سرخط خبرها

ادبیات و هویت ما نگاهی به غفلتی کشنده

  • کد خبر: ۱۲۲۷۰۸
  • ۰۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۹
ادبیات و هویت ما نگاهی به غفلتی کشنده
علی محمد مؤدب - شاعر و نویسنده

هرکسی به خود گمانی و از خود شناختی دارد. همین گمان و شناخت، میدان ابتلا و امتحان او خواهد بود. کسی که گمان می‌کند خیلی زیرک است، با زیرکی امتحان می‌شود و کسی که گمان می‌کند خیلی صبور است و سعه صدر دارد، با همین شرح صدر و حوصله امتحان می‌شود. گمان‌های ما نشانی میدان امتحان ما هستند. گمان‌های ما به ما دلاوری درآمدن به میدان‌هایی را می‌دهند که روز واقعه ما همان جاست.

خودشناسی ما هرچقدر دقیق‌تر باشد، می‌تواند دست ما را بگیرد و ما را از افتادن به مهلکه‌ها نجات بدهد.

آنچه در آموزش وپرورش ما گم شده است، مهندسی این خیال‌ها و گمان هاست. رؤیا‌ها و خیال‌ها و تصورات زندگی ما را شکل می‌دهند. اهمیت ادبیات در مهندسی این رؤیاهاست. نامی که ما بر فرزندانمان می‌گذاریم، رؤیایی است که ما برای او در سر داریم و به او هدیه می‌دهیم. رؤیا‌ها از کلمه‌ها شروع می‌شوند و همه چیز را دربرمی گیرند. این وضعیت به فیلمی تخیلی مربوط نیست؛ زندگی واقعی ما همین گونه شکل می‌گیرد و جریان می‌یابد.

ما با کلمه‌ها ذهنیت و اوهام و رؤیاهایمان را پیدا می‌کنیم و با این رؤیا‌ها زندگی مان را می‌سازیم. دانشمندترین دانشمندان هم با رؤیا و تصور آغاز کرده اند. این گونه است که ادبیات همه چیز را شکل می‌دهد.

فنلاند این سال‌ها یکی از کشور‌های پیشرو در تحول آموزش وپرورش است. یکی از بستگان نزدیک من در کشور فنلاند استاد دانشگاه است. ایشان می‌گوید که در فنلاند، تدریس در دوره ابتدایی شرایطی سخت دارد و من که استاد دانشگاه هستم، نمی‌توانم در دوره ابتدایی تدریس کنم.

برای تدریس در دوره ابتدایی، مهم‌ترین شرط، داشتن مدرک امتحان ویژه ادبیات است. برای ما که ایرانی هستیم و ادبیات کشور ما از مهم‌ترین‌های جهان است، شنیدن این ماجرا بسیار دردناک است. فنلاند در ادبیات جهان چه جایگاهی دارد که تسلط بر ادبیات را مهم‌ترین شرط کار با کودکان قرار داده است؟!

ادبیات همان جایی است که انگیزه‌ها و گرایش‌ها شکل می‌گیرند. همان جایی که اوهام، رؤیاها، هراس‌ها و امید‌ها شکل می‌گیرند. ادبیات، هویت ما را شکل می‌دهد. ادبیات ایران مهم‌ترین بخش میراث ایران است و در دنیا اعتباری ویژه دارد. هیچ کشوری این همه شاعر و نویسنده در تراز جهانی ندارد، اما ادبیات ما در همه نهاد‌های متولی آموزش ما مظلوم و مغفول است.

آموزش وپرورش اصلا شعر را رها کرده است، درحالی که سال‌ها و قرن‌ها نظام آموزش سنتی ما با سعدی و حافظ کارش را آغاز می‌کرده و قرآن جزو اولین متن‌هایی بوده که هرکسی می‌خوانده است. بدین گونه خشت اول درست قرار می‌گرفته و دیوار می‌توانسته است تا ثریا درست بالا برود.

وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی و آموزش وپرورش و آموزش عالی ما باید به این معنا توجه کنند که بدون ادبیات، همه آموزش‌های دیگر ما خانه در ره سیلاب کردن و خشت بر آب زدن است. این همه خروج متخصصان از کشور نتیجه بی توجهی به ادبیات و هویت است.

در بیشتر فیلم‌هایی که از حاج قاسم شهید منتشر شده است، این پهلوان شهید درحال خواندن شعر است و جالب است این شعر‌ها یکی از مولوی است یا عطار و دیگری از سیدمحمدمهدی شفیعی، شاعر جوان. با این همه، رسانه ما مولوی و حافظ و ادبیات را رها کرده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->