نشست ادبی «کلمات ملکوت» در مشهد برگزار شد بخش عمده‌ای از شعر فارسی، شعر آیینی است برفی که بر رکوع نشست بنده خدا، عیسی مسیح (ع) | مروری بر روایات به جامانده از امام رضا (ع) پیرامون پیامبری که مبشر بود پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، پنجشنبه در مشهد تشییع می‌شود سومین اجتماع بزرگ دختران سلیمانی در مشهد برگزار خواهد شد برگزاری جشن تکلیف دانش‌آموزان مشهدی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) + فیلم (۴ دی ۱۴۰۳) برگزاری مراسم وداع با پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، در حرم امام‌رضا(ع) لزوم تعامل و همگرایی دستگاه‌های اجرایی ستاد خدمات سفر خراسان رضوی برای خدمات‌رسانی شایسته به زائران رضوی و مسافران نوروزی رابطه تعقل با سخن گفتن امروز را غنیمت بدان! | درباره جایگاه و اهمیت بهره‌مندی از نعمت عمر در کلام اهل‌بیت (ع) وقتی شیطان با «واجب» ما را از عمل به «اوجب» بازمی‌دارد! ۸ زندانی جرائم غیرعمد به همت خادمان بارگاه منور رضوی آزاد شدند تولیت آستان قدس رضوی: روحیه مقاومت در برابر مستکبران هیچ‌گاه از بین نخواهد رفت گلی که گونه‌اش از ارغوان لطیف‌تر است مادران همیشه منتظر جامعه، آماده فعالیت بیشتر
سرخط خبرها

با میراث شهدا چه می‌کنیم؟!

  • کد خبر: ۲۳۴۵۰۳
  • ۳۰ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۰
با میراث شهدا چه می‌کنیم؟!
شهید شخصیتی ویژه است که هرگز عادی نمی‌شود. فکر می‌کنم برای ارتقای سلامت در جامعه این فوق‌العادگی باید همیشه حفظ شود.

شهادت در باور من همیشه حالت فوق‌العاده دارد. شهید شخصیتی ویژه است که هرگز عادی نمی‌شود. فکر می‌کنم برای ارتقای سلامت در جامعه این فوق‌العادگی باید همیشه حفظ شود. به همین دلیل است تا نام شهدا به میان می‌آید، همه حروف به‌احترام آنها خبردار می‌ایستند تا از شهید بنویسند.

کلمات چندباره تجدیدوضو می‌کنند تا وقتی کنار هم ایستادند، بتوانند تصویری از شهید ارائه کنند که با واقعیت زیستی و حقیقت معرفتی هم‌خوان باشد. هم قلم قسم می‌خورد بر صداقت روایت و هم صفحه کیبورد صادقانه می‌کوشد حق مطلب را ادا کند. دراین‌میان، منم که کم می‌آورم. ابر و باد و مه و خورشید و فلک به‌احترام شهید محور تبیین تشکیل می‌دهند، من، اما گرفتار کوچکی‌های خویشم و بزرگی هیبت برخی‌ها که اگر شهید را روایت کنم با رفتار آنان، تضادی آشکار خواهد داشت. 

اما می‌نویسم با اقتداری مستظهر به شهدا و خدای شهدا. می‌نویسم از «شهید ‎سیف‌ا... شیعه‌زاده» که به‌جز خدا کسی را نداشت. کسی به انتظارش لحظه‌ها را نمی‌شمرد. تنها شهید بهزیستی استان مازندران که با یک زیرپیراهن راهی جبهه شد و هیچ‌کس در جبهه نفهمید که او خانواده‌ای ندارد. می‌نویسند: کم سخن می‌گفت و ‏با سن کم بی‌سیمچی شد تا امین رمزوراز عملیات باشد. 

سرانجام در سال ۱۳۶۴ در هفده‌سالگی توسط گروهک کوموله اسیر شد. برگه و کد‌های عملیات را قبل از اسارت خورد و ضدانقلاب پس از به‌شهادت‌رساندن وی، برای به‌دست‌آوردن رمز و کد‌های بی‌سیم، سینه و شکمش را شکافتند، ولی چیزی نصیب آنها نشد. می‌نویسم تا آنانی که در عناوین مختلف و جایگاه‌های گوناگون، در غفلت، زبان گویای اسرار می‌شوند، یاد بگیرند امانت‌داری را.

می‌نویسم تا کسانی که اسرار این مملکت را برای دشمن «کادو» می‌کنند، خجالت بکشند از شهید. می‌نویسم تا بگویم یاد بگیرید امانت‌داری را. یاد بگیریم همه‌مان امانت‌داری را. او کلمات رمز در دستانش امانت بود و به جان، آن را نگه داشت. چگونه وجدان خود را رازی می‌کنند کسانی که امانت بیت‌المال را به مال‌البیت تبدیل می‌کنند و سروکله‌شان در کانادا پیدا می‌شود! 

می‌نویسم تا بگویم بعد از شهدا برای برخی‌ها ارزش‌ها تغییر کرده است تا جایی که بعضی عوضی‌ها احساس ارزش می‌کنند و از عالم و آدم طلبکار می‌شوند. می‌نویسم تا به‌یاد بیاورم همه‌مان را که باید به تنظیمات کارخانه انقلاب برگشت. انقلاب را، ایران را، مردم را و جامعه را به همان شیوه‌ای می‌شود حفظ کرد که به‌دست آوردیم؛ به پاکی و اخلاص و ایثار، به سبکی که شهید شیعه‌زاده تعلیممان کرد. راه رستگاری همین است.

برای موفقیت و سربلندی ملک و ملت باید به این سبک، زیستن را تجربه کرد، وگرنه آنچه به‌دست می‌آوریم، به‌جز هیچ معنای دیگری نخواهد داشت. ما نظام را، انقلاب را، استقلال ملی و عظمت ایرانی را از شهدا به ارث بردیم. باید برای حراست از این میراث به همان سبکی قدم برداریم و قلم زنیم که شهدا معلم آن شدند. من به‌جز راه شهدا راه دیگری برای سربلندی نمی‌شناسم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->