تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ ابتدای این ماه بود که شهردار مشهد بار دیگر از مثلث خادم، زائر و مجاور در مشهد گفت و اینکه «باید صفات امام رضا (ع) به همه شهر تسری داده شود». این حرف اگرچه تازگی ندارد و در سالیان گذشته نیز مطرح شده است، اما متأسفانه تاکنون هیچ نمونه عملی و مشخصی برای تسری صفات رضوی بر زیست شهری مشهدیها نداشته ایم.
یکی از مؤلفههای چنین اقدامی، پذیرش مشهد به عنوان حرم شهر است و اینکه الگو و سبک زندگی همه زائران، مجاوران و خادمان رضوی، سیره رضوی باشد. دراین باره با دکتر نعمت ا ... فیروزی، استادیار گروه الهیات دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) و مدیر مرکز تحقیقات کاربردی تربیت و تبلیغ دینی امام رضا (ع)، گفتگو کرده ایم تا ببینیم برای تسری ویژگیهای امام رضا (ع) به زیست شهری چه باید کرد.
برای پاسخ به این پرسش باید ببینیم آیا صفات یک وجود مقدس به یک محیط تسری پذیر هست یا خیر که بتوان سیره و ویژگیهای امام رضا (ع) را به زیست شهری و اجتماعی روزگار معاصر پیوند زد؟ دیگر اینکه آیا شناخت و درک مناسبی از این ویژگیها داریم تا ادعای تحققش را داشته باشیم؟
بیشترمان فکر میکنیم شناخت کافی از ائمه (ع) داریم درحالی که چنین نیست. شناخت بیشتر ما از این بزرگواران به خصوص امام رضا (ع) شبیه به سیری کاذب است که حس میشود، اما واقعیت ندارد. این گونه است که ما امام رضا (ع) را از منظری میشناسیم که خودمان بیشتر میپسندیم نه آنچه هست و باید بدان توجه داشت.
این شناخت هم معطوف به چند چیز است، یا محدود است به همان محیط حرم مطهر یا برخی کرامات و عنایاتی که سینه به سینه در میان مردم نقل شده، یا معطوف به درخواستها و مطالبات ما از امام رضا (ع) است یا مبتنی بر شناختی حداقلی است که متناسب با ایام میلاد یا شهادت ائمه اطهار (ع) به دست آورده ایم؛ بنابراین اولین نکته این است که باید تلاش کنیم این ویژگیها را در یک نگاه راهبردی و در قالبهایی تأثیرگذار به مخاطبان ارائه دهیم تا فهم اولیه و صحیحی ایجاد شود و گرنه حتی ممکن است عدهای با موضوعات و تصمیمات منبعث از تعالیم امام رضا (ع) نیز دچار تعارض یا سوء تفاهم شوند؛ همان گونه که در دوره زندگی ایشان نیز سوءتفاهمهایی ایجاد میشد که به صورت مستمر توسط خود این بزرگواران یا یارانشان پاسخ داده میشد.
متأسفانه ما، چون کارهای بزرگی برای امام رضا (ع) نکرده ایم، برخی کارهای کوچکی که صورت گرفته است خیلی به چشم میآیند، اما واقعیت این است که به نوعی در مسیر زندگی به سبک و سیره رضوی عقب مانده ایم. بدتر از همه اینکه در همان شاخصههایی نیز که حرفی برای گفتن داشته ایم، به مرور زمان به جای تسری بیشتر صفات رضوی به زندگی هایمان، با بی اعتنایی میزان آن را کم و کمتر کرده ایم.
در موضوع نبود شناخت دقیق درباره امام (ع) میتوان به عنوان مثال به عدم فهم عمیق درباره رأفت و رحمت امام (ع) اشاره کرد. وجود امام (ع) تا اندازهای مهربان و رحمانی است که تصور میکنیم مهربانی اش همانند مهربانی یک مادر است. فرزند این مهربانی را وظیفه مادر میداند لذا در تعاملاتش با او، هیچ سهم و وظیفه مناسبی برای خود ترسیم نمیکند.
در این نوع از مواجهات، افراد صرفا توقع و انتظار دارند. به عبارت دیگر حق را میخواهند، ولی به تکلیف خود کاری ندارند. این یکی از مهمترین غفلتهایی است که انجام گرفته و بیشتر زائران و مجاوران امام (ع) را شامل میشود؛ لذا نه تنها وظیفه شناسی نسبت به امام رضا (ع) باید پذیرفته شود بلکه باید به یک مطالبه و گفتمان عمومی نیز تبدیل شود.
