هادی دقیق | شهرآرانیوز؛ هرچیزی در این روزگار تکراری شود، رسیدن بهاری که نوایش همهمه پرندگان و باد بهاری است، تکراری نمیشود. فصل بهار کویر خشک را هم زنده میکند و جریان آب به هر جنبندهای در دشت شوروحالی وصفناپذیر میدهد. بهار در هر بخشی از طبیعت با پیوند تاروپود زمان و مکان، چشماندازی میبافد که حتی توصیفش هم نیمی از لذت است. در همین اطراف ما هم کم نیستند زمینهای خشکی که از برکت معجزه بهار دیدنیهای فراوان دارند؛ در هر مسیری که چشم باز کنیم، چشمانداز بهاری چنان لطافت چشمنوازی نشانمان میدهد که گاهی مجبوریم جاده و خودرو را رها کنیم و فقط در طبیعت قدم بزنیم.
یکی از اینها، کفه نمکی بردسکن است. ۲۷۰ کیلومتر آنطرفتر از مشهد و تقریبا در ۴۰ کیلومتری جنوب بردسکن، در میان کویری تشنه، روستاهای فراوانی هستند که همگی با پسوند «آباد»، اشتیاق مردمان کویر را فریاد میزنند؛ سیفآباد، محمدآباد، خرمآباد، شهرآباد، جلالآباد و بسیار آبادی دیگر. اما انتهای همین مسیر که پر از آبادی است، به روستایی کوچک به نام رحمانیه ختم میشود. رحمانیه در این وقت سال چیزی به ما میبخشد که برازنده نامش است؛ بخشندگی بهار دوازده کیلومتر بعد از رحمانیه، کویر نمکی چنان زیبا رو میکند که درکنار سفیدیهای نمکیاش، زمین مثل آینهای سراسر این دشت را به رنگ آسمان تزیین میکند.
پیشتر از این و زمانی که هنوز خشکسالی اینقدر فراگیر نشده بود، دشت نمکی در این وقت سال دریاچه آب شور میشد و گردشگرش را مجاب میکرد که برای فرار از شلوغی شهر، به سکوت و آفتاب روز و آسمان پرستاره شبش پناه ببرد. اما امروز هم شاید قدری دورتر از دسترسی، هنوز در فصل بهار کفههای نمکی بردسکن را آبدار ببینیم. پالایا یا همان کفه نمکی آنقدر چشمنواز و زیباست که حتی اگر به ساحل شور این دریای نمک هم برسیم، از ما پذیرایی میکند. غروب کفه نمکی بردسکن البته دیدنیتر است و برای رسیدن به چنین چشماندازی میتوان از مسیرهای مختلف به آن رسید، شگفتی مسیر کفه نمکی در همین خلاصه نمیشود.
گذر از این مسیر و رسیدن به دریاچه نمک، تماشاچی طبیعت را مهمان جنگلها و باغهای فراوانی میکند. لذتبردن از این زمین بینظیر در کنار شتر، روباه، کبک، عقاب، جغد و حیوانات دیگری که ممکن است در مسیر ببینید، کیفیت تماشا را دوچندان میکند. برای رسیدن به کفه نمکی بردسکن از مشهد، دو مسیر پیش روی ماست که البته اگر یکی را برای رفت و دیگری را برای برگشت برگزینیم، هیچکدام از ظرفیتهای بهیادماندنی آن را از دست نمیدهیم.
هر دو مسیر تا بعد از شهرستان تربتحیدریه یکی است، اما پس از آن باید به جادههای سمت راست مسیر چشم بدوزیم که یکی بهسمت کاشمر میرود و دیگری فیضآباد. از جاده فیضآباد که گذر کنیم، پس از گذشتن از انبوهی باغ پسته به جنگلی انبوه از درختان تاغ میرسیم؛ جنگلی که قدمزدن در آن غیر از زمان گرم سال، همیشه دلپذیر است. درختچه تاغ با مقاومت زیادی که در برابر گرما دارد، چنان در زمین ریشه میکند که از فرسایش خاک و بیابانزایی جلوگیری میکند. در این جنگل تشنه بهجز خزندگان بهندرت جنبنده دیگری دیده میشود.
پس از این پوشش انبوه، در مسیر جاده رفتهرفته به بیابانی خشک و بیبار میرسیم. کویر یونسی از بیابانهای شنی شهرستان بجستان، در همین مسیر قرار دارد و در فاصله کمی از جاده میشود مهمان شنزاری شد که هرچند چندان وسیع نیست، میزبان خوبی است. در این مسیر پیش از رسیدن به بجستان باید از سمت راست مسیر و از جادهای که به بردسکن میرسد، از مسیر خارج شد. جاده بجستان به بردسکن سراسر کویری است. در سراسر این مسیر باید انتظار دیدن گلههای شتر داشته باشید.
اما مسیر راست سهراهی شادمهر به کاشمر، خلیلآباد و بردسکن میرسد. سرسبزی این جاده بیشتر است و فراوانی درختان انگور و انارش گواه آبادیهای بیشماری در مسیر است. کاشمر شهری تاریخی است که وفور آثار دورههای مختلف تاریخی در آن، باستانیبودنش را تأیید میکند. در همین مسیر و پیش از رسیدن به بردسکن، سمت راست جاده روستای علیآباد کشمر است که از همان ابتدای مسیر رسیدن به روستا هم میتوان برج روستا را دید.
برج علیآباد کشمر هجده متر ارتفاع دارد و جزو آثاری است که در ابتدای قرن گذشته و سال ۱۳۱۰ ثبت ملی شده است. اگر این برج آجری در نگاه اول مخاطبش را به یاد برج رادکان بیندازد هم بیراه نیست؛ معماری برج علیآباد کشمر مشابه برج رادکان است و زمان ساختشان نیز خیلی بههم نزدیک است. اما تفاوت این برج با رادکان یکیدو تا نیست. برج علیآباد با عرض زیادی که دارد فضای بیشتری در اختیار سازندگانش گذاشته است.
درنهایت گذشتن از علیآباد ما را به بردسکن میرساند، بردسکنی که ظرفیتهای بیشماری دارد که پرداختن به همه آنها در این متن نمیگنجد، اما لذت تماشای کفه نمکی و کوههای رنگارنگ اطرافش که از دوره سوم زمینشناسی ماندهاند، یکی از بزرگترین ظرفیتهای طبیعی بردسکن را رونمایی میکند که زمستان و بهارش بسیار دیدنی است.