نشست «بیارای روی زمین را به مهر» به یاد استادان محمدجان شکوری و خدایی شریف در مشهد برگزار شد جدیدترین تصویر از پشت صحنه سریال پایتخت ۷ + عکس ماجرای لغو ساخت «شب‌های برره ۲» به‌خاطر یک عکس! زمان پخش پایتخت ۷ اعلام شد + جزئیات فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (جمعه ۲۳ شهریور ۱۴۰۳) عیادت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از محمود حکیمی در بیمارستان جدیدترین اپرای «پرواز همای» روی صحنه + جزئیات روز سینما تبریک ندارد! سینماگران چقدر امنیت شغلی دارند؟ فراخوان سی‌وچهارمین جشنواره تئاتر خراسان‌رضوی منتشر شد اکران «شه‌سوار» در سینما آغاز شد تجلیل از ستارگان مطرح در جشن تورنتو ۲۰۲۴ برگزاری سومین جشنواره بین‌المللی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی در شیراز وضعیت سینمای ایران از نگاه بابک‌ خواجه‌پاشا، کارگردان «در آغوش درخت» پیشنهاد‌هایی برای قرار گرفتن بلیت سینما در بسته تفریحی خانواده‌ها یک چهارچوب شکنی هنرمندانه در گالری «هنگام» «بشوی اوراق اگر هم درس مایی» | یادی از برخی استادان فرهنگ و ادبیات که در شاعری نیز دستی داشتند
سرخط خبرها

چراغ آسمون نذر دل تو

  • کد خبر: ۱۲۶۰۱۴
  • ۲۷ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۲
چراغ آسمون نذر دل تو
نوید سرادار - فعال فرهنگی

راهی نجف شدم. مسیر البته طولانی‌تر از چیزی بود که گمان می‌کردم. با این حال شب را آنجا ماندم. دنبال حرم می‌گشتم. افتاده بودم به پرس‌وجو. دست آخر پیدا کردم و به وادی‌السلام رسیدم و بعد هم به حرم.

بعدازظهر فردا کاروان را در نجف پیدا کردم. انگار که آدم به یک دوست قدیمی رسیده باشد. تک تکشان را در آغوش می‌گرفتم. هرکدام که مرا می‌دیدند از دور با لبخند می‌آمدند سمتم و در آغوش هم می‌رفتیم.

با برادرانم راهی کربلا می‌شدم و از شوق دل توی دلم نبود. در اتوبوس نجف تا کربلا یکی از برادران اهل سنت با لهجه محلی خراسان زمزمه گرفت:

علی شیر خدا دردُم دوا کن
مناجات مرا پیش خدا کن
چراغ آسمون نذر دل تو
به هرجا عاشق است دردش دوا کن

بنا بود توقف در کربلا آنچنان طولانی نباشد. شب بعد از کلی پیاده روی موکبی را که باید می‌خوابیدیم پیدا کردیم. موکب مربوط به شمالی‌ها بود. همه خادم‌ها با لهجه شمالی حرف می‌زدند و دل آدم را می‌بردند دریا.

صبح با برادرانم راهی دریای کربلا، حرم عباس بن علی (ع) شدیم. اشتیاق برادران اهل سنت در راه حرم این جمله مولوی را بیشتر در ذهنم می‌نشاند که: «اگر محبت ما به اهل بیت بیشتر از شیعیان نباشد کمتر نیست.» اول از حضرت علمدار (ع) کسب اجازه کردیم و بعد از آن در بین الحرمین ذوب شدیم تا به چشمه حسین (ع) رسیدیم و روزی ما هوای بهشت شده بود. هوای حرم اباعبدا... (ع). بعد از ظهر راهی مرز و ایران می‌شدیم.

موقع بازگشت از حرم باز سؤال مأمور مرز در خروجی عراق آمد در ذهنم:
«کجا میری؟» «زیارت.»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->