صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

تابوت شهید و صندوق عهد برادری ایرانیان

  • کد خبر: ۲۳۰۵۷۳
  • ۰۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۱
حکایت رقابت‌های سیاسی از قرابت‌های معنوی و عاطفی جداست. ارجمندی فرهنگ ایرانی و اخلاق دینی هم در همین ظرافت هاست. در اینکه میان کنش‌ها و واکنش‌ها در عرصه‌های گوناگون تفاوت قائل شویم.

تابوت را صندوق عهد می‌توان نامید. عهد برادری، هم نوعی، هم وطنی. با صندوق رأی نمی‌شود آن را قیاس کرد. در صندوق رأی، نظر‌ها و پنداشته‌ها و انگاشته‌ها و برنامه‌ها و حتی نوع رویارویی با افکار عمومی و مدیریت آن با تبلیغات است که رأی‌ می‌گیرد. اما تابوت و تشییع و سیاه پوشی و سوگواری را باید در عهد، بازخواند. عهدی که خویشاوندان و هم وطنان را از منتها الیه قهر هم به قله آشتی می‌کشاند تا آتشی که در دل افروخته شده است را التیام دهد.

ما تجربه کرده ایم خویشاوندان با نگاه‌های مختلف سیاسی. کسانی که در اوج رقابت‌های انتخاباتی به ستادِ رقیب خویشاوندشان راه می‌برند و برای موفقیت او، که با نگاه فرداپژوهی خود همراه می‌بینند، تلاش می‌کنند، اما به گاه حادثه، به فصل غم، اولین کسانی هستند که خود را به معرکه می‌رسانند. این دو را نباید به سبک این همانی خواند چه به واقع هم این دو بسیار از هم و با هم متفاوت اند. همین نگاه هوشمندانه و منطقی است که راه بر همدلی در عین ناهم نظری  می‌گشاید.

حتی رقیبان دیروز را به غم گساران امروز تبدیل می‌کند. چیزی که امروز بعد از آن فاجعه تلخ و عروج شهادت گونه رئیس جمهور رئیسی و همراهان نازنینش می‌بینیم از این جنس است.  جمهوری که به رئیسی رأی نداده بودند هم خود را به میدان تشییع و عزا رساندند و او را شهیدِ خود دانستند. 

به واقع هم همین است. حکایت رقابت‌های سیاسی از قرابت‌های معنوی و عاطفی جداست. ارجمندی فرهنگ ایرانی و اخلاق دینی هم در همین ظرافت هاست. در اینکه میان کنش‌ها و واکنش‌ها در عرصه‌های گوناگون تفاوت قائل شویم.

استاندارد رقابت‌های سیاسی هم این است که با شمارش آرا، همه به تنظیمات فرهنگی خود برگردند نه اینکه خط افتراقِ مناظرات و رقابت‌ها را چنان پررنگ نگهدارند و حتی بر رنگ و لعاب آن بیفزایند که در مسیر رفاقت دیوار ایجاد شود.

ما را خداوند بر یک پهنه جغرافیایی فرصت زادن و زیستن عطا فرموده که اسمش ایران است. در یک عصر فرصت حیات داده که این قرن و سال و ماه و روز است. زیر یک پرچم ما را گرد آورده که پرچم جمهوری اسلامی ایران است.

این یعنی ما به هم ربط داریم و سرنوشت ما، چون تاروپود درهم تنیده شده است. قالی ایرانی را فقط در سبک‌های خبرنویسی نباید جست. در فرهنگ زندگی اجتماعی هم باید خواند.  ناهمراهان را بسان نخ‌های کنار مانده باید دانست که گرهی در این فرش نیستند.

خارج نواختن از دستگاه ملی و ملت، خودآن‌ها را به خارج شدن از ارکستری وامی دارد که هماهنگ می‌نوازد. صدای گریه، اشک‌های جاری، بغض‌های در گلو، سیاهی پیراهن، شانه‌های هموار شده برای سر‌های داغ دار و... همه نشان می‌دهد که به عهد برادری استواریم. تابوتی که بر شانه گرفتیم این عهد را حالی تازه و معنایی نو بخشید.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.