داور پیشکسوت فوتبال مشهد سالهاست کنار گود نشسته است و چشمش به سوتهای گاه و بیگاهی است که همکارانش در مستطیل سبز میزنند. به آنها چشم میدوزد و خاطرات روزهای قضاوت خود در مستطیل سبز را مرور میکند. پیشکسوت این هفته «دوشنبهها با موسپیدان قضاوت» در دهه ۶۰ سوتهای مهمی در عرصه مسابقات باشگاههای کشور زد، مردی که به همراه تیم مشهدیاش همیشه پای ثابت نبردهای مهم بود: از بازی سرخابیها تا مبارزه شمالیها با تبریزیها. محمد تقیپور پیشکسوت شصتوششساله داوری فوتبال مشهد است که از خاطرات دوران قضاوت و دردهای امروز جامعه داوری میگوید.
به وقت تولد
چهارم اردیبهشت ۱۳۳۲ در خیابان جهانبانی سابق، چمران مشهد، به دنیا آمدم. ۴ برادر و ۳ خواهر هستیم. یکی از خواهرانم والیبال کار میکرد و اهل ورزش حرفهای بود.
شغل در کنار داوری
سال ۵۷ استخدام آموزش و پرورش شدم و بازنشسته دبیری ورزش از این نهاد هستم.
دوران قضاوت
قضاوت در چند رشته را تجربه کردم. هم داوری هندبال کردم و هم داوری بسکتبال و فوتبال، اما خب، قسمت بود از سال ۵۷ و در زمینهای خاکی راهآهن مشهد داوری فوتبال را جدیتر دنبال کنم. خاطرم هست اولینبار یکی از دوستانم در فوتبال آموزشگاهی از من خواست پرچم دست بگیرم و از همانجا کار داوری فوتبال را آغاز کردم. آن موقع، من و محمد قربانی و جمعهپور و علی رضایی با هم کار داوری را آغاز کردیم. ۱۵ سال داور فوتبال بودم و بازیهای مهم زیادی را چه در استان چه در سطح کشور قضاوت کردم.
مهمترین داوری
دیدار پیام و توربو در لیگ استان یکی از بازیهایی بود که همیشه قضاوت آن بازی را در خاطر دارم، بازیای که برای راهیابی به لیگ کشوری بود. آن موقع ابومسلم نتوانسته بود به فینال برسد و توربو در برابر پیام قرار گرفته بود. آن بازی را پیام با پنالتیای که من اعلام کردم یک بر صفر برد و به لیگ کشور راه یافت. البته بازیهای مهم دیگری هم در سطح کشور داشتم. از بازی استقلال و منتخب بوشهر بگیرید تا بازی تراکتورسازی و ملوان. دیدار دوستانه ابومسلم و تیم ملی ارمنستان هم بازی مهمی بود.
اشتباه مهم در داوری
فینال دانشگاههای کشور بود که بازی دانشگاه مشهد و سبزوار را در دانشگاه فردوسی قضاوت میکردم. خاطرم هست یک پنالتی برای تیم مشهد که آن موقع اسماعیل شجیع مربیگریاش را به عهده داشت گرفتم، اما بعد که فهمیدم اشتباه کردهام، پنالتی را پس گرفتم! اشتباه همیشه در داوری بوده است و من هم اشتباه داشتهام.
بهترین داور استان
بهترین داور نسل ما حسین طهرانی بود. در نسل جدید هم معتقدم حق جمشید لامعی خورده شد. او داور خیلی خوبی بود.
تفاوت داوری دیروز و امروز
قدیم از داورها حساب میبردند. متأسفانه اکنون اینطور نیست و بازیکنان با هر تصمیمی به سمت داور حملهور میشوند. بهنظر من داوران امروز قدرت لازم را ندارند.
حال و روز داوری استان
داوری استان در حال بهتر شدن است. مدتی بعد از نسل ترکیها و سخندانها خلأیی در داوری استان به وجود آمده بود، اما الان باز چند تا جوان خوب به داوری ما اضافه شدهاند. فکر میکنم بزرگترین مشکل آن است که کمیته داوران ما نفوذ لازم را در فدراسیون ندارد و همین باعث میشود کسی داوران ما را در فدراسیون تحویل نگیرد. آقایان نمیتوانند حق داوران استان را از تهران بگیرند.
بهرهمندی از تجربیات داوری
امثال من ۲۰-۲۵ نفر هستند که حتی برای مشورت هم دعوت نمیشوند.
عایدی از داوری فوتبال
هیچ چیز عاید ما نشد. آن موقع پول نبود. آن موقع فقط عشق بود.
درد دل
گلهای ندارم. وقتی میبینیم نمیخواهند ما باشیم پایمان را هم در این فوتبال نمیگذاریم. باید علاقه قلبی باشد تا آدم پا پیش بگذارد و جلو بیاید.