اینکه بتوانیم در کنار دیگری در محیط خانواده و اجتماع زندگی کنیم و روابط حسنه و خوبی با دیگران داشته باشیم از هنرها و مهارتهای زندگی است، هنرهایی که دارای ظرافتهای خاصی است و در گلستان روایتهای اخلاقی بزرگان دینی ما فراوان به آنها اشاره شده است.
در این میان، روایتهایی که نشانههای عاقل را بیان میکنند معمولا به این دست از ظرافتهای اخلاقی میپردازند، به طور مثال در یک روایت زیبا از امام هشتم (ع) بیان شده است که عقل انسان مسلمان کامل و تمام نیست مگر اینکه ۱۰ صفت را داشته باشد که غالب این صفات بیان شده درباره نحوه ارتباط با دیگران است.
از جمله این ۱۰ صفتی که در این روایت به آن پرداخته شده آن است که نخست؛ دیگران به خیررسانی تو امیدوار باشند، یعنی سابقه نیکویی در این جهت داشته باشی و بنای کار و مرام تو این باشد که اگر کاری از دست تو در مورد دیگران ساخته باشد، دریغ نکنی و دوم؛ دیگران خود را از اینکه بخواهد بدی و شری از تو به آنها برسد ایمن بدانند و در این مورد آرامش داشته باشند، صرف نظر از سایر موارد خود همین دو مورد خیلی زیاد و مهم است که اگر این دو مورد، در فرهنگ نامه روابط ما با دیگران و در روش زندگی ما باشد تحولی در زندگی و میزان محبوبیت ما ایجاد میگردد.
از دیگر نشانههای عاقل در این روایت زیبای حضرت رضا (ع) این است که شخص خیر و خوبی اندک دیگری را بسیار شمارد و حساب کند و خیر بسیار خود را اندک شمارد، یعنی اگر کاری هم برای دیگران انجام داد آن کار در چشمش بزرگ نباشد که بخواهد آن را مدام به زبان بیاورد و به رخ بکشد و برعکس اگر دیگری، نیکی و خوبی در حقش کرد، آن را هیچ وقت فراموش نکند و در چشمش بزرگ باشد و مدام از آن یاد کند که همین باعث میشود که دیگران او را انسان قدرشناس و سپاس گزاری ببینند و روابط او با دیگران اصلاح شود. مرتبط با همین بخش از روایت و بیان حضرت رضا (ع) روایاتی است که در یک عبارت زیبا و رسا و زندگی ساز میگویند.
دو چیز را فراموش کن و دو چیز را فراموش نکن، اما دو چیزی که باید فراموش کنی؛ خوبی خودت به دیگران و بدی دیگران در حق توست و دو موردی که نباید فراموش کنی؛ خوبی دیگری در حق تو و بدی تو در حق دیگری است.
بدون شک اگر عمل کننده به این دستورات اخلاقی زیبا و زندگی بخش باشیم، زندگی و روابط ما با دیگران متحول خواهد شد و هیچ گاه در دنیای روابط، چه در محیط خانواده و چه در فضای اجتماع به بن بست نخواهیم رسید.