از سویی شاید بتوان گفت که مهمترین صفت امام (ع) بعد از رأفت و رحمت، صفت علم و دانش باشد. براین اساس شهر امام رضا (ع) باید تجلی پژوهش، علم محوری و تصمیم گیریهای جامع نگر و بلندنظر باشد نه اقدامات بدون پشتوانه علمی و پژوهشی. ایشان امام (ع) تربیت متخصص و کادرسازی هستند.
بررسی منابع و مستندات درباره یاران علمی امام رضا (ع) نشان میدهد که دست کم ۳۲۰ نفر از یاران و شاگردانشان از چهرههای برجسته علمی و فرهنگی بوده اند که هر کدام نقش و جایگاهی ویژه در تربیت و تبلیغ دینی جامعه اسلامی داشته اند. انسانهایی بزرگ که در سرتاسر بلاد اسلامی حضور مییافتند و آن محیطها و قلمروها را تحت تأثیر نگاههای راهبردی خود -که همان نگاه راهبردی امام رضا (ع) بود- قرار میدادند.
این است که سبک مدیریتی ایشان را نمیشناسیم. یکی از مهمترین تجلیات مدیریتی امام رضا (ع) این است که ایشان امام مبارزه با بوروکراسیهای متداول بودند. متأسفانه خیلی از نهادهای امروز ما پیچیده در انواع بوروکراسیها هستند.
صدور مجوز که یک هفته زمان میخواهد ممکن است ماهها یا حتی یک سال طول بکشد، در حالی که در سبک مدیریتی امام (ع)، آسان ترین، بی واسطه ترین، در دسترسترین و کم هزینهترین مسیر ارتباطی با مردم در دسترس و متصور بود. با همین نگاه، مدیر هر بخش و هر دستگاهی در شهر امام رضا (ع) باید دردسترسترین فرد برای مردم باشد. البته همین امر هم باز فن و مهارت و یک تیم همراه میخواهد.
امروز شهرها بزرگ شده اند و برای نشان دادن در دسترس بودن، نیازی نیست که مدیر در کوچه و خیابان بگردد بلکه علاوه بر آن باید سیستمهایی را به کار بگیرد که بی واسطه، دغدغهها و مشکلات مردم را به او برسانند.
ابتکار، خلاقیت و نوآوری از اصول بسیار مهم در سیستم مدیریتی امام رضا (ع) است. البته باز تأکید میکنم که باید حیات اجتماعی، فردی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی و مدیریتی حضرت (ع) را با هم درک کنیم تا موفق به فهم این موضوع مهم بشویم.
با توجه به احادیث و سفارشهای امام رضا (ع) در تعریف مدیر برتر در زیست شهری میتوانیم بگوییم این مدیر، مدیری است که نحوه عملکرد و تصمیمات او بیشترین اثر مثبت را در زندگی جامعه دارد. در مقابل، مدیر ناکارآمد هم مدیری است که تصمیمات و اقداماتش منجر به بهبود وضعیت نمیشود، هرچند هزاران جلسه و کارگروه برگزار کند.
مردم معتقدند مدیران جوری رفتار میکنند که با شکل زندگی واقعی شان تفاوت دارد. وقتی که خبر قراردادی یا اختلاس یا رانتی به گوش مردم میرسد، مردم تفاوت این رفتارها را متوجه میشوند. در شرایطی که زندگی و مدیریت امام رضا (ع) کاملا شفاف است. در مقابل فساد و ابهام باید خیلی شفاف بود.
نکته بسیار جالب، صلح دوستی و خیرخواهی امام رضا (ع) برای است. در الگوی مدیریتی امام رأفت و رحمت، مدیران در حقیقت خدمتگزار همه هستند. نقص کار برخی مدیران این است که در دوره مدیریتی خود فقط به بخشی از جامعه توجه میکنند و بقیه را مورد توجه جدی قرار نمیدهند.
برخی مناطق نیازمند جدی ساخت و سازهای شهری مثل ایجاد خیابانها و معابر مناسب است و برخی مناطق نیازمند بهبود کمی و کیفی مجتمعهای فرهنگی، دینی و مساجد.
البته هیچ یک از ما نمیتوانیم مثل امام (ع) باشیم، اما میتوانیم قائل به خیرخواهی نظاممند باشیم. یعنی خیرخواهی را از قالب لفظ و سخن به طراحی سیستمی عدالت ورز و خیرخواه تبدیل کنیم تا هر کس به حق و سهم خود برسد.