز میشود.
ایران اسلامی با پشتوانه ژرف تاریخی و اندیشهای و با برخورداری از گفتمان کلان انقلاب اسلامی که مقوم و محل ظهور و نمود آرمانهای والای جامعه دینی و قرآنی است، تلاش میکند تمدنی جهانشمول و آرمانی را برای جامعه بشری به ارمغان بیاورد.
از دیگر سو، در ادبیات معاصر جهانی امروز، «شهر» مهمترین مفهوم مرتبط با زیست انسان است، بهگونهای که صحبت از هر مؤلفه و گسترهای در جامعه انسانی بدون پیوند با مفهوم شهر معنایی نخواهد داشت. باتوجهبه اهمیت و جایگاه شهر در نظامواره معنایی امروزین، احیای تمدن یا بازتعریف تمدن اسلامی، نیازمند توجه و تقویت حوزههای تمدنساز است. در ایران اسلامی، مشهد مقدس یگانه شهری است که ظرفیت بازتولید تمدنی دارد.
شکلگیری تمدن نوین اسلامی با مرکزیت تفکر شیعی بهعنوان اسلام راستین فقط در سایه گفتمان انقلاب اسلامی که تحقق احکام و اهداف دین را هدف در نظر گرفته است، ممکن خواهد بود و ازاینرو، از مهمترین گامها تقویت گفتمان انقلاب اسلامی است. دلالتکننده مرکزی و هویتبخش گفتمان انقلاب اسلامی که بتواند جنبه تمدنی را تقویت کند و نگاهی جهانشمول داشته باشد، کلانمفهوم «زیارت» است.
در واقع زیارت بهدلیل گستردگی معنایی، پذیرش همگانی حتی در ادیان دیگر، برخورداری از جنبههای مناسکی و غیرمناسکی و قدرت بازتولید و هویتبخشی به مؤلفههای زیستی نقطه کانونی تفکر انقلابی است.
مشهد مقدس بهدلیل اینکه مهمترین مرکز تبلور تعامل مفهوم «شهر» و «زیارت» است و همچنین مجموعه گستردهای از ویژگیها ازجمله کانون تولید اندیشه (خراسان فرهنگی)، ویژگیهای ژئوپلیتیک و پررنگشدن ایده مردمشهری (که درحال توسعه است)، مرکز شکلگیری تمدن نوین اسلامی خواهد بود.
شهرها و هر آنچه به آنها مربوط میشود، چه در گسترههای معنایی و چه در پهنههای برآمده از معنا، در دامنه ارتباط نمود خواهند یافت. به دیگر سخن، تا به مسئله ارتباط و گونههای آن توجه و برای آن سیاستگذاری و برنامهریزی نشود، نتیجهای بهدست نمیآید.
همچنین آنچه نباید از آن غفلت کرد، این است که در دگرگونیهای امروز جهان و بهدلیل بههمپیوستگی جوامع و وابستگی آنها به یکدیگر بر پایه نیازها، کامیابی و تحقق آرمانها فقط در سایه توسعه ارتباطات مبتنی بر اهداف نخستین و اولیه امکانپذیر خواهد بود. همه مؤلفههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی امنیتی نیازمند توجه به جستار مهم «ارتباط» هستند تا بتوانند بهشکلی متوازن در نظام اجتماعی ایفای نقش کنند و در مسیر تمدنیشدن جامعه کارساز واقع شوند.
ساماندهی فرایند ارتباط در ۲ تراز درونی و بیرونی در مرکز توجه است. در آرمان تمدن نوین اسلامی که گسترهای جهانی و فراملی دارد، بایسته است بهجز توسعه و ساماندادن به ارتباطات درونی، به ظرفیت و اهمیت ارتباطات بینالمللی توجهی ویژه کرد.
مشهد بهدلیل برخورداری از ویژگی برجسته جغرافیای سیاسیاش، محورتوجهبودن در عرصههای جهانی بهدلیل مرکزیت تفکر شیعی و مسئله زیارت، اهمیت و جایگاه مسئله اوراسیا، زیرساختهای سترگ آموزشی که پذیرای صدها دانشجوی خارجی است و مواردی از این دست، قطب توسعه ارتباطات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران و بهتبع آن تمدن نوین اسلامی خواهد بود.
شمار زیاد کنسولگریها در مشهد مقدس و علاقه و توجه ویژه سفرای کشورهای گوناگون حاضر در ایران به مشهد و دفتر نمایندگی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان، بهسادگی نقش و جایگاه جهانی شهر مشهد مقدس را نشان میدهد.
ازاینرو، مشهد مقدس را «جهانشهر برکت و کرامت» میخوانند. اما آنچه در این میان مهم است، لزوم بهرهبردن از این ظرفیت و خلق فرصتهایی ویژه خواهد بود. نباید فراموش کرد که ایده جهانشهری برآمده از دانش سیاسی است، اما ۲ گستره مهم ارتباطی را پوشش خواهد داد.
در این ایده باید هم روابط بینالملل در مشهد توسعه یابد و هم ارتباطات بینالملل بهعنوان اصلی مهم پیگیری شود. در گستره روابط بینالمللی و ویژگی جغرافیای سیاسی مشهد و نقش کانونی در خراسان بزرگ، لازم است نهادهای سیاسی و امنیتی با رویکردی آیندهپژوهانه نقش مشهد را در توسعه روابط بینالملل با هدف غایی تقویت گفتمان انقلاب اسلامی و زمینهسازی شکلگیری تمدن نوین اسلامی پیگیری کنند.
ارتباطات بینالملل جنبه نرم و فرهنگی حوزه تعاملات سیاسی است. اتفاقا این گستره را میتوان زمینه تقویت روابط بینالملل در نظر گرفت، چه آنکه تا زمانی که از لحاظ فرهنگی و تعاملات دوسویه زمینهای به نتیجه مطلوب نرسیم، روابط بینالملل نیز موفق عمل نخواهد کرد.
در نهایت باتوجهبه اینکه شهر مشهد زمینهساز تحقق آرمان بازتولید تمدنی است، مدیریت شهری وظیفهای فراتر از دیگر شهرداریها و نهادهای شهری در کشور دارد.
ایده توسعه روابط و ارتباطات بینالملل در همه مسائل گوناگون مدیریت شهری یا بهعبارت دیگر پیوست ارتباطی، باید بهعنوان اصلی از سوی مدیریت شهری پیگیری شود. البته لازم است نقش مدیریت شهری در تصمیمات استانی و ملی باتوجهبه جایگاهی که برای مشهد اشاره شد نیز لحاظ شود تا این آرمان محقق شود. انشاءا...