کیانی: ۱۳۰ نفر جهت دریافت نشان مشهدالرضا(ع) پایش شده‌اند منصوریان: فلسلفه نشان مشهد الرضا (ع)، مردمی بودن آن است شهردار مشهد مقدس: نشان مشهدالرضا (ع) در تاریخ به یادگار خواهد ماند تاریخ‌گردی ۹۰ ساله در خیابان دانشگاه مشهد ثبت‌نام بیش از ۲۲۰۰ نفر برای عضویت در شورای اجتماعی محلات مشهد | احتمال تمدید مهلت نام‌نویسی از ماجرای نهر قدیمی منطقه تا مشکل ساخت وساز، در ملاقات مردمی شهردار منطقه  ۷  مشهد دستاورد‌های کلان مدیریت شهری مشهد در حوزه‌های زیرساختی حمل‌ونقل شهری آیین تودیع و معارفه فرماندار مشهد برگزار شد | قدردانی از «داوری»، آرزوی موفقیت برای «حسینی» + فیلم سرویس دهی رایگان متروی مشهد در روز‌های ۹ و ۱۰ دی ماه ۱۴۰۳ اعزام بیش از ۱۰۰ هزار نیروی کارگری به پروژه‌های شخصی، در ایست‌کار‌های مشهد توسعه کرامت‌محور در حوزه عمران و حمل‌ونقل شهر برگزاری دومین دوره مراسم «نشان مشهدالرضا(ع)» در روز ۱۰ دی | مشهد پیشتاز الگوسازی و تکریم نخبگان رویداد نشان مشهدالرضا(ع)، فرصتی برای معرفی ظرفیت‌های علمی مشهد هوای کلانشهر مشهد همچنان آلوده است (۸ دی ۱۴۰۳) پیشکسوتان عرصه‌های مختلف مشهد باید در رویداد نشان مشهد الرضا (ع) تجلیل شوند واقعه ۱۰ دیماه مشهد برای تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد مراسم بزرگداشت شهدای دهم دی ماه مشهد برگزار شد + ویدئو روز‌های یادآور حماسه‌های مردم مشهد باید در فضای اجتماعی شهر مورد توجه قرار بگیرد «مردمی بودن» موضوع اصلی نشان مشهدالرضا (ع) است | نسل جوان با خلاء الگو‌ها مواجه است
سرخط خبرها

مشهدالرضا (ع)؛ مرکز ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی

  • کد خبر: ۹۸۲۷۸
  • ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۹
مشهدالرضا (ع)؛ مرکز ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی
مهدی ناصحی - دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی و نایب‌رئیس شورای اسلامی شهر مشهد

نارضایتی اجتماعی شرط اساسی برای هر انقلاب است. اگر مردم کشور از وضعیت موجود ناراضی باشند، شعله‌های آشوب درون مرز‌های جغرافیایی آن کشور برپا می‌شود و به‌تدریج هرج‌ومرج‌های بی‌پایان و مقابله با شورش، حکومت مرکزی را به حدی به خود درگیر می‌سازد که دستیابی به هیچ هدف و چشم‌اندازی میسر نخواهد بود.

با این حال، وجود یک ایدئولوژی جایگزین برای هدفمندساختن موج نارضایتی‌ها نیز به‌عنوان شرط دوم ضروری است. زیرا کشور را نمی‌شود در وضعیت خلأ اداره کرد و اگر افراد به ایدئولوژی حاکم بر جامعه انتقاد دارند، فقط درصورتی می‌توانند انتقاد خود را زمینه‌ای برای راه‌اندازی یک جریان و مطالبه اجتماعی قرار بدهند که ایدئولوژی جایگزین را نیز معرفی کرده باشند.

شرط سوم هر انقلاب حضور رهبر مقتدر و جریان‌شناس است که اگر نهضت مردم از این فرماندهی بهره‌مند باشد، می‌تواند مطالبه خود را به تغییر در نظام حاکمه کشور منتج کند، اما اگر از این شرط بی‌بهره بود، نه‌تن‌ها به احتمال زیاد جریان مردمی موفقیتی در پی نخواهد داشت، بلکه حتی اگر هم ختم به نتیجه شود، احتمال انحراف و استحاله آن زیاد است؛ مشابه رویدادی که در قیام ملت مصر در سال ۲۰۱۳ میلادی رخ داد و به‌دلیل نبود رهبر جریان‌شناس و مدبر، نه‌تن‌ها انقلاب ختم به پیروزی نشد، بلکه جریانی به‌مراتب استبدادی‌تر و وابسته‌تر عنان امور کشور را در دست گرفت.

نگارنده که روحانیت را سازمان‌یافته‌ترین جریان نخبگانی در کشور می‌داند، وجه ممیزه اساسی انقلاب اسلامی ایران با دیگر جریان‌های تغییردهنده نظام حاکمه همچون انقلاب روسیه یا انقلاب فرانسه را نیز نهاد‌های بسیج‌کننده در انقلاب اسلامی می‌شمارد.

یعنی همان نهاد‌هایی که بدون وابستگی به بدنه حاکمیتی کشور و به‌صورت کاملا مردمی می‌توانستند نوار‌های اعلامیه و متون سخنرانی امام خمینی (ره) را از تبعیدگاه ایشان در نجف به دورافتاده‌ترین روستا‌های ایران برسانند.

