افول جایگاه اجتماعی کارمند جماعت جبار رحمت‌زاده، استاد آواهای مقامی خراسان چشم از جهان فرو بست+ فیلم با موز میلیون‌دلاری حراجی ساتبیز آشنا شوید! «صد روز با رئیس‌جمهور» در برنامه تلویزیونی «زمانه» + زمان پخش اجرای طرح بهبود صندوق اعتباری هنر با هدف صیانت از حقوق اعضا ساخت پویانمایی «کشتی‌گیران» برای نوروز ۱۴۰۴ رونمایی از مستند «پروانه» هم‌زمان با سالگرد درگذشت زنده‌یاد پروانه معصومی آمیختن طنز با تنهایی «مثل دانه‌های تگرگ» مدیران مسئول «نسیم بیداری» و «اعتماد آنلاین» مجرم شناخته شدند سرپرست خبرگزاری ایسنا منصوب شد (۲۸ آبان ۱۴۰۳) داوران بخش کتاب نخستین جایزه پژوهش سال تئاتر ایران را بشناسید ۱۵ آهنگ پرمخاطب در دو ماه اخیر | «محسن چاووشی» محبوب‌ترین خواننده «فرد سرخپوش» در هفته نخست اکران جهانی پیشتاز شد خاطرات خالق «گلبوته‌ها» در رادیو مشهد | گفت‌وگوی منتشر‌نشده با «فریدون صلاحی» مؤسس نخستین گروه تئاتر خراسان «با ترانه» در شبکه نسیم + زمان پخش
سرخط خبرها

نگاهی به فیلم «بدون قرار قبلی» | تکانه‌های غریب غربت

  • کد خبر: ۹۸۳۹۵
  • ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۱
نگاهی به فیلم «بدون قرار قبلی» | تکانه‌های غریب غربت
بهروز شعیبی، در آخرین ساخته‌اش از هیاهوی «روز بلوا» فاصله گرفته و ترجیح داده آهسته‌تر حرکت کند و شخصیت‌هایش را به‌جای کنش بیرونی به طمأنینه و مکث دعوت کند.

عروجی | شهرآرانیوز - «بدون قرار قبلی» من را یاد جمله‌ای از جولین بارنز نویسنده مشهور انگلیسی می‌اندازد. او جایی درباره سوگواری‌کردن نوشته بود، «به همان اندازه که می‌ارزید درد دارد.» و اینجا دختری بعد از سی‌سال دوری از پدر، پدری که سال‌ها به اندازه یک هاله نور دور و خارج از دید بود آرام آرام درد نبودنش شروع می‌شود. پدری که در غیاب، حضوری گسترده داشته و وضوحی شفاف، اما نبودنش یکهو به‌اندازه تمام این سی‌سال روی سر دختر آوار می‌شود.

بهروز شعیبی، در آخرین ساخته‌اش از هیاهوی «روز بلوا» فاصله گرفته و ترجیح داده آهسته‌تر حرکت کند و شخصیت‌هایش را به‌جای کنش بیرونی به طمأنینه و مکث دعوت کند. «بدون قرار قبلی» پرتره‌ای با مایه‌های پررنگ مذهبی است که بیشتر از دوسوم آن در مشهد می‌گذرد. شهری که خود شعیبی در آن به دنیا آمده و خیلی خوب آنجا را می‌شناسند. احتمالا همین هم‌جواری باعث شده تقریبا بیشتر فیلم‌هایش رنگ‌مایه‌های دینی داشته باشد.

در این سال‌ها سینماگران بسیاری تنها هدفشان از سفر به مشهد نمایش چندساعت زیارت هول‌هولکی با دوربین زوم نافرم بوده. شیوه‌ای که در نهایت منجر به یک نگاه کارت‌پستالی و بی‌نهایت تزیینی و تصنعی به مقوله زیارت، شفا یا دگرگونی ناگهانی یک شخصیت در یک فضای معنوی می‌شد. اما این‌بار ما با یک «حرم» متفاوت روبه‌رو بودیم. دوربینی که هیچ اصراری ندارد بیش از اندازه و غلوشده در حرم بچرخد و تصاویر تکراری ضبط کند. حتی خادمی که خود شعیبی نقشش را بازی می‌کند هم لهجه غلیظ مشهدی ندارد و به قاعده دختر را راهنمایی می‌کند.

مهم‌تر از همه، شخصیت‌ها برای یک‌بار و در یک زیارت نیم‌ساعته و از روی عجله تمام نمی‌شوند. بلکه به‌طور منطقی اجازه می‌دهد شخصیت اصلی آرام آرام با این فضا ارتباط برقرار کند. سکانس پایانی فیلم را باید یکی از ناب‌ترین و زیباترین نگاه سینمایی به حرم مطهر رضوی در تاریخ سینمای ایران دانست که مخاطب از دیدنش سیر نمی‌شود. او البته در یادداشت خیلی کوتاهی قبل از نمایش فیلمش در مجله «فیلم امروز» نوشت که این سینما و این نوع نگاه از کجا می‌آید. «سینما برای من بوی عطر را به تصویر کشیدن است. عکسی از عباس کیارستمی، شعری از محمدرضا شفیعی‌کدکنی، ترانه‌ای ازاسماعیل ستارزاده، آواز محمد معتمدی، ما در این زمانه زیسته‌ایم.

این نشانه‌های دوران ما هستند و نیازی نیست به آیندگان تاریخ بگوییم. آدرس روزگار ما شفیعی کدکنی است، کیارستمی است.» در واقع، شخصیت اصلی فیلم از دل یک خانواده فروپاشیده می‌آید، اما کسی را مقصر نمی‌داند و بیشتر با خودش طرف است. فیلم‌ساز این مادر مشوش را به یک سفر درونی می‌برد، به خلوتی که اجازه بدهد خودش و خیلی چیز‌های دیگر را پیدا کند.

یاسمن در «بدون قرار قبلی» (با بازی پگاه آهنگرانی) مسیر ملتهبی را طی می‌کند و این التهاب با چیدمان درست اطلاعات آرام آرام به مخاطب ارائه می‌شود و در انتهای فیلم به اوج خودش می‌رسد. او به همراه فرزندش که بیماری خاصی دارد ناگاه به ایرانی می‌آید که سی سال از آن دور بوده و البته علاقه‌ای هم به برگشت نداشته، اما یک وسوسه یا به تعبیری یک نیروی درونی او را به برگشت راضی می‌کند. بعد از آنجا به شهری می‌رود که جز یک خاطره در حرم چیزی یادش نیست.

حتی خاطراتی که دخترخاله‌اش برایش تعریف می‌کند را هم به‌خاطر نمی‌آورد یا وانمود می‌کند که یادش نیست، اما فیلم‌نامه از هر خاطره کوچکی به بهترین شکل ممکن برای ارائه اطلاعات و شخصیت‌پردازی استفاده می‌کند. هرچند روشن نیست قصه مصطفی مستور در این بین چقدر سهیم بوده و چقدر از آن استفاده شده است. از آن طرف، در این سفر او با فرزندش همراه است، فرزند کوچکی که به بیماری خاصی دچار است و خیلی نمی‌توان تنهایش گذاشت، اما او را باید یکی از محور‌های اصلی قصه دانست که بهترین لحظات را رقم می‌زند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->