به عبارت دیگر، در میانه بازار داغ بورسیه‌های سفارشی نخبگان کشور که همواره به توصیه دربار یا یکی از بستگان بانفوذ، جوان نخبه ایرانی به کشور‌های اروپایی و آمریکا اعزام می‌شد و نتیجه آن هم جز گسترش قشر نخبگانی بیگانه با مردم در ایران نبود، سازوکار مکتب‌خانه‌ها در روستا‌ها و شهر‌ها به‌گونه‌ای تعریف می‌شد که نوجوانان علاقه‌مند به تحصیل در علوم قرآنی و دینی را در یک زنجیره آموزشی از مکتب‌خانه‌های محروم به مدارس علوم دینی در شهر‌ها و در انتها به حوزه‌های علمیه بزرگ در قم، مشهد و نجف می‌رساند و محصول این زنجیره آموزشی نیز نخبگان علوم دینی فاضل و البته مردم‌داری بود که در هر روز از ایام تحصیل خود با بدنه ملت مراوده داشتند و پس از تحصیل نیز از بدو تولد با قرائت اذان در گوش نوزاد تا پس از مرگ با قرائت تلقین بر اموات، با یکایک افراد ملت همراه بودند.

یکی از ابتکارات نبوغ‌آمیز بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی نیز فعال‌سازی همین شبکه نخبگانی مردمی بود تا به‌عنوان یک نهاد بسیج‌کننده در خدمت ترویج ایدئولوژی انقلاب اسلامی و مبارزه با نظام طاغوتی پهلوی قرار بگیرد و کاری کند تا انقلاب منحصر در پایتخت نماند و در جای جای مناطق کشور به زبان مردم تبیین شود و به بحث و تبادل نظر گذاشته شود.

از این رو باید این سؤال را در اذهان اصحاب رسانه و جامعه دانشگاهیان کشور پررنگ کرد که چرا با وجود نقش‌آفرینی مردم ایران در هر شهر و روستا، عمده تحولات سیاسی انقلاب اسلامی فقط در چهارچوب مبارزات سیاسی پایتخت روایت می‌شود؟

طرح این پرسش از رسانه ملی که چرا در دهه فجر و ایام منتهی به ۲۲ بهمن، سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، عمده تصاویر مربوط به مبارزات سیاسی مردم در تهران به‌عنوان مستندات این وقایع تاریخی پخش می‌شود، یکی از موضوع‌هایی است که باید برای آن در جست‌وجوی یک پاسخ روشن بود.

بدیهی است که در آن ایام به سبب توسعه‌نیافتگی رسانه‌ها، عمده امکانات ضبط، آرشیوسازی و پخش محدود به تهران بوده باشد، اما این دسترسی محدود به مستندات تصویری باعث نمی‌شود که ما بتوانیم منکر نقش مؤثر تحولات مشهدالرضا (ع) در خط‌دهی به سیر مبارزات سیاسی مردم در سرتاسر کشور باشیم.

حقیقت آن است که مشهد کانون مذهبی انقلاب اسلامی و نقطه ثقل ترویج عقاید دینی در بین مردم بود که نه فقط وقایع مربوط به انقلاب اسلامی، بلکه تحولات پیش از آن همچون قیام گوهرشاد و بعد از آن همچون حماسه‌آفرینی‌های یگان‌های رزم خراسان در دفاع‌مقدس نیز شواهد صادقی از این نقش‌آفرینی مؤثر در تحولات ملی هستند.

برای کسی که بخواهد تحولات مشهد را در دوران پیروزی انقلاب اسلامی کم‌رنگ جلوه دهد، سخنرانی‌های کوبنده و بصیرت‌آفرین آیات عظام عبدا... شیرازی، عباس واعظ‌طبسی، سیدمحمدهادی میلانی، حسنعلی مروارید، عبدالکریم هاشمی‎نژاد و رهبر معظم انقلاب به‌مثابه یک حقیقت انکارناپذیر است.

این شخصیت‌های برجسته رویش‌های حوزه علمیه خراسان بودند که در جریان انقلاب اسلامی نه فقط مشهدالرضا (ع) بلکه دیگر شهر‌های کشور ازجمله تهران نیز از پرتوافشانی فعالیت‌های روشنگرانه سیاسی آنان بهره‌مند می‌شدند. علاوه بر حوزه علمیه خراسان، دانشگاه‌های خراسان نیز با چهره‌های سرشناسی همچون دکتر علی شریعتی به اثرگذاری فعال و جریان‌سازی در میان قشر نخبگان غیرحوزوی کشور می‌پرداخت؛ تا جایی که به اذعان بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران تاریخ انقلاب اسلامی، قرائت‌های مشکوک از درگذشت مرحوم شریعتی و ظنین‌شدن ملت و تمرکزبر نظریه شهادت او، زمینه‌ساز شعله‌ورشدن فزاینده خشم مردم شد؛

بنابراین آنچه مسلم و مجسم است، این است که مردم مشهد غیرت دینی دارند و همان انگیزه‌ای که پس از کشف حجاب رضاخانی، مشهدی‌ها را به میدان آورد تا در حرم مطهر رضوی به خاک و خون کشیده شوند، اما دست از آرمان اسلام‌خواهانه خود برندارند، همان انگیزه هم سبب شد تا از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آتشی در قلوب مؤمنین فروزان شود که زبانه‌های آن کاخ‌نشینان را در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ طعمه خود کند و تا امروز نیز نشانه‌های آشکار و صادقی از جریان داشتن همین نیات انقلابی و خداخواهانه در دل و ذهن مجاوران امام رضا (ع) وجود دارد؛ همان‌طور که در تشییع پیکر سیدالشهدای مقاومت و یاران شهید او با خلق تصاویر جاودانه از قدرشناسی این مردم شاهد بودیم و در آینده نیز این سیر پرافتخار ادامه خواهد داشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->